از سوی دیگر حضور احزاب فصلی و موسمی که تنها در زمان انتخابات فعال هستند سبب شده عملا کارکرد احزاب در انتخابات محدود شود و احزاب، غیر از حضور نصفه نیمه در زمان انتخابات در سایر موضوعات مهم سیاسی و اجتماعی کشور غایب باشند. در همین رابطه گفتوگویی انجام دادهایم با حمیدرضا فولادگر، نماینده مردم اصفهان در مجلس و عضو کمیسیون ماده10 احزاب که از نظرتان خواهد گذشت.
- احزاب چه جایگاهی در کشور دارند و نقش آنان در بلوغ سیاسی جامعه چیست؟
در کشوری که بنای نظامش بر مردمسالاری دینی است، براساس رأی مردم استوار شده و هر ساله به طور متوسط یک انتخابات داریم و همه ارکان نظام با رأی مستقیم یا غیرمستقیم مردم شکل میگیرد، فضای مناسبی برای احزاب وجود دارد که بتوانند نقش مناسبی در ارتقای بلوغ سیاسی مردم ایفا کنند و آگاهیهای مردم را بالا ببرند. هرچند تعبیری هست که میگوید «احزاب به جای مردم مینشینند» اما تعبیر درستتر این است که مردم میتوانند از طریق احزاب حضور سیاسی فعالتری در جامعه داشته باشند؛ در واقع احزاب جایگاهی دارند که مردم میتوانند با ورود به آنها کار سیاسی بکنند و نشاط سیاسیشان بیشتر شود. براین اساس احزابی موفقتر هستند که پایگاه مردمی قویتری داشته باشند.
- فکر میکنید در کشور ما اصلا داشتن پایگاه مردمی برای احزاب مهم است؟
بالاخره احزاب اگر بخواهند در صحنه انتخابات حضور داشته باشند و رأی بیاورند باید با مردم در ارتباط باشند و باید زبان مردم باشند. بنابراین اگر حزبی، پایگاه مردمی نداشته باشد نمیتواند موفق باشد، مگر اینکه فقط بخواهد بیانیهای بدهد و اعلام حضوری بکند یا خدای ناکرده قصدش فقط تخریب باشد. خب، برای تخریب نیازی به پایگاه مردمی نیست. یک حزب چند نفره هم میتواند پشتسر هم بیانیه بدهد و تخریب کند اما حزبی که هدفش ایفای نقش در انتخابات و خدمت باشد مثل شهیدبهشتی که میگفتند حزب را معبد و محل عبادت بدانید و نگاهش این باشد که حزب محل عبادت است و کار سیاسی همان کار دینی است و دین از سیاست جدا نیست تلاش خواهد کرد در میان مردم باشد و پایگاه مردمی محکمی داشته باشد. حتی اگر هدف فقط انتخابات هم باشد باز به پایگاه مردمی نیاز است. به هر حال امروز هم احزابی داریم که پایگاه مردمی قابل توجهی دارند و توانستهاند پایگاه مردمی خود را حفظ کنند. با این حال عموما به خاطر رفتار غلطی که برخی احزاب داشتهاند و آفتهایی که به کار حزبی وارد شده اکثریت جامعه خیلی به کار حزبی خوشبین نیستند.
- این آفتهایی که اشاره کردید شامل چه مواردی میشود؟
یک آفت همان وابستگی به بیگانگان است. بعضی از احزاب را در اوایل انقلاب داشتیم که رسما وابسته به بیگانگان بودند؛ مانند حزب توده، یکسری احزاب هم در طول این سالها بودند که با اینکه رسما وابسته نبودند اما عملا با ارتباطهایی که ایجاد کردند، خواستههای بیگانگان را پیاده کردند. آفت دیگر شفاف نبودن منابع مالی احزاب است؛ یعنی احزاب به جای رفتن به سمت مردم و ایجاد پشتوانه مردمی، وارد فعالیتهای اقتصادی شدند. یکی دیگر از آفتها، بیاعتقادی به مبانی اخلاقی است.
