کارگردانی که در طول 4دهه، تنها 6فیلم ساخته (پس از «درخت زندگی» با سرعتی که از او انتظار نمیرفت فیلم تازهاش را به پایان رساند.) همواره از جامعه و رسانهها گریزان بوده و از زدن حرفهای بزرگ، ارائه پیامهای جهانشمول و نمایش بنبستهای بشری در آثارش ابایی نداشته است؛ ترنس مالیک همچنان به معمایی کشف نشده میماند.
درخشش در کن2011 و گرفتن نخل طلا را چه به حساب ستایش داوران بگذاریم و چه آن را نشانه ادای دین مدیران فستیوال به ترنس مالیک، در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیشود. «درخت زندگی» فیلمی شگرف از فیلمسازی است که با فیلمهای کمتعدادش همواره بیشترین شگفتی را برای مخاطبانش به ارمغان آورده است. این بار فیلسوف گریزان از جمع هالیوود اثرش را بر مبنای شاهکار هستیشناسانه سینما «2001: اودیسه فضایی» کوبریک بنا کرده و به سامان رسانده است.
فلسفه و سینما، ذهنیت و عینیت و کلاننگری از دریچه پرداختن به جزئیات همواره جمع اضدادی بودهاند که تنها متفکرانی از ترکیبشان شهد شیرین موفقیت را چشیدهاند که به طور توأمان در ساحت تفکر و دانشسینماتوگراف به مقام استادی رسیدهاند. ژرفای اندیشه کوبریک در پیجویی هستیشناسانهاش برای کشف رمز و راز کیهان بدون تسلط چشمگیرش بر تکنیک و جوهر سینما ثمر نمیداد و «درخت زندگی» با بیان پیچیده و حرکتش در لایههای مختلف زمان و کاوش در ریشههای احساسات انسانی، با میزانسنهای جذاب و حس زیباییشناسی غبطهبرانگیز خالقش، فراتر از پژوهش دشواریاب فلسفی به مرزهای هنر متعالی میرسد. به سینمایی که تفکر را در قالب زیباترین نماهای عالم و سنجیدهترین حرکتهای دوربین و چیدمان عناصر صحنه شکل میدهد و «مفهوم» را با «میزانسن» متبلور میسازد نهصرفا با کلام.
مونتاژ در آخرین ساخته ترنس مالیک نه تمهیدی فنی برای اتصال نماها که هنری خلاقه برای گذر از تونل زمان برای رجعت به گذشته است؛ گذشتهای که دامنهاش تا عهد عتیق و پیدایش زمین گسترش مییابد!
فیلسوف سینما این بار جهانهستی را از ابتدای شکلگیری تا دنیای مدرن امروز مورد بررسی موشکافانهاش قرار میدهد. از آتشفشانها تا آسمانخراشها!
«درخت زندگی» استعارهای سینمایی از جهانی است که ترنس مالیک آن را با تخیلی شگفتانگیز آفریده است. تصورش را بکنید فیلم با روایت زندگی یک خانواده تگزاسی در دهه 1950 سر از کائنات درمیآورد و به جای منطق درام از قواعد شعر بهره میگیرد. زبان شاعرانه فیلمساز در اینجا حیرت را جانشین قطعیت میسازد و تصاویر توأمان دنیای کهنه و نو را با تسلسلی همراه میکند که انگشت حیرت بردهان گزیدن واکنشی است ناگزیر بر نوای سحرانگیز ارکستری شکوهمند به رهبری ترنس مالیک!
شیوه خاص روایت کارگردان گزیدهکار و بدبین آمریکایی در این ساخته ستایش شدهاش، نهتنها ذهنهای عادت کرده به روایت سر راست را آشفته میسازد که حتی دوستداران سینمای اندیشه را نیز به چالش میکشاند. «درخت زندگی» تن به هیچ راه پیموده شدهای نمیدهد. قواعد روایت سینمایی را به بازی میگیرد و حتی شاهکار پرمفهوم کوبریک در برابرش به اثری سهل میماند. فیلم حاصل پختگی نگاه سینماگری است که در هفتمین دهه زندگیاش معجزه را بر پرده نقرهای خلق میکند.
بردپیت در نقش پدری سختگیر هیچ ارتباطی با ستاره محبوب هالیوود ندارد؛ پدری که نیتهای خیرش برای جک فرزندش با رویکردی استبدادی همراه است. شانپن در نقش کوتاه اما مؤثرش نقش برادری را ایفا میکند که جستوجوی او بهانهای است تا فیلمساز کاوش عمیقاش در جهان هستی را پی بگیرد.
اگر جستوجوی فیلسوف مآبانه تارکوفسکی در «آیینه»، «ایثار» و «سولاریس» با امکانات محدود سینمای اروپای شرقی و فقر ناگزیرش روح کمالگرای فیلمساز را اقناع نکردند و تماشاگر امروز بیشتر ملال را در سیمای این فیلمها مییابد تا ژرفای اندیشه را، مالیک در «درخت زندگی» ساحری است که با ابزار کامل و تکنیکی کمالیافته، تماشاگر را در اودیسه شکوهمندش همراه میسازد. پیروزی فیلم آنجا رقم میخورد که اندیشه از ورای احساسات عمق مییابد و بیان قدرتمند سینمایی اثر، لباس فاخری برای افکار بلندپروازانه فیلمساز میدوزد. تأمل کارگردان بر نماهای خوشترکیب و به لحاظ بصری چشمگیری که خلق کرده نهنشانه خودشیفتگی تا سقوط به چاه ویل اطناب و زیادهگویی، که حکم دعوت به تعمق در جهانی معناگرایانه است. «درخت زندگی» شعر بصری زیبایی است در ستایش احساسات انسانی، ارزش خاطرات و جهان هستی.ترنس مالیک رساله ناتمام دوران جوانیاش در باب مفهوم جهان را با 4دهه تاخیر سرانجام به پایان میرساند.
دور از اجتماع خشمگین
انزوای خودخواسته ترنس مالیک، هالهای از رمز و راز پیرامونش ایجادکرده که همخوان با کیفیت خاص آثارش نیز هست. در طول 20 سال سکوت که کسی هم خبری از او نداشت، 2 شاهکار دهه هفتادی، نامش را همچنان سرزبانها نگاه داشته بود و این حاصل عمق و اصالت «برهوت» و «روزهای بهشتی» هم بود. با تمام مقایسههایی که میان فیلمهای مالیک با آثار دیگر فیلمسازان صورت گرفته، فردیتی در آثار این فیلمساز به چشم میخورد که باعث تمایزش از هر کارگردان دیگری میشود. در حالی که برخی فاصله گرفتن مالیک از جامعه را نشانه مشکل ارتباطی او میدانستند. هر بازیگری که با مالیک کار میکرد، شیفته ویژگیهای خاص رفتاریاش میشد. نمونهاش بردپیت که پس از همکاری با مالیک در «درخت زندگی»، در فستیوال کن و در غیاب او به دفاع از فیلم و سازندهاش پرداخت.
این حس احترام و ستایش در کلام همدورههای مشهور مالیک چون مارتین اسکورسیزی نیز به چشم میخورد.
قیاس کمالگرایی و انزوایش با استنلی کوبریک و اساساً نحوه رویکردش به سینما، این فیلسوف منزوی هالیوود را به چهرهای بدل کرده که ستایشگران پرشوری میان سینمادوستان دارد.