با این حال هیچ نشانهای وجود ندارد که بگوید ترکها در آینده، ناتو را رها خواهند کرد و روابط دیپلماتیک خود را بهطور کامل با رژیم صهیونیستی قطع کنند. زندگی برای دینداران ترک راحتتر شده است و این برای سکولارها خوشایند نیست.روشن است که ناظران غربی در خاورمیانه ترجیح میدهند که کشورهای عرب به جای پیادهکردن الگوی حکومتی ایران، به ترکها اقتدا کنند اما این کار به سادگی انجام نخواهد شد. اسلامگرایی ترکها یکشبه شکل نگرفته، این شیوه حکومتی که در گذر زمان به ثبات رسیده، به بسیاری از نیروهای مخالف بستگی داشت؛ نیروهایی نظیر ارتش که از قانون اساسی سکولار حمایت میکرد و به اندازه کافی قدرت داشت تا مانع وضع قوانین اسلامی شود.
چهرههای سیاسی اسلامگرای ترک، فشار، سرکوب و محدودیت حضور در فعالیتهای سیاسی را تجربه کردهاند. همتایان آنها در مصر نیز شرایط مشابهی داشتهاند. البته در مصر اوضاع وخیمتر بوده و اسلامخواهان مصری سرکوبهای شدیدتری را از سر گذراندهاند، از این رو فرصتی برای تمرین و پیادهکردن دمکراسی نداشتهاند. بهرغم این شباهتها، زمانی که در سال2002 اسلامگرایان ترک به قدرت رسیدند برخی درسهای سیاسی را آموخته بودند. در آن زمان، ارتش ترکیه نیز نسبت به سایر ارتشهایی که از نظر سیاسی فعال بودند، بیطرفانهتر موضعگیری کرد، این در حالی بود که در 1980 بهمحض قدرت گرفتن ارتش، نظامیان با حضوری فعال و چشمگیر سیاستهای چندجزبی را شکل دادند.
آموزش تعلیمات مذهبی در مدارس نیز سیاست ارتشیها بود، برای اینکه دل اسلامخواهان را به دست آورند اما در حقیقت نوعی تسلیم از موضع قدرت بود. به هر حال نشانههای تأثیر سالها سکولاریسم هدایت شده توسط ارتش، هنوز هم در نظام سیاسی و قانونی ترکیه دیده میشود.در مقایسه با همتایان عرب ترکیه، نظام سکولار این کشور ریشههای عمیقی دارد که به زمان تأسیس جمهوری توسط مصطفی کمال در 1923 برمیگردد. شکست نیروهای اعزامی یونانی تحت حمایت غرب، نیز نقطه آغاز تلاشهای مصمم برای ایجاد اصلاحات بود؛ اصلاحاتی که یکی از اهداف آن مقابله با مذهب به نام مقابله با عقبافتادگی ناشی از حکومت عثمانیها عنوان میشد. این موضعگیری و تلاش برای ایجاد اصلاحات جدید، برای چند دهه دینداران را به خشم آورده و در مقابل سکولارهای ملیگرا قرار داد.
با اینکه فعالیت مذهبی و نپذیرفتن حقایق یک جامعه سکولار، به قیمت زندان یا تبعید تمام میشد، مردم مؤمن ترکیه هرگز از حمایت از رهبران مذهبی بانفوذ و محبوب دستبرنداشتند.یکی از این رهبران مذهبی، فتحالله گولن(gulen) است که در شرایط کنونی بیش از سایرین روی ترکها تأثیر گذاشته است؛ او در آمریکا زندگی میکند. او که دوستدار غرب نشان داده، واژگان صوفیگری، حمایت از تجارت و دمکراسی را درهم آمیخته است.برخلاف بسیاری از اسلامخواهان عرب، او تلاش میکند نظر مسیحیان و یهودیان را جلب کند. نکته دیگری که جریان اسلامخواهی در ترکیه را از مصر متمایز میکند، شرایط اقتصادی است. بسیاری از تجارتهای پررونق ترکیه با جنبش گولن در ارتباطند. با اینکه دو کشور ترکیه و مصر جمعیتی مشابه دارند، سرانه رشد ناخالص داخلی ترکیه تقریبا 3برابر مصر است.