کلارک دختر دانشجویی است که از بیماری نادری به نام سندرم «کلن لوین» رنج میبرد و به ناچار هر 7ماه یکبار، 2ماه بهخواب میرود. البته وی در این 2ماه گاهی به مدت کمی از خواب بیدار میشود و غذا میخورد ولی اغلب، والدینش مجبورند یا در خواب غذا را دهانش بگذارند یا به وی سرم وصل کنند. مادر این دختر میگوید: دخترم بخش عظیمی از زندگیاش را بهخاطر این بیماری که از سال 2007میلادی به آن مبتلا شده، از دست داده است. وی تاکنون چندین بار امتحانات دانشگاه را از دست داده و تا مرز اخراج از دانشگاه نیز پیش رفته است. تاکنون درمانی برای این بیماری شناخته نشده است.
دردسر نیوزلندیها در افتادن از تخت
ولینگتن: بدخوابی شهروندان نیوزلند، دولت و پزشکان این کشور را با دردسر مواجه کرده است. بیش از20درصد مردم این کشور به سبب آنکه هنگام خواب از روی تختخواب به زمین میافتند دچار آسیبهایی میشوند که نیاز به درمان دارد. بههمین دلیل بسیاری از آنها به جای حاضر شدن در محل کار مرخصی درمانی(استعلاجی) میگیرند. در گزارشی که ستاد حوادث نیوزلند منتشر کرده آمده است که سالانه بیش از 7هزار و 600 نفر یعنی بهطور میانگین 146نفر در هفته در این کشور هنگام خواب از روی تختخواب به زمین میافتند و آسیب میبینند. این آمار حتی نشان میدهد تعداد افرادی که در این کشور در طول سال بهخاطر افتادن از روی تختخواب به بیمارستان مراجعه میکنند از تعداد افرادی که از تصادفات جادهای مجروح میشوند، بیشتر است.
قرار دادن سر میان دهان تمساح
بانکوک: دو نفر از مسئولان باغوحشی در تایلند برای جلب توجه گردشگران هر روز دست به کار خطرناکی میزنند و بههمین خاطر تاکنون درآمد زیادی را کسب کردهاند. آقای تیراپون مانولای و خانم کانتیدا جانتنکت که هردو 28سال سن دارند، برای انجام این کار خطرناک دستکم روزی 3بار سر خود را میان دهان تمساحهای بزرگ قرار داده و در حالی که تماشاگران از ترس دندانهایشان را به هم فشار میدهند، آنها فقط میخندند. درآمد روزانه این دونفر بهواسطه این کار هیجانانگیز به بیش از هزار دلار میرسد. البته این دو مسئول باغوحش خودشان نیز بارها اذعان کردهاند که گاهی میترسند که تمساحها سر آنها را زیر دندانهای تیزشان خرد کنند. گفتنی است در روز دستکم 2هزار علاقهمند به این قسمت از باغوحش مراجعه میکنند.
بافتنی بر تن درختان شهر
بوداپست: بسیاری از وسایل و درختان شهری در کشور مجارستان بهطرز عجیبی با لباس بافتنی پوشانده میشوند. ماجرا از این قرار است که هنرمندی در این کشور شبها به محلههای شهر سر زده و لباس بافتنی بر تن برخی از وسایل و درختان میکند. این فرد که تاکنون شناخته نشده است برای درختان، خودروهای پارک شده در خیابان، مجسمهها و تیرهای چراغ برق و ... بافتنی رنگارنگ میبافد. این فرد برای بافتنیهای منحصربهفردش از نخهایی با رنگهای بسیار گوناگون استفاده میکند، بهگونهای که برای بافتنیِ یکدرخت از 13با رنگ گوناگون بهره برده است. بههرحال کار این فرد تاکنون مخالفها و موافقهای زیادی داشته است زیرا برخی، آنها را بسیار زیبا دانسته و برخی دیگر ساعتها وقت صرف جدا کردن بافتنیها میکنند.