هر بار که صدای اره برقی در جنگلهای کردکوه، علیآباد و مینودشت میپیچد و هر بار که درخت سالخوردهای به زمین میافتد، مرثیه مرگ جنگلهای گلستان تکرار میشود.
درختها بریده میشوند تا الوار شوند و نئوپان. فرشتگان سبزی که نفس ما را تازه میکنند، نفسشان قطع میشود تا کارخانههای چوب به کار خود ادامه دهند و ما صندلیهای جدید، درهای زیبا و لوازم لوکس چوبی داشته باشیم. کارخانهها بیوقفه تولید میکنند و قربانی میخواهند. ارهها به کار میافتند و مرثیه جنگل تکرار میشود؛ مرثیهای که شاید با زراعت چوب به پایان برسد.
داستان بهرهبرداری غیرقانونی از جنگلها روایت تازهای نیست. بسیار شنیدهایم خبر جنگلبانانی را که برای جلوگیری از کار قاچاقچیان چوب، جانشان را از دست دادهاند. حمید سلامتی، مدیرکل منابع طبیعی استان گلستان در این باره میگوید:«نمیتوانیم منکر قاچاق چوب شویم. این مشکل در برخی مناطق مانند 2 روستا در کردکوه، 2 روستا در علیآباد و همچنین برخی نقاط مینودشت حادتر است.»
به همین دلیل است که سازمان جنگلها افزون بر نیروهای حفاظتی قدیمی، از سال 85یگان مسلحی برای حفاظت تشکیل داده است. سلامتی در این باره میگوید:«یگان حفاظت ملبس به لباس نظامی، درجهدار و مسلحاند و بهعنوان رابط ویژه میتوانند در حوزه پیشگیری و نیز برخورد با جرائم مشهود وارد عمل شوند.»
برخورد نیروهای انتظامی با بهرهبرداران غیرقانونی چوب از جنگلها در سالهای اخیر توانسته از میزان قاچاق بکاهد، اما اقدامات قهری راهکارهای ریشهای برای صیانت از منابع طبیعی جنگلی به شمار نمیرود. به دیگر سخن، وقتی نیاز بازار به چوب، از روشهای قانونی تأمین شود و قاچاقچیان برای درختهایی که میبرند، بازاری نداشته باشند، مرثیه مرگ جنگلهای گلستان به پایان نزدیک میشود. ظرفیت مصرف سالانه چوب در کشور 14میلیونمترمکعب است و این در حالی است که اکنون تنها 5تا 6میلیون مترمکعب آن از راه برداشت قانونی از جنگلهای طبیعی بهویژه جنگلهای شمال، زراعت چوب یا واردات چوب که تابع قوانین و شرایط ویژهای است، تأمین میشود.
زراعت چوب، راهی برای نجات جنگل
اکنون 10سالی میشود که مسئولان منابع طبیعی استان گلستان، طرح زراعت چوب را در دستور کار خود قرار دادهاند، اما هنوز این فعالیت کشاورزی چنان گسترش نیافته است که بتواند کمبودهای بازار را جبران کند. مدیرکل منابع طبیعی استان گلستان در این باره میگوید:« کشاورزان در گذشته بهصورت سنتی به زراعت چوب میپرداختند، اما با اجرای طرح زراعت چوب، گونههای اصلاحشده و مقاوم که درباره آنها به اندازه کافی مطالعه شده است، به کشاورزان تحویل میشود.» به گفته وی، اکنون سالانه هزار هکتار زمین در استان گلستان به زراعت چوب اختصاص مییابد که با احتساب میزان رویش 15 تا 20متر مکعب در هر هکتار میتوان گفت سالانه 15 تا 20هزارمترمکعب چوب از این طریق در استان به دست میآید. وی درباره ارزش اقتصادی حاصل از زراعت چوب در استان میگوید:«کارخانهها اکنون چوب را کیلویی 70تومان میخرند بنابراین ارزش حاصل از زراعت چوب 735میلیون تومان در سال برآورد میشود.»
سلامتی درباره میزان بهرهبرداری قانونی از جنگلهای گلستان نیز میگوید:«سالانه 125هزار متر مکعب از داخل محدوده طرحهای جنگلداری و 30 هزار مترمکعب از خارج محدودهها برداشت میشود.» به گفته وی این میزان برداشتها نه تنها سبب تخریب جنگل نمیشود،بلکه برای عرصههای جنگلی منفعت هم دارد، زیرا کارشناسان درختهایی را که مانع رشد درختان دیگر میشوند، برای قطع شدن نشانهگذاری میکنند و به جای درختانی که قطع میشوند نیز، تنک کاری انجام میگیرد.»
