فعالیتش در حوزه کودک و نوجوان را در دهه50 و با حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. سپس در دهه60 با فیلم «کلید» نخستین فیلم سینمایی‌‌اش را در این حوزه به ثبت ‌رساند.

ابراهیم فروزش - کارگردان

 سال‌های بسیاری از آن زمان گذشته و متأسفانه تمام هم‌قطاران ابراهیم فروزش تغییر مسیر داده‌اند و امروز او تنها باقی مانده آن جمع است. به بهانه حضورش در جشنواره امسال کودک و نوجوان و اثری که در این جشنواره شرکت داده، سراغش رفتیم تا ورقی بزنیم دفتر زندگی 40ساله او را در خصوص فعالیت‌هایش در حوزه کودک و نوجوان.

  • شما در دهه50 فعالیت‌تان را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کردید. در آن دوره کارگردانان شاخصی مانند عباس کیارستمی، امیر نادری و... فعالیت داشتند. در دهه60 هم چند کارگردان شاخص ازجمله شخص شما فعالیت می‌کردند اما اتفاقی که امروز شاهدش هستیم این است که تمام هم‌دوره‌ای‌های شما این کار را کنار گذاشته‌اند و از آن جمع تنها شما باقی مانده‌اید. دلیل پایداری‌تان در این سال‌ها چیست؟

از سال 49 مرکز سینمایی کانون به وجود آمد و قبل از آن هم به‌دلیل نیاز کودکان و نوجوانانی که عضو کتابخانه‌های کانون بودند در کنار فستیوال بین‌المللی کودکان که فیلم‌های خارجی را نشان می‌داد، آثار خوب آنها را خریداری و دوبله می‌کرد و به صورت 16میلی‌متری در کتابخانه‌های تهران نشان می‌داد. در همان سال‌ها بود که حس شد ما به یک مرکز فیلمسازی برای کودکان و نوجوانان نیاز داریم و از اواخر سال49 این مرکز به وجود آمد و فیلمسازی برای کودکان آغاز شد که شامل آثار مستند، فیلم‌های زنده کوتاه، انیمیشن و بعدها فیلم‌های بلند سینمایی بود. تمام تلاش مرکز سینمایی این بود که فیلمسازان جوانی را که با شور و حال به سمت این نوع از فیلمسازی می‌آمدند، جذب کند؛ افرادی مثل عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، امیر نادری و... که چه در حوزه انیمیشن و چه در حوزه‌های دیگر فعالیت کردند و آثار بسیاری ساختند که در واقع هم تجربه می‌کردند، هم می‌آموختند و هم در حقیقت تبدیل به فیلمسازان قدر این مملکت شدند. خب این افراد مدت زمانی در حوزه کودک کار کردند و پس از آن هم جذب فیلمسازی برای بزرگسالان شدند اما من ماندم. این اتفاق به این دلیل نبوده که من اصرار داشته باشم فقط و فقط برای کودکان فیلم بسازم؛ با گذشت زمان و به خاطر کارهایی که در این حوزه انجام دادم این طور شد که تا امروز در این حوزه بمانم.

اما این را هم بگویم که من فقط فیلمسازی کودک نکرده‌ام بلکه در این سال‌ها فیلم‌های مستند بسیاری ساخته‌ام در حدود 3-2هزار دقیقه که در حوزه‌های مختلف است. همچنین فیلمنامه‌های متعددی که ارتباط به کودکان ندارد، نوشته‌ام. در حقیقت باید بگویم که این طور پیش آمد که من در این حوزه ماندگار شوم وگرنه اصراری برای ماندن نداشتم.
البته اگر به« سنگ اول» نگاه کنید متوجه می‌شوید که ارتباطی به این قضیه ندارد و من هم آرام‌آرام از خم این قضیه بیرون می‌آیم تا به سمت و سوی دیگری بروم.

  • «کلید» فیلم شاخص شماست که جزو آثار پرافتخار سینمای ایران در عرصه بین‌المللی نیز محسوب می‌شود ولی بین این اثر و فیلم «خمره» چندین سال فاصله افتاد. دلیل این وقفه طولانی چیست؟

دلیل خاصی برای این اتفاق وجود ندارد شاید من آنطور که باید و شاید در آن زمان فعال نبودم. بعد از مسئولیتی که در کانون داشتم مدتی بیکار بودم، یعنی در واقع به آن شکل دیگر فعالیت نمی‌کردم و بعد از مدتی کارم با فیلم دیگری شروع شد که خمره بود. البته این مسئله شاید بیشتر به بحث تهیه‌کننده هم بازگردد.

