به بهانه این موضوع با حجتالاسلام حسین ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور گفتوگو کردهایم:
- طی یکی 2 سال اخیر جریانی بر طبل اصولگرایی منهای روحانیت میکوبد که بعضا هشدارهایی از طرف برخی مراجع نسبت به این مسئله صورت گرفته است؛ تفسیرتان از این حرکت چیست؟
ما در آستانه انتخابات هشتم و انتخابات مجلس هفتم هم همین رویکرد را داشتیم، خاطرم نیست در انتخابات هشتم بود یا هفتم؛ همین آقایانی که خیلی نزدیک به روحانیت هم بودند ادعا کردند که نیاز به ریش سفیدی نیست و تقریبا خواستند خودشان را از مشورت با روحانیت و با شخصیتهای متنفذ روحانی معاف کنند اما زمان هر چه گذشت برای اینها ثابت شد که بدون روحانیت نمیتوان کاری از پیش برد. تقریبا میشود گفت این مسئلهای است که قبل از انتخابات آفت جامعه اصولگرایی میشود اما عملا تاکنون اصولگراها از روحانیت فاصله نگرفتهاند؛ با روحانیت بوده؛ هستند و انشالله که در آینده هم اینگونه خواهد بود.
- فکر میکنید چه جریان و طیفی از طرح این موضوع منفعت میبرند؟
ما اصطلاحی داریم که متداول است و در حقیقت باب فلسفه است. آنچه موجب پیدایش شیء میشود موجب بقای آن شیء هم هست؛ اگر بپذیریم روحانیت، رهبری انقلاب را برعهده داشت و روحانیت بود که مردم را دعوت به نهضت و انقلاب کرد و رهبری روحانیت بود که توانست در مقاطع مختلف مردم را در صحنه نگهدارد، دیگر نمیتوان نقش روحانیت را در انقلاب را انکار کرد، باید برای بقای نظام هم از وجود همینها استفاده شود و باز باید همینها نظام را رهبری و هدایت کنند تا نظام باقی بماند.
مردم، مرجع مطمئنی را میخواهند که آنها را دعوت به حضور در جامعه کند، دعوت به مقابله کند. هیچکس این نقش را نمیتواند انکار کند. اگر در 8 سال دفاعمقدس، رهبری مثل حضرت امام(ره) یا ادامه حرکت حضرت امام(ره) توسط مقام معظم رهبری نبود انقلاب به چه سرنوشتی دچار میشد؟ چه آفتی دچار انقلاب میشد؟ واقعا 8 سال میتوانست از خاک کشور دفاع کند؟ واقعا انقلاب میتوانست در مقابل این فتنههایی که هر روز یکی پس از دیگر مثل ابر تاریک روی سر ما سایه میافکند و گاهی هم به قدری جلوههای زیبایی از خود نشان میدهد که مخلصترین انقلابیون فریب میخورند مقاومت کند؟ خب اینها را چه کسی میتواند شفافسازی کند و بعد هم به مردم جهت دهد که این توفانها را یکی پس از دیگری از بین ببرد؟ چه کسی باید از بین این همه ابر تیره که باطل و عامل انحراف است انقلاب و نظام و حقیقت آن را برای جامعه تعبیر کند؟ سال 88 در واقعه فتنه فراگیر چه کسی توانست جامعه را جهت دهد که این فتنه اینگونه جمع شود؟
آیا غیراز این است که مقام معظم رهبری این جهت را مشخص کردند و دیگران از مقام معظم رهبری تبعیت کردند. خب فتنه جمع شد و روحانیت هم بر اثر اینکه احساس وظیفه میکند بهعنوان یک سرباز در این صحنه درخشیدند و الحمدلله با رهنمودهای مقام معظم رهبری توانستند این فتنه را از بین ببرند. طبیعی است که ما در آینده هم همین مسئله را داریم. تاریخ هم نشان میدهد که هر نهضتی در طول تاریخ با روحانیت بود، آن نهضت موفق بوده است؛ اما به محض اینکه نهضتی روحانیت را رها کرد و فکر کردند خودشان میتوانند کار را منهای روحانیت انجام دهد آنجا شکست خوردند. در جریان صنعت نفت میبینید مصدق به محض اینکه احساس کرد میتواند بدون مرحوم آیتالله کاشانی کار کند شکست خورد.