- حضور فصلی احزاب در این عدماعتماد تأثیری نداشته است؟
خب چرا، چون برخی از احزاب فقط زمان انتخابات بروز و ظهور پیدا میکنند، در حالی که احزاب باید در مقاطع مختلف در کنار مردم باشند و بتوانند خواستههای مردم را پیگیری کنند. البته فقط هم اینطور نباشد که حضور مردم یک طرفه باشد؛ یعنی باید بتوانند به مردم آگاهی بدهند؛ هم بتوانند مردم را نمایندگی کنند و هم به آنان آگاهی بدهند.
- بدون پایگاه مردمی چطور میتوان به آنان آگاهی داد؟
بالاخره باید وارد این وادی شوند. باید بتوانند با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار کنند.
- ولی ظاهرا احزاب، داشتن پایگاههای اقتصادی را به پایگاههای مردمی ترجیح میدهند.
بله. اما ما در پیشنهادهایمان برای اصلاح قانون احزاب پیشبینی کردهایم که منابع درآمدی احزاب یا برحسب حق عضویت یا کمکهای مالی شفاف و روشن از طرف مردم باشد و یا دولت خودش به احزاب یارانه بدهد تا احزاب به دنبال کارهای اقتصادی برای تأمین منابع مالی خودشان نروند.
- ضمانت اجرایی آن چیست؟
این پیشنهادی است که در پیشنویس اصلاح قانون احزاب دادهایم. انشاءالله به وقتش در مجلس مطرح میشود و آنجا بررسی خواهد شد.
- مسئله دیگر حضور تابلوهایی در زمان انتخابات است که دارای شناسامه و پروانه فعالیت نیستند. آیا اینها حزب محسوب میشوند یا خیر؟
ببینید الان ما حدود 250حزب در کشور داریم که اینها شناسنامه و پروانه دارند اما شاید 10درصد از آنها هم فعال نباشند ولی باید به سمتی برویم که به جای این تعداد حزب غیرفعال، چند حزب قوی داشته باشیم که واقعا پایگاه مردمی داشته باشند. البته نمیخواهم بگویم که باقی احزاب باید تعطیل شوند بلکه میخواهم بگویم که قانون احزاب باید به سمتی اصلاح شود که احزابی که واقعا شعبه دارند، کنگره دارند و فعالند و جلساتشان واقعی برگزار میشود بیایند مجوز بگیرند و احزابی هم که الان هستند و هیچ فعالیتی ندارند، نه جلسه شورای مرکزیای، نه کنگرهای و نه حتی عضوی و فقط یک اسم و تابلو دارند با مکانیسمهای نظارتی وادار شوند یا فعال شوند یا حداقل اسم را بردارند و به سمتی بروند که در کشور چند حزب قوی داشته باشیم که جریانهای سیاسی کشور را نمایندگی کنند.
- برخی از این احزاب معتقدند که وقتی ما خودمان داریم هزینههای فعالیتمان را تأمین میکنیم و دولت هزینهای پرداخت نمیکند میتوانیم فعالیت داشته باشیم یا نداشته باشیم و این موضوع چندان به دولت ارتباط پیدا نمیکند؟
خب بله. ما هم نمیگوییم آنها را تعطیل کنند. من خودم اصلا دیدگاهم با برخورد حذفی سازگار نیست. من میگویم به هر حال کشور باید به این سمت برود که یکسری احزاب فعال و مردمی داشته باشیم.
