عوامل متعددی در بروز سکته مغزی مؤثرند که از مهمترین آنها دیابت، بیماریهای قلبی، فشار خون بالا و سیگار را میتوان نام برد. در ایران مطالعات نشاندهنده نسبت دو به یک در مورد سکتههای ایسکمیک نسبت به خونریزی مغزی است که مشابه سایر نقاط دنیاست.عامل سکتههای ایسکمیک انسداد عروق خون رسان به نواحی مختلف مغز و عامل خونریزیهای مغزی معمولا پارگی یک رگ کوچک است. سکتههای ایسکمیک نسبت به خونریزیها ی مغزی شیوع بیشتری دارد. به عقیده کارشناسان، برای نجات جان این بیماران هردقیقه مهم است، چون در غیراین صورت صدمات و پتانسیل ناتوانی بیشتر خواهد بود. اهمیت این مسئله تا حدی است که در همه جای دنیا برای درمان این نوع سکته، واحدهایی به نام واحدهای سکته مغزی تشکیل شده است اما متأسفانه در کشور، باوجود کاهش سن ابتلا به این بیماری اختصاص واحدهایی مختص این بیماری هنوز جدی گرفته نشده است.
دکتر ابوالفضل نجاران، متخصص مغز و اعصاب و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ارتش درباره خطر سکته مغزی به همشهری گفت: علاوه بر خطر مرگ بهعلت سکته مغزی، بروز عوارض ناتوانکننده از قبیل اختلالات تعادلی، فلج اندامها، اختلالات گفتاری و ذهنی بهدنبال این بیماری، آن را در رده مهمترین بیماریها قرار میدهد.
به گفته وی، با توجه به اینکه بیشترین عوامل مؤثر در وقوع هر دو نوع سکته مغزی قابلیت درمان دارند، شناساندن این عوامل با آموزشهای اجتماعی، تشخیص و درمان بموقع عوامل خطر بهخصوص کنترل فشار خون و پیشگیری از پیدایش بیماریهای روماتیسمی قلبی اقدامات ضروری هستند که با مدیریت صحیح میتوان به کاهش موارد سکتههای مغزی و عوارض شخصی و اجتماعی آن کمک کرد.
نکته مهم دیگری که در ارتباط با سکته مغزی باید در نظر داشته باشیم تکرار سکته است که متأسفانه مرگ و میر و عوارض بیشتری را نسبت به سکته اول بهدنبال دارد. سکته مغزی دوم در 95 درصد موارد ایسکمیک( کاهش موقتی
خون رسانی) بوده و در 5 درصد موارد خونریزی مغزی است. فشار خون بالا، بیماری ایسکمیک قلبی، کلسترول بالا و کشیدن سیگار، عوامل خطر در سکته اول و دوم مغزی هستند.
بعضی متخصصان معتقدند که سن سکته مغزی در ایران ۱۰سال از میانگین جهانی پایینتر است؛ همچنین بررسیهای سازمان بهداشت جهانی نشان داده است که میزان مرگومیر و ناتوانی ناشی از سکتههای مغزی در دنیا از سال ۱۹۹۰ تاکنون - یعنی طی ۱9سال گذشته - حدود ۵۰ درصد کاهش یافته که البته سهم مهم این کاهش مربوط به کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایشمالی است. این درحالی است که دکتر نجاران هم با تأیید این نکته ادامه میدهد: سن بروز سکته مغزی در ایران از یک طرف بهعلت افزایش بیماریهای قلبی و از طرف دیگر بهدلیل افزایش استرسهای روحی کاهش یافته است که البته نقش وضعیت نامطلوب تغذیه، کمبود تحرک، وضعیت آب و هوا و مصرف دخانیات را در این امر نمیتوان نادیده گرفت. وی خاطرنشان میکند: با این حال اصل فراموششده در مورد این بیماری این است که متأسفانه هنوز سکته مغزی در بین مردم شناخته شده نیست و تصورات غلط در مورد آن خیلی زیاد است؛ بهطوری که این اعتقادات غلط حتی در میان نورولوژیستها هم دیده میشود.
