بر اساس برنامههایی که خبر آنها قبلا به بیرون درز کرده است، دیر یا زود سربازان کشورهای پادشاهی حوزه خلیجفارس و متحدان دوست و برادر لیبی مانند اردن و بهخصوص ترکیه که عضو ناتو هم به حساب میآید، قراردادهای عظیم اقتصادی و تجاری با دولت جدید طرابلس منعقد خواهند کرد. کشورهای آفریقایی دیگر به آن صورت در این قراردادها نقشی نخواهند داشت. اکنون لیبی به سمت عربستان سعودی گرایش پیدا کرده است.
اگر لیبی با بحران و هرج و مرج روبهرو شود، نیروهای وابسته به «شورای ملی انتقالی» آن کشور برای کمک به دولت جدید طرابلس با یکدیگر متحد میشوند. برقراری اتحاد میان گروههای انقلابیون لیبی بسیار سخت و دشوار است، بهدلیل اینکه آنها بهدنبال تحکیم مواضعشان هستند.هنوز مشخص نیست که شورای ملی انتقالی لیبی بتواند چشمانداز سیاسی پیچیدهای را که داخل آن کشور وجود دارد مدیریت کند.
لیبی تا چنگ و دندان مسلح
اکنون تمام گروهها در لیبی تا چنگ و دندان مسلح هستند، اقتصاد آن کشور کاملا فلج شده است و در مورد اینکه چه کسی میلیاردها دلار از سرمایههای آزاد لیبی را کنترل خواهد کرد همچنان درگیریهای زیادی بین گروههای مختلف وجود دارد.
قبیله «العبیدی» از دست شورای ملی انتقالی لیبی بسیار خشمگین و ناراحت است بهدلیل آنکه تاکنون هیچ تحقیقی در مورد اینکه چه کسی عبدالفتاح یونس، فرمانده ارتش انقلابیون لیبی را در تاریخ 29جولای کشت، انجام نشده است. مقامات این قبیله تهدید کردهاند که عدالت را با دستهای خودشان به اجرا درخواهند آورد.
متهم ردیف اول ترور عبدالفتاح یونس، تشکیلات «ابوعبیده بن جراح» است. این تشکیلات گروهی متشکل از شبه نظامیان اسلامگرای افراطی است که اعضای آن با مداخله نظامی ناتو در لیبی مخالف هستند و نمیخواهند تحت رهبری شورای ملی انتقالی آن کشور بجنگند؛آنها این شورا و ناتو را «کافر» میدانند.
اکنون این سؤال مطرح میشود که چه زمانی گروه «مبارزان اسلامگرای لیبی» که با القاعده ارتباط دارند به صورت محرمانه برای براندازی شورای ملی انتقالی توطئه خواهند کرد؟
صحنه مبارزات شبهنظامیان در لیبی یادآور فجایع اتفاق افتاده در عراق است. ژنرال «عبدالحکیم بلحاج» که در سالهای گذشته توسط سیا به اتهام ارتباط با القاعده دستگیر و شکنجه شده بود، از قلب شهر ساحلی «درنا» که مرکز فعالیت گروههای اسلامگرا در لیبی بهحساب میآید، موضعش را بهعنوان رهبر جدید شورای نظامی طرابلس که تازه تشکیل شده اعلام کرده است.
گروههای شبهنظامی دیگر، اتهامات زیادی به بلحاج زدهاند مبنی بر اینکه او برای آزادی طرابلس از سلطه رژیم دیکتاتوری قذافی نجنگیده است؛ بنابراین چه مقامات شورای ملی انتقالی لیبی در این باره حرفی بزنند یا نزنند بلحاج باید برود، این بهخصوص بدان معناست که گروه مبارزان اسلامگرای لیبی که زیر مجموعه گروه القاعده به حساب میآید دیر یا زود باید علیه شورای ملی انتقالی لیبی و شبهنظامیان دیگر یا هر دو گروه مبارزه کند.
انقلابیونی که از شهر «زنتان» و کوههای غرب لیبی به طرابلس،پایتخت آن کشور آمدهاند کنترل فرودگاه آن شهر را برعهده گرفتهاند. از سوی دیگر، بانک مرکزی، بندر طرابلس و دفتر نخستوزیر لیبی هم توسط انقلابیون مصراته کنترل میشود. انقلابیون شهر کوهستانی «یفران» کنترل میدان مرکزی طرابلس را در دست گرفتهاند. آنها با اسپری رنگی روی تابلوی این میدان نوشتهاند: «انقلابیون یفران». تمام شعارهایی که این انقلابیون بر در و دیوار طرابلس نوشتهاند به منزله هشداری برای دولت معمر قذافی به حساب میآید.
در حالی که از توان نیروهای شورای ملی انتقالی لیبی بهعنوان یک گروه سیاسی کاسته شده است و شبهنظامیان هنوز در صحنه مبارزات حضور دارند و پراکنده نشدهاند، میتوانیم بگوییم که لیبی به یک لبنان جدید تبدیل شده است. جنگ لبنان هنگامی شروع شد که هر کدام از محلههای بیروت،پایتخت آن کشور میان سنیها، شیعیان، مسیحیان مارونی، ناصریها و دوروزیها تقسیم شد.
تبدیل لیبی به لبنانی جدید نشاندهنده تمایل مردم آن کشور برای گسترش دین اسلام است. اسلام در سراسر کشورهایی که بهار عربی در آنها اتفاق افتاده به سرعت درحال گسترش است.
حداقل 600 نفر از سلفیهایی که در گروههای مقاومت سنی عراق علیه اشغالگریهای آمریکا میجنگیدند توسط انقلابیون لیبی از زندان «ابوسلیم» آزاد شدند. آنها پس از آزاد شدن از زندان، تفنگهای کلاشینکف و موشکاندازهای ضدهوایی (Sam-7) را غارت کردند تا مواضع شبهنظامیانشان را تقویت کنند و جنگشان را به پیش ببرند.
آسیاتایمز