مختار در زمره کسانی بود که از کوفه به حسینبنعلی نامه نوشت. خانه مختار محل ورود مسلمبنعقیل بود. پس از آنکه مسلم وارد کوفه شد، مستقیما به خانه مختار وارد شد. مختار او را گرامی داشت، رسما از او پشتیبانی و با او بیعت کرد. با ورود ابن زیاد به کوفه، مسلم صلاح دید به خانه هانی بنعروه نقل مکان کند. مختار نیز به اطراف کوفه برای جمعآوری افراد و گرفتن بیعت برای مسلم حرکت کرد اما با دگرگونی اوضاع کوفه و تسلیم مردم در مقابل ابنزیاد، دوباره به کوفه بازگشت. ابنزیاد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هانی، به شدت درجستوجوی مختار بود و برای دستگیری او جایزهای معین کرد. وی با شعار توابین؛«یا لثارات الحسین؛ به خونخواهی حسین» و شعار «یا منصور امت؛ ای پیروز، بمیران» که پس از پیروزی در جنگ بدر رایج شده بود، در کوفه به پاخاست و قاتلان و مسببان واقعه کربلا را مجازات کرد. مدت زمامداری مختار در کوفه یکسالونیم بوده است. هنگام شهادت67سال از عمرش سپری شده بود. او روز چهاردهم ماه رمضان سال67 در جنگ با سپاه مصعببنزبیر به شهادت رسید.
1358شمسی: اشغال پاوه توسط ضدانقلاب
یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توطئه و تهاجم دشمن با حمله احزاب چپ به ویژه حزب دمکرات به مهاباد آغاز شد. آنان قصد داشتند قسمتی از قلمرو حاکمیت ملی و اسلامی ایران را جدا ساخته و نقشههای شوم دشمنان نظام اسلامی مبنی بر تجزیه کشور را به اجرا درآورند. افراد مسلح حزب منحله دمکرات در ادامه تجاوزات خود، در روز 24مرداد سال1358، همه راههای ورودی شهر پاوه در استان کردستان را به محاصره و کنترل خود درآورده و به گروهانها و مراکز سپاه پاسداران یورش بردند. آنان پس از به دست گرفتن تمام نقاط حساس شهر و ارتفاعات مهم منطقه، به جنایات متعددی دست زدند که در یک مورد، شهادت دلخراش 25نفر از برادران پاسدار بستری در بیمارستان شهر و 40نفر دیگر از مردم بود. در پی این جنایات، فرمان حضرتامامخمینی(ره) برای آزادسازی سریع شهر صادر شد و پس از جانفشانیهای سردار چمران و سرلشکر فلاحی طی نبردی سهمگین، این شهر از لوث وجود ضدانقلاب پاک شد.
423میلادی: آغاز زمامداری کوتاه ژوآنس
با مرگ هونوریوس امپراتور روم غربی در 15آگوست سال 423میلادی و سوءاستفاده از خلأ پیش آمده در قدرت، ژوآنس با حمایت کاستینوس و آئتیوس حکومت را در دست گرفت. او هرگز از سوی روم شرقی به رسمیت شناخته نشد. ژوآنس یکی از مقامات کشوری عالیرتبه گوتیتبار در دربار هونوریوس بود و شخصیتی آرام داشت. نخستین کاری که پس از به قدرت رسیدنش در روم انجام داد انتقال پایتخت به ارونا بود. از سوی دیگر، تلاشهای بسیاری برای جلب نظر تئودوسیوس دوم، امپراتور وقت روم شرقی صورت گرفت اما او ژوآنس را به رسمیت نشناخت و سپاهی را به فرماندهی آردابور به سوی او گسیل داشت. آردابور دستگیر شد اما مورد خوشرفتاری قرارگرفت زیرا ژوآنس هنوز به مذاکره با تئودوسیوس امیدوار بود. با این وجود آردابور توانست برخی از
صاحب منصبان روم غربی را به خیانت به ژوآنس وادارد که در نتیجه آن ژوآنس دستگیر و به آکیلیا منتقل شد و او را در آنجا به مرگ محکوم کردند، دست راستش را بریدند و برای تحقیر و تمسخرش او را به الاغی بسته و گرد میدان شهر چرخاندند. ژوآنس سرانجام اعدام شد.