در لیگ دهم مظلومی موفق شد قلعهنویی را که در آن زمان سرمربی سپاهان بود در تهران شکست دهد و در فولادشهر هم از او یک امتیاز بگیرد، اما در فصل جدید با وجود مهرههای بهتری که در اختیار دارد، مغلوب رقیب شد که این بار در قامت سرمربی تراکتورسازی توانست انتقام بگیرد. واکنشهای آنی که پس از بازی شنیده شد، اکثرا در مدح قلعهنویی بود که توانسته نخستین شکست فصل را به استقلال کهکشانی تحمیل کند. اما این نتیجه را به پای کدام نیمکت باید نوشت؟ آیا برد تراکتورسازی روی هنر قلعهنویی به دست آمد یا اشتباهات مظلومی منجر به از دست رفتن این 3 امتیاز حیاتی برای استقلال شد؟
میانگین قدی پایین
استقلال برای این بازی 2غایب مهم داشت؛ منتظری و تیموریان که هر دو نقش پررنگی در ساختار دفاعی این تیم دارند. بدین ترتیب دست مظلومی برای چیدن قلب خط دفاع و مثلث هافبک میانیاش از همیشه خالیتر بود. این وضعیت همه را ناخودآگاه به یاد اشتباهات مدیریت استقلال در فصل نقل و انتقالات انداخت که بازیکنانی مثل شکوری و آشوبی را بهراحتی از دست داد و نتوانست برای این نقاط زمین بازیکنان جایگزین پیدا کند تا در چنین روزهایی جای بازیکنان اصلی را پر کنند. با وجود این بهنظر میرسد مظلومی از داشتههایش هم نتوانست به بهترین شکل استفاده کند و اشتباهاتی داشت که شکست استقلال را رقم زد.
اگر از کلیات مربیگری بگذریم که همه مربیان کم و بیش به آن تسلط دارند، معمولا توجه به جزئیات است که سرنوشت بازیها را رقم میزند و مربیان بزرگ هم با تکیه بر همین جزئیات از سایر همتایانشان متمایز میشوند. یکی از این نکات که مظلومی نسبت به آن بیتوجه بود و تا پایان بازی هم تلاشی برای برطرف کردن آن نکرد، میانگین قدی پایین استقلال بود. همین نکته به ظاهر ساده باعث شد استقلال 3بار روی ضربات ایستگاهی تسلیم شود و3 امتیاز را به تیم میهمان پیشکش کند. این در حالی است که تراکتورسازی جز این ضربات ایستگاهی، موقعیت گل مهمی نداشت و رحمتی در جریان بازی حتی یکبار هم برای مهار ضربات بازیکنان حریف به دردسر نیفتاد.
مظلومی از میثم حسینی در قلب دفاع و امیرآبادی در دفاع چپ استفاده کرد که هر دو بازیکنان کوتاه قدی هستند. اما او روی نیمکت عزیززاده را داشت که هرچند نسبت به سایر مدافعان استقلال کندتر است اما میتوانست ضعف استقلال روی هوا را بپوشاند. البته استقلال میتوانست این کندی را با ترفندهای دیگری مثل بازی فشردهتر مدافعان و عمق دادن به خط دفاعش بپوشاند. در فوتبال اروپا، معمولا مربیان میانگین قدی را نه تنها در خط دفاع بلکه در کل تیم مورد توجه قرار میدهند، به همین دلیل هافبکهای دفاعی بلندقد طرفدار بیشتری دارند. استقلال در سایر خطوط هم به جز کیانوش رحمتی بازیکن بلندقدی نداشت که بتواند در ضربات ایستگاهی به تیمش کمک کند. عجیبتر این بود که کادر فنی استقلال با وجود دریافت 2 گل تقریبا مشابه در نیمه اول تلاشی برای برطرف کردن این ضعف نکرد و تنها بهدنبال اضافه کردن مهاجم بود.
استراتژی اشتباه
بهنظر میرسید استراتژی استقلال هم برای این بازی اشتباه بود. بدون توجه به علاقهای که مظلومی به شکست دادن قلعهنویی داشت کادر فنی استقلال باید بیشتر به نباختن فکر میکرد تا بردن. با توجه به همسایگی 2تیم در جدول، این یک بازی 6 امتیازی محسوب میشد و تساوی در این بازی هم کافی بود تا استقلال صدر جدول را حفظ کند. از سوی دیگر این تیم درصورتی که به شکستناپذیریاش ادامه میداد، میتوانست با روحیه بالایی به دربی برود.
علاوه بر ترکیب اصلی آبی پوشان که کاملا تهاجمی بود، زیادهخواهی کادر فنی استقلال پس از گل تساوی این تیم هم به چشم آمد که برهانی به جای حمودی به زمین رفت، در حالی که این تیم هم میتوانست رویکرد محتاطانهای در پیش بگیرد و منتظر اتفاقات بازی برای زدن گل سوم باشد. با این شکست اما استقلال حالا مجبور است در دربی هم ریسک کند، چرا که هم باید پاسخ هواداران را بدهد و هم اینکه به تراکتورسازی اجازه ندهد فاصلهاش را بیشتر کند.