این مرد و همدستانش بعد از سرقت، خانه را آتش زدند تا ردپایی از خودشان به جا نگذارند، اما پلیس رازشان را برملا کرد. شامگاه سوم خرداد امسال، ساکنان یکی از محلههای شرق تهران با مشاهده شعلههای آتش که از خانه یکی از همسایهها زبانه میکشید، ماجرا را به آتشنشانی اطلاع دادند. محل آتشسوزی، آپارتمان اعضای خانوادهای بود که در خانه حضور نداشته و طبق گفته همسایهها در مسافرت به سر میبردند. با حضور آتشنشانان در محل، آتشسوزی مهار شد و همزمان یکی از همسایهها ماجرا را تلفنی به صاحبخانه اطلاع داد و او با عجله خود را به تهران رساند. مرد جوان وقتی قدم به خانهاش گذاشت، متوجه ماجرای مرموزی شد. او اثری از لوازم باارزش خانه و طلاها پیدا نکرد و این مسئله نشان میداد که احتمالا پیشاز وقوع آتشسوزی، به آپارتمان دستبرد زده شده است، به همین دلیل نزد ماموران کلانتری 106 تهران رفت و ماموران را در جریان ماجرا قرار داد.
شاکی مدعی بود که برخی از وسایل آنها مثل قالیچهها، فرشها، دستگاه رایانه، طلا، تعدادی سکه طلا و دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری به طرز مرموزی ناپدید شدهاند و این در حالی بود که تحقیقات ماموران نیز نشان میداد، که آتشسوزی عمدی بوده و پیش از آن از آپارتمان شاکی سرقت صورت گرفته بود. با این اطلاعات، پرونده به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران ارسال و تحقیقات برای شناسایی راز این سرقت آغاز شد.
ردپای آشنا
نخستین فرضیه مورد توجه پلیس این بود که سرقت و آتش سوزی از سوی فردی آشنا صورت گرفته است؛ کسی که برای از بین بردن ردپای خود هنگام سرقت یا انتقامجویی از صاحبخانه، دست به این کار زده بود. با این فرضیه، ماموران به جستوجو در میان همسایهها و آشنایان مالباخته پرداختند و وقتی متوجه شدند که در طبقه اول ساختمان محل سکونت شاکی، تعدادی کارگر معتاد زندگی میکنند، به آنها مشکوک شدند.
بررسیها نشان میداد که کارفرمای این کارگران با اجاره طبقه اول ساختمان، آنجا را برای زندگی در اختیار کارگرانش قرار داده بود اما آنها در این محل به استعمال شیشه میپرداختند. ماموران در ادامه بررسیها متوجه شدند که همزمان با سرقت از خانه شاکی، یکی از کارگران به نام محمد ناپدید شده و بعد از شب حادثه دیگر کسی او را ندیده است. تیم تحقیق که حدس میزد محمد در جریان سرقت و آتشسوزی نقش داشته است، جستوجو برای دستگیری او را شروع کرد و مدتی بعد توانست به سرنخهایی از محل اختفای او در خارج از تهران دست پیدا کند. با شناسایی این محل، ماموران راهی آنجا شدند و مرد جوان را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند و متوجه شدند که مقداری از لوازم به سرقت رفته از خانه شاکی، در مخفیگاه مرد جوان است.با کشف این لوازم، محمد چارهای جز بیان حقیقت ندید و در بازجوییها به سرقت و آتش زدن خانه شاکی اعتراف کرد.
انتقام آتشین
او گفت: من و دوستانم از مدتها قبل با شاکی و خانوادهاش اختلاف داشتیم چراکه آنها مدام به رفت و آمدهای ما به ساختمان ایراد میگرفتند و میگفتند که سر و صدای ما، راحتی آنها را سلب کرده است. بر سر همین مسئله بارها با هم دچار اختلاف شده بودیم و بههمین دلیل میخواستم از آنها انتقام بگیرم. مدتی قبل وقتی فهمیدم که آنها به سفر رفتهاند، تصمیم گرفتم نقشهام را عملی کنم. بلافاصله ماجرا را با 2 نفر از دوستانم در میان گذاشتم و قرار شد شبانه به آپارتمان همسایه دستبرد بزنیم. ما میخواستیم با آتش زدن خانه همسایه، هم از آنها انتقام بگیریم و هم کاری کنیم که کسی متوجه ماجرای سرقت نشود.
بعد از اعترافات محمد، تحقیقات برای دستگیری همدستان او ادامه یافت و آنها نیز در عملیاتهای جداگانه پلیس دستگیر شدند. سرهنگ ذاکراستقامتی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران، با اشاره به این خبر گفت: هرسه متهم اعتیاد شدیدی به شیشه دارند و در بازجوییها به سرقت از خانه شاکی و انتقال اموال مسروقه به خارج از تهران اعتراف کردهاند. وی ادامه داد: متهمان هماکنون با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند و تحقیقات تکمیلی در خصوص این پرونده ادامه دارد.