- اتفاقا تابلوهایی که در زمان انتخابات ظهور پیدا میکنند از احزاب دارای پروانه فعالیت، فعالتر هستند و لیست میدهند و حضور فعالی در انتخابات دارند. آیا اینها نیاز به دریافت مجوز برای فعالیت ندارند؟
اینها همه در پیشنویس جدید قانون احزاب، پیشبینی شده است. آنجا گفته شده که این جبههها و ائتلافها اولا اگر میخواهند دائمی باشند باید بیایند و مجوز بگیرند، اگر هم میخواهند موقتی باشند میتوانند پروانه موقت بگیرند. احزاب هم همینطور میتوانند پروانه موقت دریافت کنند، بنابراین ما میتوانیم یکسری احزاب دائمی داشته باشیم و یکسری احزاب موقت.
- برای ائتلاف، احزاب باید پروانه موقت بگیرند یا اشخاص؟
فرقی نمیکند. ما گفتهایم ائتلاف و جبهه هم اگر میخواهند دائمی باشند باید مجوز بگیرند.
- فرض بفرمایید همین احزاب موقت تشکیل شدند و مورد اقبال هم قرار گرفتند و توانستند سهمی در پارلمان یا دولت داشته باشند و بعد از پایان انتخابات منحل شدند. آن وقت چه کسی باید نسبت به عملکرد نمایندگان آن حزب پاسخگو باشد؟
این حرف شما کاملا درست است. مبنای درست آن است که احزاب پاسخگو باشند.
- خود این عدم پاسخگویی باعث حزبگریزی مردم و مسئولین نمیشود؟
خود من هم معتقدم پروانه موقت فقط باید برای جبهه و ائتلاف باشد.
- همان جبهه و ائتلاف هم میتوانند رأی بیاورند و بعد منحل شوند.
آنها هم چند حزب همسو هستند که میتوانند در انتخابات ائتلاف تشکیل دهند.
- خب بالاخره چه کسی باید پاسخگو باشد؟
به جای یک حزب، چند حزب پاسخگو میشوند؛ چه ایرادی دارد؟
- ولی سهم هر حزب در ائتلاف با سهم آنان در مجلس تفاوت دارد.
خب پاسخگویی، که یک پاسخگویی رسمی قانونی نیست، بیشتر یک پاسخگویی در سطح افکار عمومی است.
- در کمیسیون ماده 10 که شما عضو آن هستید فضا برای فعالیت همه طیفهای سیاسی کشور فراهم است؟
بله، واقعا همینطور است. من اصلا این را قبول ندارم که آنجا دارد برخوردهای حذفی میشود. ما کلا در این مدت 3 حزب را تعلیق کردیم که 2مورد آنها در ماجرای بعد از انتخابات نقش فعال و تخریبی داشتند و دیگری هم در تشکیل و تداوم آن شبهههایی بود و تخلفات قانونی از این حیث داشت که از حالت خبری دیگر خارج شده بود.
- آیا احزاب اصلاحطلب میتوانند در مجلس نهم حضور داشته باشند؟
بله، احزابی که در چارچوب نظام فعالیت داشته باشند و خط خودشان را از جریان فتنه جدا کنند میتوانند بدون هیچ مشکلی در انتخابات حضور داشته باشند. هر حزب و جریان سیاسی میتواند با پذیرش چارچوب نظام و قانون اساسی فعال باشد و ما در کمیسیون ماده 10 به بعضی از آنها پیشنهاد دادهایم که اگر میخواهند از این حالت بلاتکلیفی دربیایند یک شورای مرکزی جدید و دبیرکل جدید تعیین کنند و مرز خودشان را با سران فتنه و براندازها جدا کرده و حزب خودشان را احیا کنند.
- به نظر شما از طریق بخشنامه میشود مردم را به حزبگرایی مجاب کرد؟
خیر. اتفاقا ما در قانون احزاب هم پیشبینی کردهایم که مردم مختار هستند که عضو حزب شوند یا نه.
هیچ فردی را نمیتوان به عضویت در حزب الزام کرد.
- آیا استانی شدن انتخابات میتواند به این موضوع کمک کند؟
آن موضوع منتفی شد اما میتوانست مردم را تشویق کند به تحزبگرایی.