شبنم مدنی: اکبر منصورفلاح از آن دسته کارگردان‌هایی است که در همه سال‌های حضورش در تلویزیون مجموعه‌هایی را با مضامین و محتوای گوناگون به تصویر کشیده است.

سریال تلویزیونی جاودانگی

 مجموعه‌هایی چون بگو که هستم، فقط به خاطر تو، برای آخرین بار، آقای گرفتار، حس مادری و اینک مجموعه جاودانگی از جمله آثار او در این سال‌هاست؛ جاودانگی بهانه‌ای بود برای مرور همه سال‌های حضور وی در تلویزیون.

  • مجموعه جاودانگی به‌گونه‌ای روایتگر تاریخ معاصر است و تا حدی با ساخت مجموعه‌های دیگری که در این سال‌ها با مضمون اجتماعی کارگردانی کرده‌اید در تضاد است.

در عموم کارهایی که کارگردانی کرده‌ام، سعی نکردم که به سبک مشخصی پایبند و قانع باشم. در این سال‌ها خودم را در ژانرهای مختلفی آزموده‌ام. حتی کاری را با مضمون کودکان هم کارگردانی کرده‌ام. چندین تله فیلم هم در زمینه جنگ ساختم مثل نشانی لاله‌ها و بوی خاک. حتی در زمینه موضوعاتی با محتوای معناگرا هم تجربیاتی داشتم. یادم می‌آید تله‌فیلمی بود به‌نام مه که از تمامی کارهایم متمایز و متفاوت بود. وقتی ساخت مجموعه جاودانگی به من پیشنهاد شد به‌شدت راغب شدم تا در این زمینه هم کاری انجام داده باشم. این فیلمنامه جدا از اینکه روایت زندگی یکی از بزرگ‌مردان کشور بود در عین حال جذابیت‌های بصری و هنری زیادی را هم می‌طلبید. بعد از همه بحث‌هایی که با نویسنده داشتیم و اطلاعاتی که خود من راجع به متن و شخصیت شهید تندگویان پیدا کردم احساس کردم که این رسالتی است که بر دوش من گذاشته شده و باید به نحو احسن بتوانم این کار را انجام دهم. چند شب قبل از اینکه قرارداد نهایی را برای کارگردانی این کار امضا کنم خواب شهید تندگویان را دیدم و یادم می‌آید فردای آن روز مصرانه‌تر از قبل دلم می‌خواست من کارگردانی این مجموعه را برعهده گیرم. از طرفی ترسی نداشتم که تجربه‌ام را در ژانرهای اینچنینی هم صرف کنم. به‌نظر من فیلمسازی یک نوع پرش است و نباید محدود به حیطه خاصی باشد.

  • به هر حال قصه براساس شخصیتی نوشته شده که وجود خارجی داشته است و تمام و کمال می‌بایست رئال نوشته می‌شد. تا چه اندازه در حیطه کارگردانی به متن وفادار بودید؟

آدم‌هایی که در این فیلمنامه وجود داشتند واقعی بودند و داستان باید کاملا رئال نوشته می‌شد. از طرفی زندگی شهید تندگویان قرار بود از نگاه دخترش هدی روایت شود که آن هم بخش‌هایی کاملا واقعی را می‌طلبید. منطقی بود که برای القای بیشتر و اثرگذاری واقعی‌تر قصه ما بخش‌هایی را هم به روند ساختاری خود اضافه کردیم. این بدان معنا نبود که ما از حقیقت دور شده‌ایم. به واقع هیچگاه احساس نکردم که سناریو یک جورایی دست من را می‌بندد. خیلی جاها دکوپاژ را برای ایجاد ساختاری جدید تغییرمی‌دادم. حتی یک جاهایی نوع و زاویه قرار دادن دوربین را براساس اینکه کدام دوره از تاریخ دارد روایت می‌شود عوض می‌کردم. ایجاد این تغییرات در متن فقط در جهت ایجاد ارتباط لازم و خوب با مخاطب بود.

  • کل قصه در 3دوره زمانی روایت می‌شود. برای ایجاد و القای این فضاها چه تمهیداتی به‌کار بردید؟

در بخش‌هایی از قبل انقلاب ما دوران کودکی شهید تندگویان را هم نشان دادیم. بعد دوران دانشجویی و بعد از آن هم که روایت‌های اسارت و دهه‌های بعدی را. برای لوکیشن تهران قدیم محلاتی را انتخاب کردیم که بافت قدیمی‌تری داشت. حتی ماشین‌هایی که در این سه‌دهه در کار تصویر می‌شد، باید متفاوت می‌بود. اکثر محله‌ها در تهران لوله‌کشی گاز شده و ما مجبور بودیم ابزار و وسائلی در اختیار داشته باشیم که روی آنها را بپوشانیم. در کل معتقد بودم برای ایجاد 3حس جداگانه در این سه‌دهه زمانی باید تغییراتی اعمال شود که تا بدانجا که بودجه به ما اجازه می‌داد سعی کردیم که این اتفاق بیفتد. یکی از کارهایی که انجام دادیم این بود که بیننده تصاویر مربوط به دوران قبل انقلاب را از زوایای پایین‌تر می‌بیند. در خود دوران انقلاب اکثر نماهای تصویری با دید معمولی به تصویرکشیده می‌شوند و در کل سعی کردیم که مخاطب را با روایت‌های مختلفی از زمان‌های مختلف درگیر‌سازیم.

  • نکته‌ای که در کارهای اخیر شما به چشم می‌خورد این است که معمولا از حضور نابازیگران برای ایفای نقش‌های اصلی مجموعه‌ها استفاده می‌کردید. بهتر نبود برای نقش شهید تندگویان از بازیگر چهره و شناخته شده‌تری استفاده می‌شد؟

محمدمتین اوجانی قبل از اینکه خود من به این گروه ملحق شوم توسط قاسم جعفری برای ایفای نقش شهید تندگویان انتخاب شده بود. یکی از دلایل انتخاب وی شباهت بسیار زیاد چهره بود و دیگر اینکه هدف عمده ما بر این بود که بازیگری این نقش را ایفا کند که سابق براین در سینما و تلویزیون حضور نداشته است و تمام و کمال بیننده او را در این نقش بپذیرد. در کل من برای تمام کارهایی که کارگردانی آنها را برعهده داشتم هیچ وقت از این بابت که از حضور نابازیگران استفاده کنم ترسی نداشتم. چرا که خیلی از این بازیگرانی که شناخته شده نیستند به‌مراتب از بازیگران حرفه‌ای ما بهتر بازی می‌کنند. پس نقش کارگردان در این میان چیست؟خیلی از این بازیگران تازه کار نیاز به این دارند که توسط من کارگردان کشف شوند و استفاده درستی از هنر آنها شود.

  • خود خانواده شهید تندگویان هم در نگارش متن و پرداخت قصه همکاری خاصی داشتند؟

در بحث نگارش سناریو این همکاری با مداومت زیادی انجام شد. مخصوصا در بحث تحقیقات که همه چیز به‌گونه‌ای پیش رفت که اتفاقاتی که در سریال شاهد هستیم جدا از واقعیت‌ها نباشد. خیلی جاها هم خانواده شهید تندگویان سرکار حضور می‌یافتند و به بازیگران کمک می‌کردند. زمانی که مهدی تندگویان (فرزند ارشد شهید تندگویان) بازیگر نقش پدرش را برای نخستین بار دید به‌شدت از تشابه چهره تعجب کرد. به گفته او گویی هر بار که سر صحنه حضور می‌یافت پدرش را می‌دید.

  • همکاری ارگان‌ها در تهیه این مجموعه به چه صورت بود؟

برایم به‌شدت جای تأسف داشت که در تمامی مراحل کار حتی یک نفر هم از مسئولان شرکت نفت سر لوکیشن ما حاضر نشدند و هیچ‌گونه همکاری از جانب وزارت نفت با این مجموعه انجام نشد. حتی ما خیلی از صحنه‌هایی که قرار بود در خود وزارت نفت فیلمبرداری کنیم مجبور بودیم در لوکیشن‌های دیگری کار کنیم و خود این اتفاق تا حد زیادی از واقعی بودن داستان کم می‌کرد.

  • یکی از ضعف‌هایی که به‌کار وارد می‌شود استفاده زیاد از نماهنگ‌هایی است که در میانه هر قسمت به‌کار رفته است.

این قضیه خیلی جزو نقاط ضعف کار نیست و تا حد زیادی سلیقه‌ای است. البته خودم به‌شخصه معتقدم استفاده زیاد از آن به‌کار لطمه می‌زند. در تدوین مجددی هم که در کار شد استفاده از این نماهنگ‌ها به‌عنوان تمهیدی برای ایجاد گذر زمان در هر قسمت بود. ما می‌خواستیم با استفاده از این نماهنگ‌ها گذر از برهه‌ای به زمان دیگر را نشان دهیم. جاودانگی قرار بود در 26 قسمت روی آنتن برود که بنا بردلایلی 10 قسمت از آن کم شد و به هر حال چاره‌ای نبود مگر اینکه خیلی از صحنه‌ها را خلاصه‌تر به مخاطب عرضه کنیم.

کد خبر 153562

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز