تحقیقات نشان میدهد که 75درصد از یادگیریهای ما از طریق چشم و 13درصد آن از طریق گوش انجام میشود و این درصد بالای یادگیری، اهمیت آموزشی برنامههای تلویزیونی را نشان میدهد، چون تلویزیون رسانه دیداری و شنیداری است که طیف بالایی از مخاطبان را پوشش میدهد.
آنچه مسلم است برنامههای تلویزیون از فیلم و سریال گرفته تا مستندهای آموزشی و ورزشی باید به دور از هر نوع آموزشهای منفی باشد و نباید در آن چگونگی ارتکاب جرم را نشان داد، چون جامعهشناسان معتقدند 2موضوع باعث میشود که جرم در جامعه افزایش پیدا کند: نخست فراوانی وسایل خلاف و در مرحله بعدی نشان دادن چگونگی ارتکاب جرم. در حقیقت اگر در شهری زندگی میکنیم که مثلا مواد اعتیادآور در دسترس قرار دارد و افراد بهآسانی چگونگی انجام مصرف آن را مشاهده میکنند باید انتظار داشت که در آن جامعه این جرم روزبهروز افزایش یابد. با چنین استدلالی میتوان استنباط کرد که در برنامههای تلویزیونی نباید چگونگی ارتکاب جرمها نشان داده شود. علاوه براین نباید از کلمات زشت و منفی استفاده شود، چون پس از یک دوره تکرار به ویژه زمانی که این جملات توسط چهره خاصی گفته شود به مرور زمان در جامعه رواج پیدا میکند و این خوشایند نیست.
اما رسانه ملی نمیتواند در برابر آسیبهای جدی که در جامعه وجود دارد مانند اعتیاد بیتفاوت باشد و با این بهانه که تأثیر منفی میگذارد کاری انجام ندهد، بلکه باید درباره اثر سوء آسیبها اطلاعرسانی کند؛ چنین روشی اکنون در فیلمهای پلیسی وجود دارد و کمتر زمانی اتفاق میافتد که فیلم یا سریال با پیروزی تبهکار تمام شود که این نکته روانشناسی خوبی است. مسئله مهم دیگری که باید به آن توجه شود این است که هنوز فرهنگ نمایش و تماشای برنامههای تلویزیونی برای گروههای سنی مختلف در جامعه وجود ندارد.
گاهی اوقات کودکان برنامههایی میبینند که اصلا برای گروه سنی آنها ساخته نشده است و چه بسا روی آنها اثر منفی میگذارد؛ در این زمینه هم چند راهکار وجود دارد که خوب است هم مسئولان رسانهملی و هم مردم به آن توجه بیشتری داشته باشند؛ نخست اینکه فیلمهای تلویزیونی که نباید گروه سنی کودک و نوجوان ببینند در ساعتهایی پخش شوند که این گروههای سنی خواب هستند. نکته بعدی این است که باید اطلاعرسانی بیشتر انجام شود تا این فرهنگ در جامعه نهادینه شود. مثلا تلویزیون قبل از پخش فیلم و سریال یا هر برنامه دیگر اعلام کند که این برنامه برای چه گروههای سنی مناسب است. خانوادهها و اولیای مدارس هم باید این موضوع را جدی بگیرند و به کودکان و نوجوانان در این خصوص آموزشهای لازم را بدهند. بهنظر میرسد بهتر است همان طور که کتابها برای گروههای سنی مختلف طبقهبندی شدهاند فیلمها هم برای گروههای سنی مختلف تعریف شوند تا فرهنگ تماشای برنامههای تلویزیونی برای هرگروه از مخاطبان در جامعه نهادینه شود.
*عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس