خدایا!سپاسگزاریم که دیروز را از ما گرفتی.
سپاس گزاریم که به ما اجازه دادهای فراموش کنیم، اجازه دادهای بگذریم، و توان آن را به ما دادهای که بگذریم.
پروردگار مهربان من! گاهی روزهای سختمان، روزهای تلخمان، سیاهیها، تمامقد به ما حمله میکنند، اگر آن روزها را از ما نمیگرفتی، اگر دیروزهای سیاه را همانطور که بودند نگاه میداشتی، ما از کدام روزنه سراغ نور را میگرفتیم؟
به کدام آفتاب پناه میبردیم که سایههای ناامیدی، ما را درخود هضم نکنند؟از کجا رنگ شادی میدزدیدیم؟خندههایمان را در کدام گودال خاک میکردیم تا فردا باز کشفش کنیم؟
از تو ممنونیم که فردا را آفریدی! سپاسگزارت هستیم که دیروز را خلق کردی!
رفتن، گذشتن و روزها را یکی یکی پشت سر گذاشتن، راه زیستن ماست، زیستن اینگونه را تو به ما دادی، و هیچ نمیدانم اگر پاهایی برای رفتن، حافظهای برای گذشتن و پشت سر گذاشتن، و باز یافتن و به خاطر آوردن به ما نمیدادی، زندگی ما چه شکلی پیدا میکرد.
کاش کمک کنی، در فراموش کردن آنچه باید فراموش کنیم، در نگاه داشتن آنچه نباید فراموش کنیم....
کاش به ما کمک کنی تا بدانیم فراموشکردنیها کداماند و به یاد ماندنیها کدام؟
خدایا، ما را کمک کن، که آنچه را باید فراموش کنیم، بتوانیم فراموش کنیم. نمیخواهیم در امروز متوقف شویم، نمیخواهیم فکر دیروز، سنگ و زنجیر پایمان باشد، چشمهایمان را به میهمانان فردایمان ببندد.
فردایمان را روشن کن، دیروزهای سیاهمان را از ما بگیر، دوباره و چندباره بگیر، تا جز سفیدی، پس پشتمان، و امید پیش رویمان نبینیم.
تو را سپاسگزاریم به خاطر همین امید، همین امید که میتوانیم سیاهیها را، با رنگهای شاد فردا، فراموش و پاک کنیم و با باری سبک، برای فردا قدم برداریم.