این موارد زمانی بیشتر مشاهده میشوندکه این فرد خارجی یک کارشناس در امور شهری باشد و از یکی از شهرهای اروپایی به تهران بیاید. در این حالت مواردی چون نحوه رانندگی در تهران، ساخت و ساز بزرگراهها، فضاهای سبز و غیره در نظر او جلب توجه میکند. این موردی است که درباره دکتر پییر ونسان، استاد دانشکده معماری والدوسن پاریس نیز مصداق پیدا کرده است. وی که برای حضور در نشست کارگاه زیباییشناسی منظر شهری در تهران حاضر شده بود در گفتوگو با همشهری به موارد متعددی درباره هویت شهری، توسعه شهر و نماهای شهری اشاره کرد. گفتوگوی ما را با او بخوانید.
- قبل از آمدنتان چه ذهنیتی از شهرسازی در تهران داشتید؟
من در دانشگاه معماری شانگهای چین هم تدریس میکنم. زمانی که به ایران آمدم ناخودآگاه تهران و شانگهای را با هم مقایسه میکردم و البته خیلی نقاط مشترک بین تهران و شانگهای میدیدم. نکته اول در مورد شباهتها این است که چه در تهران و چه در شهرهای چین و حتی شرق مدام مسئله هویت مطرح میشود و همه دوست دارند که این مورد را مهم و پررنگ جلوه دهند. این موضوع هم از جایی بروز پیدا کرده که مدرنیته وارد زندگی ما شدهاست چراکه مدرنیته باعث شده تا سنتها کمکم کنار گذاشته شوند. مسئله دوم به زیرساختهای حملونقل در کلانشهرها مربوط میشود. اتفاقی که الان خیلی شاهد آن هستیم این است که مدام شبکه راهها توسعه مییابد.
تونلهای زیرزمینی ساخته شده، مترو و تراموا ساخته میشود و تلاش میشود تا اسباب جابجایی راحتتر برای شهروندان فراهم شود. این در شهرهای مدرن امری اجتنابناپذیر است و چه در تهران چه در پاریس باید این کارها را انجام داد چراکه تقریبا دیگر هیچ شهروندی در محله خود کار نمیکند بلکه از یک گوشه شهر به یک گوشه دیگر شهر میرود و باید راهی در اختیار داشته باشد.
- به مسئله هویت و مدرنیته اشاره کردید. این در حالی است که مدیریت شهری تهران بر حفظ هویت ایرانی و اسلامی در شهرسازی تأکید دارد. در چنین وضعیتی چطور میتوان ضمن حفظ معماری ایرانی و اسلامی شهری مدرن ساخت؟
شما سؤال کردید ما چطور هویت تهران را بازگردانیم. من بهعنوان یک فرانسوی نمیتوانم بگویم که چطور این کار را انجام دهید. مسئلهای که وجود دارد این است که شاید ما کمی دشوار به این موضوع نگاه میکنیم. نباید اینقدر جزیی نگاه کرد. یعنی باید عقلگرایی محلی و هویت ملی را در نظر گرفت که در دنیای امروز با هم برابر شدهاند. هویت تهران خیلی سادهتر از این است که فکر میکنید. تهران در یک کوهپایه شکل گرفته که از شمال به جنوب شهر آبهای جاری داشته است. این هویت تهران است؛ نه آجر و پنجره و خشت خانهها. در اروپا آنچه هویت شهر را تشکیل داده است همان المانی است که شهر با آن شناخته میشود و میتواند طبیعی یا غیرطبیعی باشد.
- در تهران چه المانی نظر شما را بهخود جلب کرده است که میتوان روی آن متمرکز شد؟
ببینید. من برای نخستین بار به تهران آمدهام. نکتهای که نظر من را بهخود جلب کرده این است که در خیابانهای شهر یک بینظمی خاصی وجود دارد که البته پشت همین بینظمی یک نظم وجود دارد. البته همان بینظمی که به آن اشاره کردم دو جنبه منفی و مثبت دارد. وجه منفی آن سیستم جابهجایی و رانندگی در شهر است. البته اگر رانندگی عجیب در تهران من را بهعنوان یک شهروند فرانسوی تا حدودی شوکه کند ایرادی ندارد اما در چنین شرایطی بهطور حتم شهروندانی که مسن یا معلول هستند دچار مشکل میشوند.
