موتور محرکه این تضاد، دور جدیدی از اعتراضات مردمی به رویه و مشی اتخاذ شده از سوی شورای مذکور است. سؤالی که بهخصوص بعد از تجمع گسترده روز جمعه در میدان التحریر در محافل مختلف سیاسی و بینالمللی مطرح میشود آن است که آیا فصل دوم انقلاب مصر فرارسیده است؟ فصلی که هدف آن تعمیق انقلاب و فراتر بردن آن از سطح مجموعه محدودی از تغییرات در راس سیستم در عین حفظ شاکله و ساختار است.
در ادبیات نظری علم سیاست، انقلابها به 2 دسته سیاسی و اجتماعی تقسیم میشود. در تحول از نوع اول، دگرگونیها محدود به تغییراتی در ساختار سیاسی است و در تحولات از نوع دوم، که شکل کامل تری از انقلاب را در بر میگیرد، دگرگونی عمق بیشتری یافته و علاوه بر سطح سیاسی، سطح اجتماعی و فرهنگی را دربرمیگیرد و فصلی نو را در همه ابعاد حیات اجتماعی آغاز میکند. از چشمانداز مقیاس فوق، تحولی که در مصر رخ داده است، هنوز نتوانسته حتی در قامت یک انقلاب سیاسی ظاهر شود و تنها به تغییراتی نمادین در راس سیستم محدود مانده است.
میتوان بهصورت قاطعی گفت که این فرایند مدیریت شده و هدف از آن، جلوگیری از تعمیق انقلاب است؛ فرایندی که درصورت تحقق، ابعاد غیرقابل پیشبینیای به تحولات مصر میدهد، یعنی همان سویهای که از ابتدای آغاز اعتراضات در مصر و سایر نقاط جهان عرب، باعث هراس غرب، رژیم صهیونیستی و دولتهای محافظهکار عرب شده است. شورای نظامی بهعنوان حلقه وصل دوران حاکمیت مبارک و دوران جدید طی ماههای جدید کوشیده است که با استفاده از اعتبار تاریخی خود، بهعنوان ترمزی بر فرایند تعمیق انقلاب عمل کند و مانع از آن شود که روند تحولات به سوی افقهای غیرقابل کنترل سوق یابد. هراس اصلی این نیروها آن است که با توجه به بسترهای اجتماعی و فرهنگی موجود، درصورت جدیتر شدن تحولات، مصر شاهد اوجگیری اسلامگرایان باشد.
طبیعی است که نیروهای سیاسی و اجتماعی مصر که در جریان تحول مهمترین نقشها را داشته و بیشترین هزینهها را دادهاند، نمیتوانند این سیاستگذاری محدودکننده که هدف آن جلوگیری از شکلگیری تغییرات معنادار در حوزههای سیاست داخلی، خارجی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتا نگاه داشتن مصر در بدنه دولتهای غربگرای عربی است، را بپذیرند. نگاهی به خواستههای تجمع بزرگ معترضان در میدان التحریر، نشان میدهد که خواستههای مطرح شده مبنی بر محاکمه مبارک و عاملان کشتارها، تصفیه دستگاهها، ایجاد قانون اساسی جدید، برگزاری انتخابات دمکراتیک، اتخاذ یک سیاست خارجی مستقل و توجه به ارزشهای اسلامی در مهندسی نظم سیاسی جدید... همگی در مقابل ایده ترمز نهادن بر فرایند تغییرات مطرح شده و به نوعی در راستای تسری دادن اهداف انقلاب مصر از تغییراتی نمادین به سوی یک تحول سیاسی اساسی و حتی اجتماعی است. تحولی که درصورت تحقق و تثبیت، چهره جهانی مصر را دگرگون خواهد کرد. تحولات روزهای اخیر و قولهای داده شده مبنی بر محاکمه مبارک، تصفیه دستگاهها و...نشان میدهد که احتمال موفقیت انقلابیون کم نیست ولی قضاوت نهایی در مورد میزان موفقیت انقلاب تنها پس از فرونشستن گردوغبارها ممکن خواهد بود.
البته در فرایند مبارزه جاری، خطراتی جدی نیز وجود دارد که مهمترین آنها، وجود استعدادهای لازم برای درگیریهای قومی، قبیلهای و فرقهای در ساختار اجتماعی مصر است که میتواند آینده پرتنشی را در افق سرزمین فراعنه قرار دهد. با آگاهی به همین خطرات است که 13 گروه عمده مصری سازماندهنده تجمع میدان التحریر، وجه استراتژیک تجمع خود را برجسته کردن نقاط اشتراک و حاشیهای کردن نقاط اختلاف قرار دادند.