در حالی که معدود محافلی در واشنگتن و لندن درباره افزایش مداخله غرب در لیبی سروصدا به راه انداختهاند، ناتو همچنان به بمباران لیبی ادامه میدهد. ناتو تأکید کرده که هدف این حملات، نه خود سرهنگ قذافی، بلکه ساقط کردن کامل توان نظامی اوست. بهنظر میرسد که ناتو در این راه تنها نیست، چرا که شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز طی قطعنامه 1973 مجوز بمباران سکونتگاه قذافی را با هدف حفاظت از غیرنظامیان صادر کرده است.
هنری کیسینجر، وزیر سابق امور خارجه ایالات متحده نظر خود را درباره فصل نهایی داستان لیبی در 3موقعیت مختلف، آشکارا بیان کرده است. طرح کیسینجر که در سخنرانیهای وی در مدرسه روابط بینالملل دانشگاه جورجواشنگتن، مؤسسه آسپن و کنفرانس برتن وودز بیان شده، چنین است: لیبی را اشغال کنید و حداقل تا بهار آینده (سال2012) در آنجا بمانید. و دستور کار جناب کیسینجر: منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را در هرجومرج نگه دارید. این اقدام یک تاکتیک- بهانه سلطهجویانه برای واشنگتن است تا در نهایت به نمایندگی از طرف اسرائیل و به نفع مجموعههای نظامی- صنعتی ایالات متحده به دیگر کشورها حمله کند. احتمالا پیشبینی نیز شده است که درصورت تحقق چنین سناریویی، فرمان حمله توسط دانلد ترامپ (میلیاردر سرشناس آمریکایی و از نامزدهای احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری سال2012) صادر شود.
در این نمایش فریبکارانه که با مشارکت بریتانیا، فرانسه و آمریکا نوشته شده است، معمر قذافی چهرهای ایدهآل برای ایفای نقش شخصیت شرور و بدمن ماجراست. قذافی که آشکارا از جنون خودبزرگبینی رنج میبرد، از طرفداران و مدافعان جدی و ثابت قدم وحدت قاره آفریقاست. لیبی به بانکداران بینالمللی مقروض نیست و برای پروژههای تغییر ساختاری (پروژههای محبوب کشورهای در حال توسعه که به بهانه آن از نهادهای بینالمللی وام میگیرند و در عمل خود را مقروض و مدیون قدرتهای اقتصادی میکنند) هیچ مبلغی از صندوق بینالمللی وام نگرفته است. طی دهههای گذشته لیبی از عواید فروش نفت برای برنامههای اجتماعیاش بهره برده و حتی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا (آفریقای سیاه) سرمایهگذاری یا به آنها کمک مالی کرده است. بانک مرکزی مستقل این کشور تاکنون اسیر بازیهای نظام مالی غرب نشده است. تمامی این موارد، لیبی را، از نظر غرب، به الگویی نامناسب برای کشورهای در حال توسعه مبدل میکند.
متلاشی کردن لیبی مقدمهای خواهد بود برای متلاشی کردن سایر بخشهای آفریقا؛ قارهای که چین سرمایهگذاری نسبتا قابل توجهی در آن کرده است. اگر پوتین نظامیان غربی خاک شمال آفریقا را لمس کند، راه آنان تا عمق آفریقا- که پیش از این دستخوش آشوب بوده است- ادامه خواهد یافت. مالی و نیجر اینک از شورشیان لیبی سلاح میگیرند و این سلاحها در نهایت به دست القاعده مغرب خواهد افتاد. الجزایر و مراکش- کشورهایی که جنبشهای طرفدار دمکراسی در آنها بیوقفه ادامه دارد- پیشتر به وحشت افتادهاند.
تمام این تغییرها باید به دقت و از نزدیک مورد نظارت و بررسی قرار گیرد. در حال حاضر، سورپرایز بشردوستانه غرب برای لیبی، غرش زنبورها (پرندههای نظامی و فوق پیشرفته ایالات متحده) است؛ محصول مشترک پنتاگون- کاخ سفید- وزارت امورخارجه آمریکا که داغداغ از تنور هالیوود -ببخشید پایگاه هوایی کریج در نوادا - بیرون آمده است.
چرا تصور میکنید غرب پیشتر فکر چنین روزهایی را نکرده است؟ کندوی زنبورهای آمریکایی (5فروند در حال حاضر) در جنوب ایتالیا مستقر شده و جای حضور نیروهای زمینی را میگیرد. رابرتگیتس مدعی شده است که زنبورهای آمریکایی لیبی را به دلایل بشردوستانه مورد هجوم قرار خواهند داد. گیتس چند هفته پیش با بیان اینکه با انتقال فرماندهی عملیات به ناتو، نقش ایالات متحده در لیبی پایان خواهد یافت، کنگره را فریب داد.
