در این دوره هنرمندان کشورمان، 622 اثر برای شرکت در دوسالانه مجسمهسازی به دبیرخانه نمایشگاه ارائه کردند. در مرحله اول 73 مجسمه از میان آثار رسیده به مرحله بعدی راه یافتند. و بالاخره در مرحله نهایی پس از بررسی آثار، 67 اثر برای ارائه در نمایشگاه دوسالانه انتخاب شد. این نمایشگاه تا آخر آبان برپاست. اگر به این هنر علاقه دارید میتوانید در این مدت برای تماشای این مجسمهها به نمایشگاه بروید.
میتوانید در این نمایشگاه آثار جذابی را با تکنیک و موضوع آزاد ببینید. تنوع خوبی در این نمایشگاه وجود دارد؛آثاری فیگوراتیو، انتزاعی و فرمالیستی ... اما بیشتر آثار انتزاعی هستند.
منصور آذری، دبیر ششمین دوسالانه ملی مجسمهسازی تهران را در نمایشگاه میبینیم و با او درباره مجسمهسازی صحبت میکنیم. او رئیس هیئت مدیره انجمن مجسمهسازان است. سال 75 به صورت آکادمیک کار مجسمه سازی را آغاز کرده است و هم اکنون یک آموزشگاه مجسمه سازی هم دارد.
- چرا بیشتر کارهای این دوره انتزاعی است؟
این یک نگرش است که نه فقط در مجسمه سازی، بلکه در بیشتر هنرهای تجسمی دیده میشود. هنرمندان سعی می کنند نگاه نوگرایانه داشته باشند و ساختارشکنی کنند. این حرکت از قرن بیستم شروع شده است و همچنان ادامه دارد.
سنت شکنی در ذات انسان است. مثلاً نوجوان ها سعی میکنند نسبت به والدین خود سنت شکنی کنند. هر نسلی، نسل قبل خود را از لحاظ رفتاری نقد میکند و نمیپسندد. این گستره وسیعی دارد و مختص مجسمه سازی نیست.
- اما به نظر میرسد پافشاری بر انتزاعی بودن کارها کمی اغراقآمیز است.
تا 20 سال پیش شاید، ولی ما الان به دهکده جهانی متصلیم. جهان کوچک شده است و هنرمندان ما با هنر جهان در ارتباط هستند و از همدیگر تأثیر میگیرند. هنر مجسمهسازی ما مثل بسیاری از هنرهای دیگر سعی می کند با جهان حرکت کند.
- وقتی من این نمایشگاه را میبینم کمی از مجسمهسازی میترسم! انگار یک هنرمند مجسمهساز باید حتماً علاوه بر دانش هنری با صنعت و علم مواد و غیره هم آشنایی داشته باشد؛ بنابراین باید جزو هنرهای خیلی سخت محسوب شود.
مجسمهسازی خیلی سخت است و خیلی آسان... ما صبح تا شب روی خاک راه میرویم؛ اولین ماده مجسمهسازی که بشر آن را بیارزش میداند و در دسترسترین چیز است. شما میتوانید با این خاک زیباترین مجسمهها را خلق کنید. اما از بُعد دیگر، این هنر، هنر سختی است، چون باید با خواص مواد، قالب گیری و فنون متعدد آشنایی داشته باشید.
اما اینگونه نیست که همه کارها را یک مجسمهساز، خودش انجام بدهد. خیلی از هنرمندان ماکت کار را روی کاغذ درست میکنند و به صنعتگر میدهند و اجرای کار با افراد دیگر است. مثل قالبگیری و... البته هنرمندانی هم هستند که طرح و اجرای کار را به تنهایی انجام میدهند.
- وضعیت آموزش مجسمهسازی هم خیلی خوب نیست...
بله، متأسفانه این هنر خیلی خوب تدریس نمیشود و مهجور مانده است. من وقتی داشتم مجسمه باربد را در خیابان ناصرخسرو اجرا میکردم دیدم که دانشآموزانی که از مدرسه برمیگشتند با چه شور و شوقی نزدیک میآمدند و سؤال میکردند. در مدت ششماه یک کارگاه در خیابان برپا شده بود...دیدم که نوجوانها چهقدر به این هنر علاقه دارند. اما در مدرسهها خیلی به این هنر پرداخته نمیشود، در حالی که نیاز است که آشنایی جامعه با مجسمهسازی، از مدرسهها آغاز شود .
- انگار سواد بصری مردم ما خیلی بالا نیست و در بعضی شهرهای کوچک خیلی از مجسمهها غمانگیزند و هیچ بار هنری ندارند...
ای کاش مسئولان شهری، وقتی میخواهند یک مجسمه را در نقطهای از شهر نصب کنند با هنرمندان مشورت کنند. بعضی از مجسمههایی که در بعضی شهرها میبینیم، بیشتر کارهایی هستند که باید در یک باغ خصوصی یا آبنما نصب شوند و اصلا ً برای یک نقطه از شهر مناسب نیستند.
***
در این نمایشگاه مجسمههای تأثیرگذاری میبینیم: تصویر آمنه، دختری که قربانی اسیدپاشی شد؛ ماکتی از یک شهر با دالانهای پیدرپی به نام «حافظه فراموش شده...»؛ مجسمه فلزی بزرگی که در ورودی سالن نمایشگاه است با نام « آسمان مال من است» و...
شماره فرهنگسرای نیاوران 22287081 است.