یا در مسئله مشروطه که علما، رهبریاش را بهعهده داشتند؛ وقتی روشنفکران آمدند و قضیه را لوث کردند، علما خود را کنار کشیدند و مرحوم آیتالله شیخ فضلالله نوری آن تعبیر معروف را به زبان آوردند که ما مشروطه غیرمشروعه نمیخواهیم و بنابراین مشروطه منحرف شد، از بین رفت و آن شد که همه شاهد و ناظر آن بودند. این انقلاب هم که تا اینجا مانده است به خاطر این است که امام، که انصافا خدا او را رحمت و درجات ایشان را متعالی کند قانون اساسی را بهنحوی با یاران خودش تدوین و تنظیم کردند تا راه برای فاصلهگیری روحانیت مسدود شد و روحانیت حداقل در قوه قضاییه، در وزارت اطلاعات، در خبرگان رهبری یا شورای نگهبان طبق قانون ماندند و پیشبینیهایی شد که موجب ثبات و حفظ نظام شد.
اگر اینها نبود قطعا جنابعالی در حوادث بعد از انقلاب دورههایی را میبینید مثل سالهای 64-61-60 تا همینطور که جلو میرویم، بحرانهایی پیش آوردند که واقعا امام که رضوان خدا بر او باد، به برخی مسئولان نهیب زد تا توانست جلوی این بحرانها را بگیرد، والا تا الان هم شورای نگهبان را جمع کرده بودند، هم فقها را جمع کرده بودند، هم قانون اساسی را جمع کرده بودند و همه کار کرده بودند؛ اما آن فیلترها و نظارتهای مطمئنی را که امام پیشبینی کرده بودند تا اینجا انقلاب را حفظ کرده است و ما معتقدیم که همین تدبیر انشالله ادامه پیدا میکند و فرمایش آقا را هم در ملاقات مردم محترم شیراز شنیدیم که رسما فرمودند رهبری اگر ببیند مصلحتی از بین میرود بیتفاوت نمیایستد و ورود پیدا میکند.
- *آیا صحبت ایشان معطوف به وضعیت خاصی در کشور بود؟
نه. بنده معتقدم فرمایش کلی بود. ایشان در همه امور اینگونه هستند. فرمایش ایشان اطلاق دارد ولی جزئیات را هم میگیرد. یعنی هر وقت مشکلی پیش بیاید ایشان نظر صریح خودشان را فرمودهاند. روحانیت در قالب رهبری، روحانیت در قالب فقهای شورای نگهبان، روحانیت در قالب خبرگان، روحانیت در قالب قوه قضاییه، روحانیت در جاهای مختلفی که قانون جایگاه مشخصی برایش تعیین کرده است موجب میشود که اگر کسی هم نیتی سویی به نظام داشته باشد توان اجرایش را نداشته باشد.
از طرفی هم تبلیغات علیه روحانیت همیشه بوده و هست و خواهد بود. یعنی یک جمعی که کمترین برخورداری از مواهب مادی، کمترین توقع در تلاشهایی که دارد و بیشترین شهدا را تقدیم کرده است در حفظ این نظام میکوشند. من آماری را خدمت شما عرض کنم در جنگ تحمیلی روحانیت در مقایسه با اقشار مختلف 12 برابر نسبت به جمعیت خودش شهید داده است. از طرفی در جنگ تحمیلی، 97 درصد پیکرهای شهدایی که از جبهه به وطن برگشت، اعزامی از مساجد بودند؛ این یعنی نقش روحانیت. لذا این نقش برای جامعه ما مبارک و میمون است و دشمنان نظام و انقلاب در قالبهای مختلفی در مقاطع مختلف علیه روحانیت جوسازی میکنند تا بتوانند این رکن رکین نظام را و ستون مطمئن نظام را که در وجود مقام معظم رهبری تبلور پیدا کرده است بشکنند و به زمین بیندازند.
- اشاره داشتید این مباحث معمولا در ایام انتخابات برجستهتر میشود؟ آیا کسانی هستند که با طرح مباحثی مثل اصولگرایی منهای روحانیت و با ژستهای روشنفکرانه بهدنبال جذب آرای خاکستری جامعه هستند؟
خیلیها دنبال جذب آرای مردم هستند اما آنچه مسلم است روحانیت همواره جهتگیری ولایی و دیانتی داشته است. اگر کسی بخواهد در کشور ما راهی غیردین برود قطعا باید موانع را از سر راه بردارد و یک مانع بزرگی که جلوی بیدینی را میگیرد روحانیت است، در انتخابات هم روحانیت نقش دارد. 70هزار مسجد، 70هزار بلندگوست. اینها ملاک میدهند، اینها معیار میدهند، و همچنین در حوزههای علمیه بهویژه این طلاب پرجوش و پرنشاظ جوان که در همه کشور هم حضور معنادار و جهت دار دارند شفافسازی میکنند. طبیعی است که عدهای از این ظرفیت وحشت داشته باشند. برای اینکه راه اراده آنها باز شود باید این موانع را از سر راه خودشان بردارند و روحانیت مانع بزرگی است برای اینکه کسی نتواند خودکامه شود یا ارزشهای اسلامی را نادیده بگیرد لذا روحانیت دقیقا دعوت به ولایت میکند، روحانیت دعوت به دیانت میکند.
