باور بنده بر این است که تأمین امنیت، از مهمترین وظایف نظامها و اولویتدارترین مطالبه شهروندان است که امروزه ابعاد گسترده، متنوع و پیچیده پیدا کرده است. تأثیر پذیری امنیت از اقتصاد، فرهنگ، صنعت و جمعیت و تأثیرگذاری آن بر همه شاخههای توسعه و حیات انسانی، به آن نقش بنیادی داده و همه کسانی که برای حاکمیت ارزشهای معنوی تلاش دارند، آن را مقدمه این مهم میدانند. بهطور اصولی، انسان برای رسیدن به اهداف والای اسلامی - انسانی پس از برآوردن نیازهای فیزیولوژیک خود، نیاز به امنیت دارد.
آنچه مسلم است اینکه تغییر در حوزه احساس امنیت جامعه بسیار کند و زمانبر بوده و در این خصوص در حوزه نهادهای تأمینکننده امنیت و بهویژه نیروی انتظامی، عواملی مثل کنترل نظارتهای نیروی انتظامی بر مأموران، آموزشهای تخصصی، تجهیزات و امکانات و فناوریهای نوین، کسب مهارتهای ارتباطی، بالا بودن توانمندی و هوشمندی، حضور فعال اجتماعی، استفاده از مطالعات و تحقیقات علمی و افکار سنجی برای سیاستگذاریها و فعالیتها ذیل گفتمان معنویت، عقلانیت و عدالت میتوانند از عوامل مؤثر بر افزایش احساس امنیت در جامعه باشند.
از این منظر، حفظ امنیت و ایجاد احساس امنیت را نباید صرفا از یک نهاد نظیر نیروی انتظامی توقع داشت بلکه باید آن را یک کارکرد فرابخشی و چندوجهی «دولت و ملت» دانست؛ چراکه برقراری نظم و امنیت و پایداری آن، وابسته به کارکرد نهادهای اجتماعی از جمله خانواده، آموزش و پرورش، رسانهها، نهادهای حقوقی، قضایی، انتظامی و... است و در این راستا نظم محوری و قانونگرایی اگرچه گاه نیازمندِ اعمال قدرت و در حیطه وظایف نیروی انتظامی است ولی پیش از این، نیازمند بالابردن بینش مردم و فرهنگ عمومی جامعه نیز هست.
در یک نظام حکومتی ارزشمدار و مردمی که نظم امور در گرو حضور و مشارکت هوشیارانه مردم و تثبیت ارزشهاست، قطعا میتوان انتظار داشت که سطح بالایی از نظم و امنیت مستقر و پابرجا باشد و همچنین برعکس آن، در جوامعی که نظم و امنیت را یک «وضعیت» و نه یک «فرایند» میدانند و به نقش و کارکرد نهادهای مختلف اجتماعی در ایجاد و حفظ امنیت توجهی ندارند و آن را فقط در سازوکارهای سازمانی و بیرونی جست و جو میکنند، نظم و امنیت خصلتی «شکننده و ناپایدار» دارد.
بر همین اساس، نیروی انتظامی در کشور ما حتما میبایست راهبرد «جامعهمحوری» را مبنای عمل خود قرار دهد؛ چراکه در این راهبرد، اساسیترین عامل در تولید امنیت، خواست و مشارکت مردم بوده و این کالا، یک فرایند بوده و نه یک وضعیت و لذا پایدار بودنش اهمیت دارد و نه فقط برقرار بودن آن.همچنین در این راهبرد، احساس امنیت، اولویتبالایی داشته و به آرامش و آسایش عینی و ذهنی مردم توجه وافری میشود؛ بدینمنظور نقش مردم در ایجاد و پایداری امنیت یک اصل مهم تلقی شده و همکاری پلیس و مردم برای تامین امنیت جامعه، یک ارتباط باارزش و تاثیرگذار ارزیابی میشود و نتیجه این تعامل، حسن عملکرد پلیس، جلب اعتماد و مشارکت مردم و دستیابی بهسطحی بالاتر از امنیت فراگیر در کشور خواهد بود.
در کلانشهری مانند تهران این تعامل میتواند هم در سطح همکاری شهروندان و نهادهای امنیتی تبلور یابد و هم در همکاری دوجانبه مدیریت شهری با نهادهای کلان تامین امنیت. از طرف دیگر، مدیریت شهری، تلاش دارد با تمام بضاعت و اقتضائات خویش، خدمات رسانی مطلوب به شهروندان را مبتنی بر گفتمان معنویت، عقلانیت و عدالت انجام دهد تا مسائلی همچون احساس تبعیض، محرومیت نسبی، فقدان همبستگی و انسجام اجتماعی در مناطق بهخصوص حاشیهنشین کمتر شود تا ضمن ایجاد سازوکارها و مکانیسمهایی برای حفظ هویت و بالا بردن سرمایه اجتماعی در شهر، بستری برای ارتقای امنیت مهیا شود.
اینجانب ضمن تبریک هفته نیروی انتظامی به حافظان نظم و امنیت، از تلاشهای ارزنده و عملکرد مؤثر کلیه عزیزان ناجا که با خدمت بیمنت خویش، تلاش میکنند ویترینی از تعهد، تعقل و تعبد را به نمایش بگذارند، تقدیر و تشکر مینمایم و این نکته را یادآور میشوم که بر تارک «نشان نیروی انتظامی» آیه هشت سوره مائده میدرخشد؛«ای کسانی که ایمان آوردهاید، همواره برای خداوند قیام کنید و به عدالت گواهی دهید».
پیام بلند این آیه آن است که عدالت اجتماعی، تنها یک توصیه اخلاقی نیست بلکه فرمان حتمی خداوند است. کارکنان غیور این نیرو باید خود را سربازان حکومت اسلامی بدانند و این آیه را سرفصل همه فعالیتهای خویش برشمرند و در تلاش برای استقرار عدالت اسلامی ـ که آن را مهمترین وظیفه خود میداند ـ باید با همت و انسجام خود، ریشه پلیدیها را از رخسار جامعه بزدایند و با اجرای قانون که ریشه در احکام اسلام دارد، پرچمدار راستین حکومت اسلامی باشند تا بسان باغبانی درخت «عدالت» را در جامعهمان که آرمان پیشرفت توأم با عدالت را دارد، شکوفا نماید تا همگان از میوههای حیات بخش آن چون اعتماد، سلامت، پویایی، نشاط، رشد و خداباوری بهره گیرند و این قطعا بزرگترین آرزوی شهدای عزیز نیروی انتظامی است که امیدوارم درود بیکران خداوند قادر متعال و حضرت سیدالشهدا(ع) نصیب ارواح مطهر و پاکشان شده و سلامتی و موفقیت ارزانی خانواده معظم و عزیزشان شود.
وما توفیقی إلا بالله علیه توکلت و إلیه انیب.