وی میزان بهرهبرداری غیرقانونی از جنگل به وسیله قاچاقچیان را 2 درصد میزان بهرهبرداری قانونی اداره کل منابع طبیعی اعلام میکند. به این ترتیب با احتساب قیمت 70 تومانی هر کیلو چوب، میتوان درآمد قاچاقچیان استان گلستان را حدود 114میلیون تومان در سال برآورد کرد.
این رقم البته برآورد همه خسارتی نیست که قاچاقچیان به جنگل میزنند، زیرا آنان در انتخاب قربانیان خود، بهترین گونهها مانند راش، بلوط و سرخدار و حتی گونههای ممنوع القطع را انتخاب میکنند.
گفتههای اهالی نیز حاکی از آن است که آمار ارائه شده از سوی اداره کل منابع طبیعی درباره میزان بهرهبرداری غیرقانونی چوب به وسیله قاچاقچیان چندان با مشاهدات آنان سازگار نیست. مسعود ترابی، شهروند شمالی درباره خسارتی که قاچاقچیان به جنگل وارد میکنند، میگوید:«قاچاقچیان درختهای بسیار قدیمی و قطور بلوط را در نقاط بکر جنگل قطع میکنند. به چشم خودم محوطههای بسیار زیبایی را پر از درختان بلوط کهنسال دیدهام که پس از مدتی از درخت خالی شده است. خسارتی که قاچاقچیان به جنگل میزنند، بسیار بیشتر از رقمهای میلیونی است و به میلیارد میرسد.»
همچنین از آنجا که میزان بهرهبرداری قانونی منابع طبیعی تنها بخشی از نیاز کارخانهها را تأمین میکند و با توجه به اینکه کارخانههای یادشده هیچگاه تولید خود را متوقف نمیکنند، نمیتوان به آسانی پذیرفت که میزان برداشت قاچاقچیان 2درصد برداشت قانونی از جنگل باشد.به گفته سلامتی، 4 کارخانه چوب در استان گلستان فعال است که نئوپان تولید میکنند. او با تأیید اینکه نیاز کارخانهها بیش از میزان بهرهبرداری قانونی از جنگلهاست، میگوید:«متوسط نیاز سالانه کارخانهها 150هزار تن است، درحالیکه بهرهبرداری سازمان منابع طبیعی یکسوم این میزان است.
بنابراین کارخانهها برای ادامه کارشان ناگزیرند دوسوم ظرفیت باقیمانده را از سایر منابع تهیه کنند.» اداره منابع طبیعی استان گلستان آماری ندارد که دقیقا مشخص کند چه مقدار از چوب مصرفی در کارخانهها از منابع دیگر شامل محصولات باغی، زراعت چوب، واردات یا احتمالا قاچاقچیان چوب تأمین میشود. گویا مدیران 4 کارخانه چوب فعال در استان گلستان نیز تمایلی به اطلاعرسانی دراینباره ندارند، چون یا گوشیهای تلفن را برنمیدارند، یا اینکه از اظهارنظر دراین زمینه خودداری میکنند.
25طرح فعال جنگلداری
مدیرکل منابع طبیعی استان گلستان درباره نحوه جبران خسارتهایی که هر سال به جنگل از طریق اقدامات قاچاقچیان چوب یا حوادثی مانند آتشسوزی وارد میشود، میگوید:«این سازمان مدیریت برنامهریزی جنگل را براساس حفاظت، حصارکشی و جنگلکاری اجرا میکند و بر این اساس برای توسعه جنگل بهطور متوسط سالانه 800هکتار در داخل طرحها و
1500 هکتار خارج از طرحهای جنگلداری درخت کاشته میشود.»
به گفته وی در سالهای اخیر محدوده طرحهای توسعه جنگلها از 379هزار هکتار به75هزار هکتار رسیده و اکنون 32طرح جنگلداری در استان گلستان وجود دارد که 25طرح آن فعال است.
