بلحاج به همراه نیروهایش طرابلس، پایتخت لیبی را در هم کوبید و قلعه مستحکم «معمر قذافی» را که پایگاه دیکتاتور آن کشور به حساب میآمد تصرف کرد و به همین دلیل او را فاتح طرابلس مینامند. او همچنین رهبر سابق یک گروه شبهنظامی اسلامی به حساب میآید و میگوید که در یک زندان مخفی توسط ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) شکنجه شده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس چندی پیش با او مصاحبهای کرد که میخوانید.
- بهنظر شما آینده لیبی چگونه خواهد شد؟
ما امید داریم که لیبی تبدیل به کشوری مردمسالار شود که حاکمیت قانون در آن برقرار است و مردم هم تحت سلطه رژیم دیکتاتوری معمر قذافی قرار ندارند. بنابراین مردم لیبی میتوانند هویت و سرنوشت کشورشان را خودشان تعیین کنند.
- گرایش افرادی که در این انقلاب شرکت کردند متفاوت و گاه متضاد است؛ اینطور نیست؟
مقاومت ما یک مبارزه اسلامی است اما تمام مردم لیبی که از گروههای مذهبی و سکولار هستند در انقلابی که باعث سقوط قذافی شد شرکت کردند و این انقلاب متعلق به همه مردم لیبی است. مردم لیبی با یک رویداد تاریخی در زندگیشان روبهرو هستند. آنها در برابر خداوند و مردم جهان مسئولیت دارند که از کشورشان محافظت و امنیت آن را حفظ کنند. آنها سزاوار این هستند که از عدالت، برابری و رفاه اجتماعی برخوردار شوند. ما باید با یکدیگر متحد شویم تا کشور لیبی را با کمک هم بسازیم.
- شما که مدتی در بازداشت سیا بودید و شکنجه هم شدید چگونه با ناتو و غرب در این نبرد همپیمان شدید؟
ما هیچ وقت هوادار چیزی که غربیها نام آن را «تروریسم» میگذارند نبودیم و از آن طرفداری نخواهیم کرد. ماموران سیا بعد از دستگیری من رفتار بسیار بدی با من داشتند و در تمام مدت چشمهایم را بسته و من را از سقف آویزان کرده بودند. ماموران سیا با باتوم محکم به پشتم ضربه میزدند. آنها من را با طناب بسیار محکم بسته بودند بهطوری که بسیار دردناک بود و من هم نمیتوانستم آن وضعیت را تحمل کنم. من نه آن موقع و نه در سالهای قبل و بعد و نه همین حالا به فکر اهدافی که آنها متهمم میکردند نبودم.
هدف من نجات لیبی از شر قذافی بود که الان محقق شده. دولت آمریکا بسیاری از گروههای اسلامگرا و بنیادهای خیریه را تروریستی میداند. بهنظر میرسد که آمریکاییها ما را هم در این دسته قرار دادهاند. اما اکنون همه میدانند که فعالیت ما ماهیت تروریستی نداشته است. من نمیخواهم از کسانی که مرا مورد شکنجه قرار دادهاند انتقام بگیرم بلکه میخواهم آنها را در دادگاه محکوم کنم.