هرچند گفته میشود این جاده در واقع همان ترمیم جاده روستایی موجود در جنگل ابر است اما کارشناسان و طرفداران محیطزیست بیم آن دارند که ترمیم جاده روستایی مقدمهای شود برای تغییر کاربری گسترده این رویشگاه جنگلی. همایش «جنگل ابر و توسعه پایدار»، که بعداز ظهر یکشنبه گذشته در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد در واقع تلاشی بود برای حفاظت از این لکه جنگلی بینظیر.
به گزارش همشهری، دکتر اسماعیل کهرم، استاد محیطزیست در این همایش گفت: در سوئیس جنگلی مشابه جنگل ابر وجود دارد که به اعتقاد سوئیسیها تنها رویشگاه جهان است که ویژگیهای جنگل ابر را دارد و به آن «دریای ابر» میگویند. آنها با این تصور که این رویشگاه نظیری در دنیا ندارد بهشدت از آن حفاظت میکنند، به همین دلیل هیچ فعالیت عمرانی و اجرایی با هر ویژگی که باشد نمیتواند این رویشگاه را تحتالشعاع قراردهد. کهرم افزود: متأسفانه با وجود اهمیت جنگل ابر هیچ عزمی برای صیانت و حفاظت از آن وجود ندارد بلکه سالهاست که صحبت ایجاد جاده در این جنگل مطرح است؛ جادهای که براساس یک قول انتخاباتی مطرح شد اما اکنون بهعنوان قول رئیسجمهور، آن را مطالبه میکنند. این درحالی است که از سمنان به شمال 10 جاده و از شاهرود به شمال، با وجود آنکه یک صدم ترافیک تهران را ندارد، 4جاده دسترسی وجود دارد؛ با وجود این جادهها هیچ ضرورتی برای احداث جاده جدید وجود ندارد.
دکتر پیمان یوسفیآذر، مدیرکل سابق جنگلهای خارج از شمال که آبان ماه88، در موضوع مقابله با راهسازی در جنگل ابر ارتباط مؤثری با رسانهها داشت و توانست با کمک رسانهها عملیات جادهسازی را در ورودی این رویشگاه متوقف سازد، در این همایش با موضوع مدیریت بحران در منابع طبیعی سخنرانی کرد. وی گفت: در سازمانهایی مثل سازمان محیطزیست و جنگلها و مراتع عناصر مدیریت بحران شامل مواردی چون ارتباط موفق با رسانه است، علاوه براین، این نهادها باید آمادگی لازم برای دعاوی حقوقی و قضایی داشته باشند.
رسانه و حفاظت از منابع طبیعی
بهگفته یوسفیآذر، اطلاعرسانی دقیق و بهموقع به مردم و مسئولان از دیگر ابزارهای کارآمد مدیریت بحران برای سازمان محیطزیست و سازمان جنگلهاست. در کنار این موارد باید مسئولان این دو نهاد، دغدغه مدیران و کارشناسان فنی خود را به حداقل برسانند تا این کارشناسان بتوانند فارغ از همه دغدغهها، تعهد و تخصص سازمانی را از طریق آموزش نیروها برای مقابله با بحران افزایش دهند.
وی بحران در منابع طبیعی را ذیل 2دسته بحران طبیعی و انسانی تقسیم کرد و گفت: بحرانهای انسانی، ناشی از تغییر کاربری اراضی است که طی آن، جنگل و مرتع به مراکز صنعتی و مسکونی تبدیل میشود یا اینکه در رویشگاههای طبیعی جاده و سد احداث میشود که دامنه تخریب آنها بهمراتب بیشتر از تخریبهای ناشی از بحرانهای طبیعی است. براین اساس ضروری است که چارچوب استراتژیکی برای مدیریت بحران در منابع طبیعی و محیطزیست کشور تدوین شود و اجرای آن در دستور کار قرار گیرد.
بیبرنامگی در طبیعتگردی
دکتر ناصر کرمی، اقلیمشناس نیز در این همایش گفت: توسعه اقتصاد محلی در جایی مثل جنگل ابر، قاعدتا باید با طرحهای پایدار اکوتوریستی اجرا شود اما متأسفانه نه سازمان حفاظت محیطزیست و نه سازمان جنگلها و مراتع و نه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هیچ برنامه یا حتی ارادهای برای توسعه اکوتوریسم ندارند و در نتیجه در چشماندازهای طبیعی کشور یا مخربترین فعالیتهای صنعتی و اقتصادی اجرا میشود و یا ناپایدارترین و آلایندهترین طرحهای گردشگری مطرح میشود. وی افزود: سالهای متمادی است که قرار است کمپ نمونه طبیعتگردی بهعنوان مبنای علمی و فنی برای توسعه طبیعتگردی پایدار در کشور اجرا شود اما جالب است که این طرح سالهاست بین سازمانهای ذیربط دست به دست میشود و هنوز اجرا نشده است.
کرمی خاطر نشان کرد: در حال حاضر، بخش کشاورزی در ایران با سالانه 200هزار نیروی کار مازاد مواجه است و در شرایطی که بهجز اکوتوریسم هیچ زمینه قابل دسترسیای برای جذب این عده به بازار اشتغال وجود ندارد، متأسفانه شاهد تداوم سهلانگاریها و کمکاریها در این زمینه هستیم.
مهندس محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور هم در این همایش گفت: رویشگاه ابر 35هزار هکتار وسعت دارد که کمتر از یکصدم وسعت کشور است. اما با وجود این وسعت اندک، بیش از یک درصد کل اندوخته گیاهی در همین رویشگاه وجود دارد و دستکم 85 گونه گیاهی و درختی که برخی از آنها منحصربهفرد هستند در این رویشگاه میروید؛ این بدان معناست که ارزش هر هکتار از جنگل ابر صدبرابر هر هکتار خاک کشور است. براین اساس انتظار این است که توجه به جنگلابر حداقل صدبرابر میانگین توجهی باشد که به حفظ آب و خاک کشور میشود.
وی افزود: متأسفانه با وجود اهمیت جنگل ابر، با این رویشگاه همان برخوردی میشود که با سایر نقاط این سرزمین میشود؛ یعنی با نادیده گرفتن همه ارزشهای این رویشگاه نادر، از این منطقه جاده عبور میدهیم، مسکن میسازیم یا بهصورت غیرعلمی تبلیغ کمپینگ گردشگری میکنیم که میتواند حیات این منطقه را به خطر بیندازد.