  • شما جزو نخستین کارگردانانی هستید که از داستان‌های مرادی کرمانی اقتباس کردید. اصلا چه شد که سراغ ساخت خمره رفتید؟

این اتفاق خیلی تصادفی افتاد. من آقای مرادی کرمانی را با آثار خیلی خوبی از جمله قصه‌های مجید می‌شناختم و واقعا از خواندن آثار ایشان لذت می‌بردم. البته در آن زمان من قصد ساخت فیلم دیگری را داشتم که تصادفا با ایشان برخوردی پیدا کردم که به این منجر شد که فیلم خمره را بسازم. از آنجا آشنایی بیشتر ما شروع شد و اگرچه بعد از آن به سمت و سوی آثار ایشان برای فیلمسازی نرفتم ولی همواره کتاب‌های ایشان را می‌خواندم تا این اواخر که باز به سراغ یکی دیگر از آثار ایشان برای ساخت فیلم رفتم.

اما اگر بخواهم دلیلی برای انتخاب‌هایم بیاورم این است که آثار ایشان خیلی به سینما نزدیک است و در یک کلام بسیار تصویری است.

  • در دهه70 با ساخت «بچه‌های نفت» به‌نظر می‌رسید که همچنان الگوی سینمای کانون را دنبال می‌کنید و این تعلق خاطر شما از دید برخی، نوعی بازگشت به عقب ارزیابی شد. در این باره چه نظری دارید؟

نه، این‌طور به این قضیه نگاه نکنید. واقعیت این است که به نوعی مشهور شده سینمای کانونی به نوعی بدعت‌گذار این سینماست ولی اگر بخواهیم تعریفی در این مورد داشته باشیم این است که کانون، سینمای کودکان را جدی گرفت و افرادی که در آن زمان در کانون فعالیت داشتند همانطور که اشاره کردم، هم تجربه می‌کردند و هم برای کودکان فیلم می‌ساختند؛ افرادی که این قضیه را جدی می‌گرفتند و فقط برای سپری کردن اوقات فراغت‌شان برای کودک فیلم نمی‌ساختند. این اتفاق خودبه‌خود روی این نوع فیلم‌ها اثرگذار شد و یک نوع نگرش باز و جدیدی به وجود آورد که در نتیجه‌‌اش یک نگاه انتقادی شکل گرفت که می‌توانست رهگشای برخی مسائل باشد. با این اتفاق جریانی شکل گرفت که بعد از آن هم دیگرانی که آمدند جذب این نوع سینما شدند.

قبول بفرمایید که برخی از دوستانی که در سینمای حرفه‌ای آن زمان فعالیت داشتند وقتی به کانون می‌آمدند جذب الگوی دیگری می‌شدند که آثارشان تبدیل به کارهای نزدیک به کانون باشد. بنابراین من هم در همان حوزه فعالیت می‌کردم و به خصوص با درنظر گرفتن مسئولیتی که در آن زمان داشتم، آرام‌آرام آغشته این جریان شدم و تا امروز هم به نوعی در امتداد همان خط حرکت می‌کنم؛ یعنی سینمای مستند‌گونه‌ای که قصه‌ای داخل آن می‌ریزند که واقع گرا باشد، به درون جامعه نفوذ کند، لایه‌های جامعه را بیرون بکشد و هرآنچه گفتنی و مفید است را برای کودکان بگوید. در بچه‌های نفت هم اگر نگاه کنید همین روند طی شده و نگاه استنادی خودش را نسبت به قضایا دارد.

  • در حالی که در دهه70 کمتر در حوزه فیلمسازی فعالیت داشتید، در سال‌های اخیر شاهد ساخت فیلم‌های متعدد از جانب شما بوده‌ایم. از دلایل پرکاری‌تان در این سال‌ها بگویید.

واقعیت این است که من هیچ وقت جدا نشدم و اگر در حوزه سینما به مفهوم ساخت فیلم‌های بلند فعالیت نداشتم مطمئن باشید مشغول فعالیت‌های دیگری بودم. 4-3هزار دقیقه برای جاهای مختلف فیلم مستند ساختم و 26فیلم برای شرکت نفت و جاهای دیگر ساختم که انجام این کارها وقت من را پر می‌کردند و برای انجام کار دیگری فرصت نداشتم تا اینکه باز به سمت و سوی این کار روی آوردم و پس از آن دیگر کمتر به سمت آن کارها رفتم و بیشتر در همین حیطه‌ای که به آن اشاره کردید، فعالیت دارم.

  • مسئله دیگری که در رابطه با آثار شما وجود دارد این است که فیلم‌هایتان در این چند سال اخیر فقط در جشنواره به نمایش درآمده‌اند و اکران عمومی نشده‌ان.

