این یک فرصت استثنایی برای تحقیق درباره جو تایتان بود. برونو سیکاردی از رصدخانه پاریس، یک سفر تحقیقاتی برای رصد و ثبت این پدیده ترتیب داد و حالا نتایج علمی آن منتشر شدهاست.
به نوشته سایت نجوم، دو پدیده که در نوامبر ۲۰۰۳ اتفاق افتاد، باعث شد تا گروهی از اخترشناسان بتوانند دنیای دورافتاده تایتان را بررسی کنند.
این بررسیها موجب تایید الگوی جوی تایتان شد؛ الگویی که قرار بود برای فرود هویگنس از آن استفاده شود. این اطلاعات ارزشمند به دانشمندان در تعیین مسیر فرود هویگنس کمک کرد و موجب شناخت بیشتر لایههای جو تایتان شد.
گاهی اوقات تایتان از مقابل ستارهای دوردست میگذرد و مانع رسیدن نور آن به ما میشود.
اما چون تایتان جوی غلیظ دارد، نور ستاره یک دفعه قطع نمیشود، بلکه به تدریج کم میشود و سپس ناپدید میشود.
اخترشناسان با بررسی چگونگی کمشدن نور ستاره و آهنگ تغییرات نور، میتوانند برخی از خصوصیات جو را تشخیص دهند. یک ماه قبل از فرود هویگنس روی سطح تایتان، هم چنین اتفاقی افتاد.
اختفای اول بعد از نیمه شب در اقیانوس هند و نیمه جنوبی آفریقا و اختفای دوم در اروپای غربی، اقیانوس اطلس و نیمه شمالی آمریکا قابل رؤیت بود.
تیم های رصدی در طول مسیر اختفاها مستقر شدند و به رصد آن پرداختند. سیکاردی با اشاره به یکی از این اختفاها میگوید: «جو تایتان مانند یک عدسی عمل میکند. طوری که در میان اختفا یک درخشش پر نور اتفاق میافتد. اگر جو تایتان کاملا یکنواخت بود، این درخشش فقط در نزدیکی مرکز سایه سیاره اتفاق می افتاد.»
اما او با بررسی بعدهای دادههای رصدی متوجه شد که شکل این درخشش روی زمین به صورت یک مثلث بوده است. این پدیده مانند آن است که نور ردشده از میان یک لیوان آب روی میز، قسمتهای روشنی پدید آورد. نور کانونی شده کاملا دایرهای نیست زیرا لیوان یک عدسی کامل نیست.
بررسی شکل درخشش نشان داد که جو تایتان در قسمت شمال آن پخ شده بود. دلیل این امر آن است که در زمان اختفا، قطب جنوب تایتان به سمت خورشید بوده و گازهای آن ناحیه با گرمشدن به سمت شمال قمر و گازهای سرد شمالی به سمت پایین حرکت کردهبودند.
سیکاردی و تیمش با بررسی اطلاعات اختفاها نکته مهم دیگری را نیز کشف کردند. آنها متوجه توفانی با سرعت و ارتفاع بالا شدند که در عرض ۵۰ درجه شمالی تایتان میوزید. آنها سرعت توفان را ۷۲۰ کیلومتر در ساعت و ارتفاع آن را ۲۰۰ کیلومتری جو تایتان تخمین زدند.
سیکاردی این توفان را به یک جِت تشبیه میکند و میگوید: «ما به گروه هدایت هویگنس هشدار دادیم که در ارتفاع ۵۱۰ کیلومتری انتظار ضربههایی را به دلیل تغییرات سریع دمایی داشته باشند.»
در ۱۴ ژانویه ۲۰۰۵ هویگنس چنین ضربههایی را هنگام فرود تجربه کرد. ژانپیر لبرتون، یکی از دانشمندان همکار در پروژه هویگنس میگوید: «در این ارتفاع، هویگنس تفاوت دمایی محسوسی را اندازهگیری کرد.» با اینکه دو سال از زمان فرود هویگنس میگذرد، هنوز کار روی دادههای آن ادامه دارد و بررسی دادهها موجب شناخت بهتر ما از این قمر سرد و دورافتاده میشود.