۷ دقیقه طلایی
رئیس انجمن علوم اعصاب ایران گفت: طی ۲۰سال گذشته میزان سکتههای مغزی، مرگ و میر و ناتوانی ناشی از آن در کشور ۲۵ درصد کاهش یافته است اما هنوز هم افراد دچار سکته مغزی باید در کمتر از ۷دقیقه به بیمارستان برسند.
یک تحقیق جدید نشان میدهد که برخلاف این عقیده رایج که سکتههای مغزی در فاصله 3ساعت از وقوع آنها قابل درمان طبی هستند، آسیب مغز درعرض 3دقیقه پس از سکته مغزی آغاز میشود.
تحقیقات نشان میدهد که تغییرات ساختاری مغز در جریان سکته مغزی خیلی زود رخ میدهد، بنابراین بهترین کار این است که عوامل خطرساز برای بروز این بیماری را از بین ببریم و شیوه زندگی را تغییر دهیم. عوامل خطرساز برای سکته مغزی شامل سیگارکشیدن، داشتن اضافهوزن، بیحرکتی جسمی، مصرف الکل، دیابت، استرس و کلسترول بالاست.
به گفته وی، سکته مغزی علائم آشکاری دارد و به ندرت ممکن است کسی متوجه آن نشود. بسته به اینکه محل سکته در کجای مغز باشد، علائم آن متفاوت است.اختلالات بینایی مانند دوبینی، توهم در بینایی، اختلال در صحبت کردن یا کج شدن دهان، اختلالات حسی، مورمورشدن، سوزنسوزن شدن، سردردهای ناگهانی و اختلال در بلع همه از جمله علائم سکته مغزی هستند.
افرادی که دچار سکته مغزی میشوند، باید بدون اینکه حرکت داده شوند، ظرف کمتر از ۷ دقیقه به بیمارستان برسند و اقدامات دارو درمانی برای از بین بردن لخته خونی در مغز به روش حل کردن یا لیز کردن لخته خونی حداکثر ظرف ۳ساعت انجام شود، در غیراین صورت احتمال ناتوانی یا عوارض و اختلالات بعدی بسیار زیاد میشود که البته در ایران چنین امکاناتی برای امدادرسانی به بیماران وجود ندارد.
توانبخشی جایگاهی ندارد!
قیمت آمپولی که برای سکته مغزی استفاده میشود بسیارگران است و متاسفانه بهعلت اینکه این دارو به هیچوجه تحت پوشش بیمهها نیست، اکثر بیماران و حتی بیمارستانها (بهعلت دولتی بودن) قادر به خرید آن نیستند و همین امر باعث افزایش معلولیت ناشی از سکته مغزی در ایران شده است.بهعقیده کارشناسان، برای نجات جان این بیماران هردقیقه مهم است، چون در غیراین صورت صدمات و پتانسیل ناتوانی بیشتر خواهد بود. اهمیت این مسئله تا حدی است که در همه جای دنیا برای درمان این نوع سکته، واحدهایی به نام واحدهای سکته مغزی تشکیل شده است.
به گفته متخصصان مغز و اعصاب، واحدهای سکته مغزی دقیقاً شبیه CCUهایی هستند که حدود ۲۰ تا ۳۰ سال پیش در دنیا رایج شد و قرار بود تمام کسانی را که مبتلا به سکته قلبی هستند به آنجا ارجاع دهند. دکتر نجاران، در این مورد گفت: در این سکتهها برای رساندن بیمار به بیمارستان 3 الی 6 ساعت، بهعنوان زمان استاندارد تعریف شده است. البته به عقیده وی در حال حاضر ما برای رساندن این بیماران به مراکز درمانی مشکلی نداریم بلکه اقدامات دیگری که باید بعد از رساندن این بیماران به بیمارستانها انجام شوند، هنوز در کشور ما بهصورت فرهنگ در نیامده است.دکتر نجاران خاطرنشان میکند: علاوه بر اینکه آمپول RTPA باید در دسترس بیمارستانها و بیماران باشد، مهمترین عامل درمانی، توانبخشی این بیماران است. به عقیده وی، پزشکان ما بیشتر به درمان دارویی معتقدند و بحث فیزیوتراپی و توانبخشی این بیماران هنوز جانیفتاده است؛ در حالیکه درمان دارویی فقط جلوی سکتههای بعدی این بیماران را میگیرد و بهبودی کامل فقط از طریق کاردرمانی امکانپذیر است.