اگر به صورت کلی‌تر به این قضیه نگاه کنیم متوجه می‌شویم که این اتفاق فقط در حیطه فیلم‌های کودکان نیفتاده است. بسیاری از فیلم‌ها هستند که در این سال‌ها نام‌های زیادی از قبیل هنری، معناگرا و... برای آنها گذاشته‌اند؛ آثاری که نگاه بارزتر و محکم تری نسبت به موضوعی که طرح می‌کنند، دارند که شاید خیلی هم مورد استقبال قرارنگیرند. کارگزارانی که سینماهای ما را می‌گردانند(دقیقا منظورم صاحبان سینماهاست بدون اینکه قصد اهانتی داشته باشم) نسبت به نمایش این فیلم‌ها رغبت چندانی ندارند چراکه در این میان بحث عرضه و تقاضا مطرح می‌شود و قبول کنید که یک قسمت سینما به تجارت آن بازمی‌گردد و اینکه اگر سینمایی دایر است باید پاسخگوی دخل و خرجش باشد. از سوی دیگر پخش‌کننده مطرح است. وقتی پخش‌کننده فیلم را به سینما می‌سپارد طبیعی است که اگر روند بازار آن‌طور که می‌باید باشد و از نظر شرایط تجاری بتواند کاری کند به آن سمت و سو می‌رود. این است که نه تنها فیلم‌های کودکان بلکه آثاری هم که به شکل جدی‌تری ساخته می‌شوند، در بحران قرار می‌گیرند.

  • فکر می‌کنید با فیلم «شیر تو شیر» در این زمینه چه برخوردی شود؟

این فیلم ابتدا باید دیده شود و بعد در مورد اکرانش قضاوت کنیم. شیر تو شیر با وجود اینکه مسائل را بسیار جدی مطرح می‌کند و می‌شود گفت که یک درام اجتماعی است، لایه‌ها و رگه‌هایی از طنز نیز دارد. نمی‌توانم بگویم طنز موقعیت است اما آنچه مسلم است اینکه این اثر احیانا می‌تواند مورد قبول قرار بگیرد. حال این اتفاق بستگی به افرادی دارد که آن را می‌بینند و اینکه چقدر مورد توجه و استقبال‌شان قرار می‌گیرد.

  • به‌عنوان یکی از کارگردانان ثابت قدم در عرصه فیلمسازی کودک، فکر می‌کنید چرا چندین سال است که حال این سینما خوب نیست و هر روز نحیف‌تر از روز قبل می‌شود؟

متأسفانه فیلم‌های کودکان آن‌طور که باید و شاید مورد توجه قرار‌نمی‌گیرد. از یک طرف در سینماها به همان دلایلی که پیش‌تر گفتم نمایش داده نمی‌شوند و از طرفی هم خود مردم عادت به دیدن این فیلم‌ها را از دست می‌دهند. حال ممکن است اولیا، مربیان و والدین فرزندانشان را برای دیدن این فیلم‌ها به سینما ببرند اما باز هم به فیلم‌های جدی‌تری که در مورد خود بچه‌ها صحبت می‌کند و گویای شرایط اجتماعی آنها از نظر تربیتی و آموزشی و همه امور مربوط به آنهاست کمتر توجه می‌کنند. از این طرف هم تلویزیون پوشش‌های خاص خودش را دارد و مسائل دیگری نیز وجود دارند که همگی در نهایت بر وضعیت این سینما تأثیرگذارند و باعث می‌شوند که سینمای کودک به بوته فراموشی سپرده شود. ما سینمای خاص کودکان نداریم و آثاری که در این زمینه ساخته می‌شوند در مدارس به شکل عمومی نمایش داده نمی‌شوند.

از سوی دیگر به‌دلیل اینکه بخش خصوصی اصلا رغبتی به ساخت فیلم کودک نشان نمی‌دهد و بخش دولتی هم تا حدودی می‌تواند بودجه برای این کار در نظر بگیرد این مشکل حل نمی‌شود مگر اینکه سیاست‌های دیگری اعمال و بیشتر به این قضیه توجه شود و همچنین برای رفع این مشکل سینماها را بیشتر موظف به نمایش این فیلم‌ها کنند.

در آخر اینکه امیدوارم یک نوع آشتی‌کنان بین این نوع سینما و مخاطبش ایجاد شود چراکه به‌رغم اینکه گفتیم بسیاری از فیلمسازان این عرصه رفته‌اند اما هنوز فیلمسازان جوان ما هستند که فوق‌العاده مستعدند و می‌توانند علمدار این نوع فیلمسازی باشند.

کد خبر 150917

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز