مصر بعد از 3دهه حکومت حسنی مبارک، بهمنماه سال گذشته رویداد بزرگی را تجربه کرد. مصریها 3هفته در میدان تحریر ماندند تا مبارک را مجبور به کنارهگیری از قدرت کنند. البته مردم مصر در این راه تنها و دستخالی نبودند. ارتش در کنار آنها قرار گرفت و فشارهای خارجی متحدان مبارک علیه او هم بیتأثیر نبود. نظامیان، شورایی به رهبری ژنرال طنطاوی وزیر دفاع سالهای حکومت مبارک تشکیل دادند و دولتی هم شکل گرفت که ریاست آن طی یک ماه 3بار تغییر کرد. فشارها بر این دولت چنان زیاد بود که عصام شرف نخستوزیر، در 8ماه گذشته 3بار در جلسات کاری از حال رفت و بهصورت اورژانسی به بیمارستان منتقل شد. مصر در ماههای گذشته هیچگاه آرام نگرفت.
انتشار جزئیات سند چشمانداز قانون اساسی که نظامیان آن را تهیه کردهاند، جرقه تجمعات اعتراضی را روشن کرد که بسیاری به آن لقب انقلاب دوم مصر را دادهاند. هدف انقلاب اول شخص مبارک بود و انقلاب دوم با هدف مقابله با میراث مبارک شکل گرفت. میراثی که از بیش از نیم قرن پیش و در کودتایی نظامی البته با وجههای انقلابی آغاز شد. نظامیان در سال 1952 وقتی به نام افسران آزاد و برای حفظ هویت ملی و با شعار نجات مصر کودتا کردند، قول دادند به محض آرام شدن اوضاع قدرت را به یک دولت غیرنظامی تحویل دهند اما 6 دهه گذشته و هنوز به واقع چنین نشدهاست.
وضعیت فوقالعاده نظامی همواره در این سالها وسیلهای برای سرکوب معترضان بوده و وقتی مبارک سال گذشته برای نجات خودش در مقابل انقلاب، این وضعیت را لغو کرد، دیگر دیر شدهبود. معترضان مصری که بهنظر میرسد از حزب و گروه خاصی در صحنه سیاسی کشور حرفشنوی ندارند و از همه طیفهای ملیگرا و سکولار تا اسلامگرا و مذهبی تشکیل شدهاند، خواستار پایان قدرت نظامیان در مصر هستند. این خواسته برای آنها حتی از آرزوی دیرینه انتخابات آزاد هم مهمتر است.
وعده طنطاوی برای کنارهگیری از قدرت بعد از انتخابات، عذرخواهی ارتش و حتی درخواست احزاب محبوبی چون اخوانالمسلمین آنها را از ادامه تجمع در میدان تحریر منصرف نکرد. در اسناد بهجا مانده از حکومت مبارک آمدهاست که او بهشدت از میدان تحریر و احتمال تبدیل شدن آن به مرکز تجمع مردم میترسید،تاآنجاکه یک سال قبل از سرنگونیاش، قراردادی با یک شرکت فرانسوی امضا کردهبود تا این میدان برچیده و به جای آن چند هتل عظیم و چند ده طبقه بنا شود. تحولات روزهای اخیر مصر نشان میدهد، آنچه باید حاکمان بعدی مصر را بترساند میدان تحریر نیست بلکه مردمی است که تازه از قدرت خود آگاه شدهاند و دیگر حکومت کردن بر آنها آسان نخواهد بود.