این شعار میتواند یکی از وعدههای اردوغان باشد، چرا که گردشگری نخستین صنعت پولساز در کشور او به شمار میرود. این در حالی است که حمید بقایی، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سال گذشته وعده داد که تا سال 1404 تعداد گردشگران ورودی به ایران به 20 میلیون نفر در سال میرسد؛ آن هم در شرایطی که فعالان گردشگری از رکود این صنعت در ایران خبر میدهند و آمارهای سال قبل در خوشبینانهترین حالت خبر از ورود 2 میلیون گردشگر به ایران میدهد و این رقم، سیر نزولی بهخود گرفته است. همین آمار کافیاست تا نشان دهد که صنعت گردشگری ایران حالا حالاها وابسته به دوپینگ نفتی است و این نفت است که همچنان باید جور گردشگری ما را بکشد نه اینکه گردشگری جای نفت را بگیرد.
وقتی از بزرگراههای تهران عبور میکنیم یکی ازباکیفیتترین آگهیها از آن تبلیغ جاذبههای گردشگری ترکیه یا آژانسهایی است که با نازلترین قیمت، ایرانیها را به ترکیه میبرند ولی آیا در ترکیه یا کشورهای خلیج فارس آگهی تبلیغی ای در بزرگراههای آن کشور در مورد سفر به ایران هم نصب شده است؟
استفانو تورین، مدیر بینالمللی شرکت توریستی گابرین در ایتالیا، سال گذشته برای سومین بار به ایران سفر کرده بود تا برای معرفی ایران به اروپاییها تلاش کند؛ تلاشی که با بیتفاوتی مسئولان گردشگری ایران و دیگر نهادها روبهرو شد و البته این موضوع او را از ادامه کارش منصرف نکرد.او میگفت که ایتالیاییها ایران را دوست دارند و برای معرفی آن نیز تلاش میکنند؛ کاری که مسئولان گردشگری کشور، در پس تغییر مداوم سمتها، کمتر بدان اهتمام میورزند. او از جنبههای مختلف گردشگری و سیاستگذاریهای کلان برای توسعه گردشگری گفت؛ سیاستهایی که بارها به آنها اشاره شده اما گویا کسی را گوش شنوا نیست و در این میان گردشگری برای کشوری که قرار است دومین منبع درآمدش بعد از صنعت نفت باشد، میان زمین و آسمان معلق مانده است.
او نیز در رسانههای خارجی، تبلیغی در مورد جاذبههای گردشگری ایران ندیدهبود و در اینباره میگفت: «من که به ایران علاقهمندم و مدام در حال جست و جو هستم، تبلیغات بسیار کمی از ایران دیدهام که در واقع چنین موردی نمیتواند کسی را برای سفر به ایران جذب کند. همین تبلیغات را هم بهصورت محدود در سایت هواپیمایی ایران دیدهام؛ غیر از آن چیزی نیست. مخاطب عادی به هیچ وجه چنین تبلیغی را نمیبیند. البته یکی از شبکههای ایتالیایی یکی دوبار برنامههای مستند از سفر به ایران پخش کرد که نمیتوان آنها را در گروه تبلیغات جای داد. از همین رو تبلیغات ایران در مقایسه با تبلیغات گردشگری کشورهایی چون تونس یا مصر بسیار بیکیفیت است؛ چرا که تبلیغات گردشگری ایران حرفهای و برنامهریزی شده نیست.»
او به بیتوجهی برخی مسئولان ایرانی برای آسانسازی ورود گردشگر به کشور هم اشاره میکرد؛درباره طرحهای توسعه گردشگری نیز ما پیشنهادی را ارائه کردیم تا در ایتالیا ایران را تبلیغ کنیم. این موضوع را به مسئولان هم ارائه کردیم اما استقبال نکردند. ما حاضریم در حد خودمان برای ایران تبلیغ کنیم. برای این کار ما 3سال پیش برای معرفی جاده ابریشم از ونیز تا پکن برنامهای 19 روزه تهیه کردیم که هزینه بالایی داشت و33 شرکت بزرگ ایتالیایی حامی مالی آن بودند.»
او درباره چگونگی فعالیت بخش خصوصی میگفت: «در اروپا شرکتهای توریستی بهصورت هرمی فعالیت نمیکنند؛ در واقع ما عضو اتحادیهای هستیم که شامل 800 شرکت توریستی دیگر میشود.
ما اعلام کردیم که آمادگی داریم نام ایران را بین این 800 شرکت معرفی کنیم و توسعه دهیم اما در حال حاضر برای ارتباط با راهآهن ایران کار ما به خواهش رسیده است تا لوگوی این شرکت را برای معرفی دریافت کنیم. ما چیز زیادی نمیخواهیم، فقط میخواهیم به مشتریان اروپایی بگوییم که در این کشور راهآهن و جاده هم وجود دارد. ما نماد راهآهن را میخواهیم تا در سایت اعلام کنیم که در ایران راهآهن هم وجود دارد ولی راهآهن ایران هنوز مسئله به این سادگی را حل نکرده است.»
سفر به ایران گران تمام میشود
مشکل دیگری که گردشگری ایران در حوزه ورود گردشگر با آن دست و پنجه نرم میکند، سیاستهای پولی ایران است. قیمت دلار در ایران کمتر از هزار و 200تومان است اما به گفته کارشناسان قیمت واقعی دلار در ایران 2هزارو 200 تومان است. بهنظر میرسد این نوسان موجود در بازار ارز بر میزان رشد یا کاهش صنعت گردشگری تأثیر منفی میگذارد و در مقابل، واقعیشدن نرخ آن به رشد این صنعت کمک میکند.
به گفته برخی کارشناسان، واقعیکردن نرخ ارز اگر چه ممکن است در ورود گردشگر به کشور مؤثر باشد ولی اقدام به واقعیکردن این نرخ یا آزاد کردن آن، واردات مورد نیاز صنایع به کشور را با مشکل افزایش هزینه روبهرو میکند.رئیس جامعه تورگردانان ایران، ابراهیم پورفرج یکی از این کارشناسان است. او میگوید که اگر دولت، ارز شرکتهای خدماتی صادرات گردشگری را به قیمت واقعی 2هزارو 200تومانی از آنها خریداری کند، این شرکتها قادر به رقابت جدی با کشورهای منطقه هستند و میتوانند گردشگر بیشتری به کشور وارد کنند.
رئیس جامعه تورگردانان ایران معتقد است: فعالیت شرکتهای توریستی که اقدام به ورود گردشگر خارجی به ایران میکنند، درصورت تداوم وضعیت کنونی و ارائه خدمات با دلار یک هزارو 100تومانی زیانده خواهد بود. در دیگر کشورها نرخ تورم پایین است و با توجه به افزایش هزینه خدمات اگر شرکتهای خدمات گردشگری بهطور سالانه نرخ خدمات خود را بالا ببرند، شرکتهای گردشگرفرست به ایران در دیگر کشورها این افزایش را نمیپذیرند.
به گفته پورفرج، شرکتهای صادرکننده خدمات گردشگری یا به عبارت دیگر شرکتهای توریستی که اقدام به ورود گردشگر خارجی به کشور میکنند هر سال 20درصد افزایش هزینه دارند؛ در حالیکه درآمد ارزی آنها با نرخ هر دلار هزار تومان و در شرایط فعلی هزارو 50تومان ثابت مانده است، اما مسئله گرایش آژانسهای واردکننده مسافر خارجی به خروج مسافر از ایران نکتهای است که کارشناسان دیگری هم به آن اشاره کردهاند.مدیران دفاتر خدمات مسافرتی که در امر ورود گردشگر به ایران فعالیت میکنند در موضوع کاهشیافتن گردشگر ورودی به ایران نسبت به سالهای گذشته، اتفاق نظر دارند. به گفته برخی مدیران آژانسهای ورودی، کاهش ورود مسافر به ایران موجب زیان ده شدن فعالیت شرکتهای خدمات مسافرتی شده و این شرکتها در چنین شرایطی ناچار به اعزام تورهای ایرانی به خارج از کشور میشوند.
سختگیری بر آژانسها هم گرهگشا نشد
با وجود تمام این دلایل کافی برای رکود گردشگری داخلی و خارجی ایران، حمید بقایی، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، مسئول این رکود را برخی از روزنامههایی میدانست که آگهی آژانسهای مسافرتی برای برگزاری تورهای خروجی چاپ میکنند. البته سال گذشته بقایی راهحلهای دیگری هم برای مقابله با رکود ورود گردشگر خارجی پیشنهاد داد، مثل اینکه آژانسها موظف هستند در ازای خروج هر سه گردشگر از ایران یک گردشگر وارد کشور کنند و گفت که در پایان سال کارنامه آژانسها را بررسی خواهند کرد که اگر به وظیفه خود عمل نکرده باشند طبق دستورالعمل سازمانی با آنها رفتار شود.
اما مگر میشود که به زور گردشگر به کشور آورد؟ در این باره یکی از اعضای انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران درباره این تصمیم مسئولان گردشگری به ایسنا گفته بود: صدور دستورالعملهایی درباره تعیین سهمیه ورود و خروج برای آژانسها توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اصلا تخصصی نیست، چون برای این حرفه نمیتوان سهمیه و عدد تعیین کرد. جلیل هریسچی مطرح کرده بود وقتی پاسخی به برخی دستورها داده میشود، مسئولان گمان میکنند بیجهت انتقاد شده است؛ در حالی که ما به این موضوع فقط نگاه بازرگانی داریم.اصرار بقایی به افزایش ورود مسافر خارجی در حالی بود که تورهای ورودی در حال لغوشدن است و این نشان از کاهش گردشگر خارجی دارد، در این میان نظر رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدماتی و مسافرت هوایی نیز حاکی از این مطلب است.
با بررسی آنچه پیش از این آمد، بهنظر میرسد صنعت گردشگری دست کم در یکی دو سال آینده چشمانداز روشنی نداشته باشد. این دیدگاه مایوسکننده وقتی تقویت میشود که برای هیچیک از مشکلات ذکرشده راهحلی از سوی متولیان گردشگری ارائه نشده و آنان تنها به متهمکردن دیگران بسنده کردهاند.
دکتر ناصر کرمی، کارشناس گردشگری نیز درباره چشمانداز صنعت گردشگری ایران در سال آینده میگوید: اگر با این منوال ادامه پیدا کند وضعیت خروج مسافر روز به روز افزایش خواهد داشت در حالی که ورودی همچنان با رکود مواجه است ضمن اینکه گردشگری داخلی هم به بحران خواهد رسید؛ یعنی در سالهای 90 و 91 اصفهان و شیراز با رکود گردشگری چه خارجی و چه داخلی مواجه میشوند و شهری همچون مشهد که آمار گردشگریاش با تمام ایران متفاوت است، به حالت ورشکستگی دچار خواهد شد. نباید فراموش کرد گردشگر به کسی میگویند که برای تغییر حال و هوا سفر میکند نه برای بازدید از اقوام و یا انجام امور اداری.