ساعت 7:10 صبح سهشنبه 10 آبان ماه، محمد 11 ساله مثل هر روز از خانه شان در خیابان شهید محلاتی خارج شد تا با سرویس، راهی مدرسه شود. او باید از مقابل خانه تا محل توقف سرویس مدرسه چند متری پیاده میرفت اما هنوز مسافت زیادی طی نکرده بود که یک پژو 405 مشکی مقابلش توقف کرد و 2 پسر جوان از آن پیاده شدند. آنها در یک چشم بر هم زدن دست و پای محمد را گرفتند و بعد از سوار کردن او به ماشین، همراه همدستشان که پشت فرمان نشسته بود، پا به فرار گذاشتند. صدای فریادهای کمک خواهی پسربچه 11 ساله را در آن ساعت از صبح کسی نشنید جز یکی از همسایهها؛ اما آدمربایان چنان با سرعت متواری شدند که او نتوانست شماره پلاک خودروی آنها را یادداشت کند.
چند ساعت بعد
آدمربایان که نخستین مرحله از نقشهشان را با موفقیت اجرا کرده بودند با سرعت زیاد، راهی بندرانزلی شدند؛ چرا که از روز قبل ویلایی در آنجا کرایه کرده و قرار بود از این ویلا بهعنوان محل نگهداری گروگانشان استفاده کنند. آنها به نزدیکی ویلا که رسیدند با تلفن همراه پدر محمد، تماس گرفتند تا دومین مرحله از نقشهای را که در سر داشتند، عملی کنند. وقتی پدر محمد، تلفن را جواب داد، صدای فردی را شنید که خبر از ربوده شدن فرزندش میداد. فرد ناشناس میگفت که او و همدستانش محمد را ربوده و در ازای دریافت 300 میلیون تومان حاضرند او را آزاد کنند و در غیراین صورت، گروگان خود را خواهند کشت.
شروع تحقیقات
با گزارش ماجرا به پلیس آگاهی پایتخت، ماموران، راهی محلی شدند که محمد در آنجا ربوده شده بود. آنها در تحقیق از شاهد ماجرا دریافتند که آدمربایان 3 پسر جوان هستند که با استفاده از یک پژو 405 مشکی، دست به آدم ربایی زدهاند. با این اطلاعات، جستوجوها برای به دام انداختن آدمربایان ادامه یافت و کارآگاهان با دادن آموزشهای لازم به پدر محمد، از او خواستند که با گروگانگیران وارد معامله شود.
درحالیکه تماسهای تهدیدآمیز متهمان ادامه داشت، ماموران دریافتند که آنها گروگان خود را به شهرستان بندرانزلی برده و در آنجا زندانی کردهاند. این در حالی بود که پدر محمد توانست در ادامه تماسهای آدمربایان با آنها بر سر پرداخت مبلغ 50 میلیون تومان به توافق برسد و قرار شد متهمان در ازای دریافت این مبلغ، گروگان خود را رها کنند.
عملیات ویژه
24 ساعت از ماجرای ربوده شدن پسربچه 11 ساله گذشته بود که آدمربایان برای دریافت پول با پدر محمد قرار گذاشتند. محل قرار یکی از میدانهای مرکز تهران بود و زمان آن، بعدازظهر چهارشنبه. ماموران با توجه به زمان قرار و سرنخهایی که به دست آورده بودند مطمئن شدند که متهمان قصد دارند برای گرفتن پول و رها کردن گروگان، از بندرانزلی راهی تهران شوند. بنابراین چند تیم عملیاتی راهی آزادراه قزوین- تهران شدند و به کمین آدمربایان نشستند. حدود ساعت 14 چهارشنبه، یکی از تیمهای عملیاتی، خودروی متهمان را که با سرعت زیادی به سمت تهران در حرکت بود شناسایی کرد. حضور پسربچهای حدود
11 ساله و 3 پسر جوان در داخل خودرو، شکی برای ماموران باقی نگذاشت که آنها خودروی متهمان را شناسایی کردهاند. بنابراین، تعقیب متهمان شروع شد و در کمتر از چند دقیقه 3 تیم عملیاتی با استفاده از یک خودروی پراید و 2 خودروی پژو 206 به تعقیب آدمربایان پرداختند.
ماموران که در انتظار فرصتی مناسب برای اجرای عملیات دستگیری بودند ناگهان متوجه توقف خودروی آدمربایان در کنار آزاد راه شدند. ظاهرا یکی از متهمان، قصد داشت قبل از رسیدن به تهران لباسهایش را عوض کند و این بهترین فرصت برای دستگیری آنها بود. در یک چشم بر هم زدن، تیمهای عملیاتی، خودروی گروگانگیران را محاصره و آنها را که حسابی غافلگیر شده بودند، دستگیر کردند. وقتی خبر دستگیری متهمان و رهایی گروگان 11 ساله به مرکز مخابره شد، خانواده محمد با عجله خودشان را به اداره آگاهی رساندند و چند ساعت بعد وقتی تیمهای عملیاتی، همراه با متهمان و گروگان خردسال به مرکز پلیس آگاهی برگشتند، محمد در آغوش خانوادهاش جای گرفت.
با دستگیری آدمربایان، سردسته آنها که جوانی به اسم بهنام است گفت:حدود 3 ماه نزد پدر محمد در میدان میوه و ترهبار کار کردم و از آن زمان میدانستم که او پسربچه مدرسهای دارد. وی ادامه داد: وقتی از پیش این مرد رفتم چون بیپول بودم و تصور میکردم که وی وضع مالی خوبی دارد با 2 نفر از دوستانم نقشه آدمربایی را در میان گذاشتم. یکی از آنها به خاطر اینکه مادرش باید عمل جراحی میشد و برای این کار نیاز به 10 میلیون تومان پول نقد داشت همدستم شد و دیگری هم به خاطر بیکاری. ما، یک روز قبل از آدمربایی مقابل خانه طعمه مان کمین کردیم و متوجه شدیم که محمد هر روز ساعت 7 صبح برای رفتن به مدرسه، خانه را ترک میکند. برای همین یک ویلا در بندرانزلی و یک ماشین برای اجرای نقشه آدمربایی کرایه کردیم و صبح سهشنبه طعمهمان را ربودیم. وقتی نقشه با موفقیت انجام شد، میخواستیم 300 میلیون تومان از پدر گروگانمان اخاذی کنیم اما چون یکی از همدستانم برای تهیه پول عمل، فرصت زیادی نداشت و از طرفی فقط پول یک شب اجاره ویلا را داشتیم، به دریافت 50 میلیون تومان راضی شده و برای انجام معامله به تهران آمدیم که در بین راه دستگیر شدیم.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران نیز با اشاره به اینکه سرپرست دادسرای جنایی تهران به خاطر حساسیت پرونده بهصورت مستقیم در جریان عملیات پلیس بود، گفت: بعد از اعترافات متهمان برای آنها قرار قانونی صادر شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.