جنگل دیگر نقطه کور ندارد
سرهنگ ابراهیم ملامحمد زمانی، فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی استان گلستان، درباره قاچاق چوب میگوید: «قاچاق چوب و تجاوز به حریم جنگلها و مراتع در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده است. اکنون در بیشتر موارد، برخی از سوی روستائیان از روی نیاز مرتکب این جرائم میشوند؛ آنان برای تأمین سوخت و گاهی درآمدزایی از چوب و هیزمهای جنگلی استفاده میکنند.»
او درباره میزان نظارت یگان حفاظت و گشتزنی در جنگل میگوید: «اگرچه گشتهای ما در جنگل بهصورت پیاده نیست و بیشتر روی نقاط آلوده و مشکلدار متمرکزیم، اما جنگلبانان، نیروهای حفاظتی و اعضای طرح صیانت به همه جنگل دسترسی دارند و دیگر نقطه کوری وجود ندارد. حتی نیروهای بهرهبردار نیز در هنگام کار، به حفاظت از جنگل توجه دارند، زیرا اساس کار اداره کل منابع طبیعی حفاظت، توسعه، بهرهبرداری و احیای جنگل است.»
به گفته ملامحمد زمانی جنگلهای علیآباد از نقاط آلودهای است که مورد توجه ویژه یگان حفاظتی قرار دارد. او میگوید: «بهرهبرداری غیرقانونی از جنگلهای علیآباد آن قدر نیست که تحت کنترل نباشد، اما قطع یک درخت هم ناراحتکننده است.»
129 فقره دستگیری بهدلیل قطع درخت، چرای غیرمجاز دام و بوتهکنی، 158 مورد اجرای حکم خلع ید متصرفان به جنگل و 168 مورد اجرای حکم خلع ید برای کسانی که به مراتع تعرض کرده بودند، در گزارش عملکرد یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی استان گلستان در سال89 به چشم میخورد.
فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی استان در این باره توضیح میدهد:«گاهی روستائیانی که زمینهایشان با زمینهای منابع طبیعی هممرز است، این زمینها را تصرف و در آن کشاورزی میکنند که این موارد از سوی اداره کل منابع طبیعی پیگیری میشود تا از سوی مقامات قضایی برای متصرفان حکم صادر شود.»
اکنون 30واحد حفاظتی منابع طبیعی در استان گلستان با تقریبا 250 نیرو به حفاظت از جنگلها مشغولند. ملامحمدزمانی درباره روشهای کشف جرم در این حوزه میگوید: «مرتب به کارگاههای چوببری و تولید نئوپان سرکشی و مکانهای حملونقل و فروش چوب و هیزم قاچاق را ناامن میکنیم. همچنین مجوز کامیونهایی را که در جادههای جنگلی چوب حمل میکنند، کنترل میکنیم که پروانه حمل داشته باشند یا بیش از مجوزشان چوب حمل نکنند. حتی بر حمل هیزم هم نظارت داریم. در مسیرهای منتهی به کارخانههای چوب هم ایست بازرسی مستقر کردهایم.»
وی با این حال، امکان تخلف در کارخانهها و کارگاهها را رد نمیکند و میگوید که برداشتهای قانونی و محصولات باغی جوابگوی نیاز کارخانهها نیست. او ادامه میدهد: «کارخانهای که روزانه 100تن مصرف چوب دارد قطعا نمیتواند آن را از برداشتهای قانونی ما تأمین کند. البته تاکنون در کارخانهها مصداق تخلف را پیدا نکردهایم اما در کارگاههای چوببری که برای مرغداریها پوشال تولید میکنند، برخی از کارهای غیرقانونی را شناسایی کردهایم.»
این طور که فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی استان گلستان میگوید پیمانکارانی که از سوی اداره کل منابع طبیعی درخت برداشت میکنند، مجوز برداشت شاخهها و درختان خشک را هم دارند و بر میزان برداشت آنها نیز نظارت میشود.
به گفته وی، در سالهای اخیر و پس از مسلح شدن یگان ویژه، هیچیک از کارکنان در برخورد با قاچاقچیان چوب، به شهادت نرسیدهاند اما از مجروحیتهایی یاد میکنند که در برخورد با مجرمان برای ماموران ایجاد شده است. ملامحمدزمانی میگوید: «پیش میآید که متخلفان در هنگام دستگیری مقاومت کنند، زیرا برای خود در بهرهبرداری از جنگل حقی متصورند که البته نابجاست. به همین دلیل گاهی افراد یگان ویژه مورد تعرض قرار میگیرند و مجروح میشوند.»