- یعنی از پتانسیل مساجد باید در انتخابات استفاده شود؟
بنده معتقدم مساجد البته حق بیان مصداق ندارند اما ملاک و معیار باید بیان کنند، باید بگویند یک نماینده برای خدمت چه شرایطی باید داشته باشد؛ ولایی باشد، مؤمن باشد، کاردان باشد، تجربه داشته باشد، حافظ کشور باشد، غیرت و حمیت کشور داشته باشد، ما یک وقتی هم در مرکز رسیدگی به امور مساجد ملاکهایی را که مبتنی بر آیات و روایات بود بهصورت کتاب چاپ کردیم و در اختیار همه افراد قرار دادیم. ما معتقدیم مساجد نقش بسیار مهمی دارد و روحانیت که چرخاننده مساجد و جامعه هستند. ما معتقدیم نقش بیبدیل در ایام انتخابات دارند. شما ملاحظه میکنید اکثر افراد وقت رأی دادن هر کدام در هر محلی با روحانی محل مشورت میکنند. این برای کسانی که بخواهند از قید دین و ارزشهای دینی عبور کنند مانع است و رفع این مانع چندان آسان نیست.
- در انتخابات پیش رو هم ملاکهایی تعریف میشود؟
قطعا. تجدید نظر هم میکنیم و بهصورت انبوه هم چاپ خواهیم کرد و در سرتاسر کشور هم توزیع خواهیم کرد. این ملاکها مبتنی بر آیات و روایات است. این یک کار تحقیقاتی است. چون دفتر پژوهش و مطالعات ما در قم این کار را انجام میدهد که متشکل از فضلا و صاحبنظرانی آشنا به مسائل سیاسی و آشنا به مسائل دینی هستند. از طرفی ما الهامگیر از رهنمودهای امام(ره) و مقام معظم رهبری هستیم. ما همواره سیاستمان را برگرفته از مواضع حضرت امام و مقام معظم رهبری میگیریم، منتهی مستند به آیات و روایات میکنیم. یعنی کاری اعتقادی انجام میدهیم. مردم قرآن را و مشی و مرام اهلبیت را به درستی قبول دارند و ما سعی میکنیم همانکه مردم برای جامعه میخواهند را بیان کنیم.
- بحثی پیش میآید مبنی بر اینکه در ستاد مساجد و از طریق تریبونهای مساجد تلاش میکنند با این ملاکها تنویر افکار عمومی کنند. از طرفی دیگر همین جریانی که مدعی اصولگرایی منهای روحانیت هستند با تریبونهایی که در اختیار دارند از سایت، روزنامه و خبرگزاری گرفته بحث اصولگرایی منهای روحانیت را ترویج میکنند، آیا مساجد بهعنوان رسانه سنتی توانایی برخورد با این رسانههای مدرن را دارند؟
ما در فتنه 88 تجربهای داریم. در فتنه 88 غربیها اظهار نظر کردند، یعنی رسما گفتند رسانه سنتی بر رسانه سایبری غلبه کرد. این حرف آنها بود. پس معلوم است که مساجد و وعاظ و حوزهها و روحانیت وقتی به صحنه میآیند به خاطر اینکه مردم میدانند اینها خودشان دنبال چیزی نیستند و میخواهند انجام وظیفه شرعی کنند، موفق عمل میکنند. ائمهجماعت ما عمدتا نه کاندیدا ریاستجمهوری بودند نه کاندیدا مجلس بودند نه دنبال چیزی هستند. نمازشان را میخوانند و احکامشان را میگویند و برای مردم همیشه روشنگر بودند. مردم به اینها اعتماد دارند.
این سرمایه اجتماعی که روحانیت دارد سرمایه بزرگی است لذا بنده معتقدم به درستی میشود با همه این رسانههای مجازی برخورد کرد. الان خوشبختانه خود روحانیت هم دسترسی به همه این مقدورات دارد، کاری که در حوزه علمیه قم انجام شده است در خیلی از جاها از جمله در ساحه مجازی نتوانستهاند انجام دهند، الان مراکز تحقیقاتی که در قم کار میکند و مراکز رایانهای که در قم فعال است گاهی به خیلی از افرادی که مدعی ساحه مجازی هستند تنه میزند. لذا من معتقدم روحانیت امروز با روحانیت گذشته تا حدودی متفاوت شده است. العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس. روحانیت همیشه با زمان جلو آمده است در هر زمانی که روحانیت با زمان همراه بوده است یک قدم از بقیه جلو بوده است و باختی نداشته است. توانسته است باتبلیغش با روشنگریاش با بصیرت بخشیاش ندای دین را به گوش جامعه برسانند.