بهنظر میرسد رهبران ایالات متحده، دستگاه X-Box پنتاگون را روشن کردهاند و جنگجویان ربوتیک فوقپیشرفته با حرکات موس فرماندهان ارتش، جهنمی به پا خواهند کرد.
جنگ تکنولوژیک آمریکا به اوج خود رسیده است. کودکانی که با بازیهای ویدئویی در عالم مجازی، به جنگ دشمن در بیابانهای دور رفتهاند، بزرگ شدهاند و اینک در مقام نیروهای نظامی ایالات متحده و به لطف تکنولوژیهای بسیار پیشرفته، همان بازیها را در عالم واقع انجام میدهند.
در اینجا، در ایالات متحده، موشکهای هلفایر ارمغانی متفاوت برای آمریکاییها آوردهاند؛ سرانه تولید ناخالص داخلی به 14/192دلار و رقم بیمه بیکاری به 730دلار در ماه رسیده است، پرستاران ماهانه 1000دلار دریافت میکنند، اثری از مالیاتهای سنگین به چشم نمیخورد، تحصیلات و خدمات پزشکی رایگان است و برای خرید اتومبیل و آپارتمان میتوان وام بدون بهره گرفت. معدود جوانان بیکار نیز از تهیه بلیت یک طرفه به طرابلس، بیمی به دل راه نمیدهند.
یورش زنبورها آغاز شده، از اینرو واشنگتن ممکن است وانمود کند که در حال گسترش اقدام نظامی تکنولوژیک نیست و اساسا این اقدام، جنگ محسوب نمیشود. کیسینجر برای یک بار هم که شده حق دارد: باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده برای زمینهسازی پیروزی دوبارهاش در انتخابات ریاستجمهوری سال2012 روی این جنگ هوایی بسیار حساب کرده است.
موضوع همیشه دردسر آفرین خسارات جانبی (غیر نظامی) نیز برای کاخ سفید مطرح است. اما چه باک؟ زنبورها میتوانند 24ساعته پرواز کنند و به گفته مقامات رسانهای پنتاگون، دائما منطقه را پوشش دهند. ارتش قذافی اینک از حالت متعارف خارج شده و با پوشش غیرنظامی، الگوی مائوتسه تونگ و هوشی مینه را در مقابله با دشمن در پیش گرفته است. ویتنام پرزیدنت اوباما بهتدریج با ظاهر ترسناک خود از راه میرسد و آنگونه که دریاسالار مایک مولن، فرمانده ستاد ارتش ایالات متحده میگوید، شرایط مطمئنا به سوی یک بن بست پیش میرود. بنبست و خسارات جانبی از هم اینک در افغانستان و پاکستان خود را نشان داده است؛ در حالی که در حمله اخیر یک هواپیمای بدون سرنشین به مناطق قبیلهای شمال وزیرستان در پاکستان حداقل 25نفر کشته شدند، شورشیان در لیبی از ورود پرندههای مرگبار آمریکایی به صحنه جنگ با قذافی، استقبال کردهاند. نیروهای خشن و بیپروای قذافی و قبایل لیبی پیش از این، نحوه مقابله با حمله پرندههای مرگبار را با الهام از همتایان پاکستانی خود فراگرفتهاند.
آنان گروههایی 4نفره را مسلح به موشکانداز در حالی که اعضای گروه در فواصل مشخصی با یکدیگر قرار میگیرند، در محل هدفهای احتمالی پرندههای مرگبار مستقر میکنند. گروه صنعتی-نظامی نورثروپ گانمن باید متأسف باشد که هنوز نمیتوان از محصول جدیدش موسوم به X-47B (یک پرنده مرگبار کوچک و سبک) در جبهه جنگ با قذافی استفاده کرد. این پرنده سبک و انعطاف پذیر در سال2013 وارد زرادخانه ارتش ایالات متحده خواهد شد، البته اگر اوباما دوباره به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شود. در این میان قرار است یک بازی ویدئویی جنگی با پیشامدهای به لحاظ اخلاقی قابلقبول (بهخصوص در زمینه خسارات غیرنظامی) روانه بازار شود که زمینه روانی لازم را بهخصوص در میان جوانان و نوجوانان آمادهتر میکند.
آنتی وار