جنبه مثبت شهر نیز که خیلی جذاب است سیستم کاشت گیاه و ایجاد فضای سبز در شهر است. یعنی میبینیم که حاشیه خیابانها جوی آبی وجود دارد که در کنار آن جوی آب هم باغچهها وجود دارند و مدیریت شهری در آن گیاه کاشته و شهروندان نیز نسبت به نگهداری از آنها حساس هستند و اجازه دارند که چنین کاری انجام دهند. این در حالی است که در پاریس چنین چیزی هرگز وجود ندارد و همه این موارد بهعهده مدیریت شهری است. یعنی شهروندان اجازه ندارند به باغچهها دست بزنند. ضمن اینکه خیابانها در پاریس صاف و خط کشی شدهاند اما تهران یک شهر ارگانیک است و زندگی در آن جریان دارد. جوی آب دیده میشود، فضای سبز وجود دارد، خیابانها مستقیم و خطکشی شده نیست و همین موارد تهران را بسیار دلپذیر کرده است.
- غیر از این موارد نکته دیگری وجود دارد که بتواند در تعریف هویت شهری تهران تأثیرگذار باشد؟
ببینید، تهران خاصیتی دارد که از هر معماری و نشانه دستسازی ماندگارتر است و مخاطب را در نخستین مواجهه با شهر در برمیگیرد، این نشانه محیطزیست و بستر طبیعی تهران است. شهری که در پای دامنه کوه ساخته شده است. این نشانه برای من در تهران از هر چیزی پررنگتر بود. خیابانهای رو به شمال تهران همگی به دامنه کوه ختم میشوند و جهتیابی برای شهروندان به واسطه این کوهها آسان میشود. بهنظرم سازندگان و برنامهریزان شهر تهران با تمرکز بر این بستر طبیعی میتوانند به این شهر ماندگارترین هویت را ببخشند. در عین حال شهر تهران محورها و جویبارهای شمالی و جنوبی دارد که باید آن را بخشی از هویت این شهر نامید.
- بهنظر شما معماری امروز تهران با بستر طبیعی که در آن رشد کرده و شما به آن اشاره کردید، همخوانی دارد؟
امروزه در همه جای دنیا پدیدهای به نام مدرنیته شهرها را در برگرفته است و این تکنولوژی جدید خودبهخود در تعارض با بسترهای طبیعی قرار دارد. ساختمانهای بلند شهرها را در بر میگیرند و خبری از خانههای قدیمی که با طبیعت سازگارتر بودند نیست. اما نکته مهم این است که آبی که از کوههای این شهر جاری میشود، همچنان در شهر باقی میماند و شکل شطرنجی تهران حفظ میشود. از طرفی خوشنشستن این ساختمانهای بلندمرتبه در کنار کوهها خودبهخود تعارضی را ایجاد میکند که این شهر را متفاوتتر میکند. اما نکتهای که نباید در معماری شهری مانند تهران نادیده گرفت، این است که در ساخت و سازها به اقلیم توجه شود.
- چند بار به فضای سبز اشاره کردید. نظر شما درباره استفاده از نور در فضاهای سبز و دیگر بناهای شهر چیست؟
فضاهای سبز حاشیه بزرگراهها برای من جالب بود چراکه بزرگراه همیشه همراه با سرعت، تصادف و آلودگی صوتی همراه است اما در تهران وجود فضای سبز در حاشیه بزرگراه موجب میشود که احساس آرامش به راننده منتقل شود. البته در تهران پارکهایی در ارتفاعات هم ساخته شدهاست اما در پاریس و بهطور کل فرانسه پارکها در فضاهای مسطح ساخته میشوند.
- در این بین نقش نقاشی دیواری و دیگر گونههای نوسازی مدرن را چطور میبینید؟
شهرها به رنگ نیاز دارند و این رنگها را قطعا بتون و بلوک سیمانی و آجر به شهر نمیدهد. بلکه این رنگها را میتوان از طریق باز کردن پای طبیعت به شهر و نقاشی دیواری و مبلمان شهری آورد. ممکن است در وهله اول این رنگ بخشیدنها بهنظر تحمیلی بیایند و مصنوعی باشند، اما یادمان باشد که با آمدن رنگها، به این ترتیب پای هنر هم به شهرها باز میشود و واردکردن هنر به زندگی روزمره نه تنها از لحاظ شهرسازی بلکه روانشناسی هم تأثیرات مثبتش تأیید شده است.
- معماری و شهرسازی در تهران چقدر به استانداردهای جهانی نزدیک است؟
تهران شهر پویایی است، در مقایسه با شهرهای اروپایی تنوع ساختوساز در اینجا بسیار زیاد است. تنها کافی است که مدیران و برنامهریزان شهری به اهمیت توسعه پایدار واقف باشند و به این ترتیب پایتخت ایران میتواند با حفظ تنوع بافتهایش به استانداردها نزدیک شود. نکته مثبت این شهر همان بستر طبیعی است، باز هم تأکید میکنم این شهر از دل تناقض یک همگونی بیرون کشیده است.