در این زمینه به گفتوگو با دکتر تاجیک اسماعیلی، روانشناس و استادیار دانشگاه تربیت معلم نشستیم.
- چه زمانی برنامهها و آرمانهای یک زوج به بنبست میرسد و طلاق را تنها گزینه پیشرو خود میبینند؟
عامل اصلی بنبست زوجین در زندگی مشترک فقدان ادراک متقابل، احساس علاقه و صمیمیت نسبت به یکدیگر است. این وضعیت زمانی ایجاد میشود که
1 - تناسبی بین ویژگیهای شخصیتی زوجین با یکدیگر وجود نداشته باشد، بهگونهای که آنها نتوانند با یکدیگر تعاملهای سازنده و توأم با همدلی و تشریک مساعی در زندگی مشترک داشته باشند.
2 - زوجین از مهارتهای کافی در درک عواطف و نیازهای یکدیگر برخوردار نباشند و روابط آنها همراه با تعارضهای فزاینده و غیرقابل حل و کاهش باشد.
3 - نگرشها و ارزشهای آنان با یکدیگر متفاوت و ناسازگار باشد و نتوانسته باشند در جریان زندگی مشترک خود به نگرشها و باورهای مشترک و سازگار دست یابند.
4 - زمینههای اجتماعی و فرهنگی آنان با هم بهگونهای متفاوت و متضاد باشد که بر روابط و برداشتهای آنان نسبت به یکدیگر اثر مخرب بگذارد.
- راهکارهای پیشگیری از طلاق تا چه زمانی مؤثر واقع شده و چه هنگامی میتوان گفت ادامه یک زندگی غیرممکن و طلاق بهصلاح همسران است؟
زوجیت و تشکیل خانواده نوعی از ارتباط انسانی است که ذاتاً تمایل به بقا و استمرار دارد به این معنی که زوجها تا جایی که ممکن است تمایل دارند به زندگی با یکدیگر ادامه دهند و مایل نیستند از هم جدا شوند لذا اگر زمینههای طلاق بهوجود میآید عوامل و علل آن را یا باید در نوع روابط بین زوجین جستوجو کرد یا ممکن است یکی یا هر دو نفر آنان دچار مشکلات رفتاری، شخصیتی یا اخلاقی شده باشند. در چنین مواردی توصیه میشود تا جایی که ممکن است از راهکارها و روشهای اصلاح و بازسازی روابط بین آنان استفاده شود. طلاق تنها یک راهحل و آخرین آنهاست.
- آیا این دیدگاه که بهدلیل وجود فرزند از طلاق جلوگیری کرده یا آن را به تاخیر بیندازیم، مورد تأیید کارشناسان است؟
بله. یکی از ویژگیهایی که زن و مرد باید در خانواده در خود تقویت کنند تحمل مسائل و مشکلات بهویژه رعایت حال و شرایط شریک زندگی است. محبت و صمیمیت در زندگی مشترک مستلزم داشتن روحیه مراقبت، تعهد، گذشت، اعتماد و بخشندگی است. هنگامی که زن و مرد بدون فرزند زندگی میکنند باید این روحیات و صفات را در خود نسبت به یکدیگر ایجاد و تقویت کنند. با ورود فرزند به زندگی هر دو نفر آنان تعهد مشترکی نسبت به سرنوشت و تربیت فرزند دارند که در تصمیمگیریهای آنان برای زندگی مشترک حائز اهمیت بسیار است.
- چه میزان از طلاقها بهدلیل عدمشناخت به وقوع میپیوندد؟ راهکار مقابله با این معضل چیست؟
در جامعه ما باورهای دینی حدود و ارزشهای اخلاقی را بر زمینههای آشنایی قبل از ازدواج حاکم میکند تا این روابط دچار فساد و آسیب نشود لذا اگر پسر و دختری بخواهند قبل از ازدواج یکدیگر را بهخوبی و در حد کافی براساس موازین شرعی و عرفی بشناسند مشکلی از نظر احکام دینی نخواهند داشت. معمولاً مشکلات از اینجا بهوجود میآید که شناختهای زن و مرد نسبت به یکدیگر ناقص و معیوب است و هر کدام از آنها قبل از آنکه با ماهیت رابطه زوجیت و زندگی زناشویی آشنا باشد و آن را باور داشته باشد بیشتر گرفتار باورهای خود است.
- نارضایتیهای جنسی چه نقشی در بروز طلاق دارند؟
رابطه جنسی یک نیاز جسمی - روانی است. یک وجه ازدواج ارضای مشروع و سالم این نیاز است، در عین حال با استمرار زندگی زناشویی ارتباط جنسی باید به زبانی برای ابراز عواطف و احساسات زوجین نسبت به یکدیگر تبدیل شود. نارضایتی جنسی بین زوجین هم میتواند از رفتارها و باورهای غلط آنان نسبت به مسائل جنسی ناشی شود و هم انعکاسی از روابط معیوب آنان باشد که در این روابط منعکس میشود.
- وقتی یک زوج به هردلیل طلاق را برای ادامه راه برگزیدند، چگونه میشود روند طلاق را منطقی پیش برد؟
اگر زوجین به هر دلیلی نتوانستند زندگی مشترک را ادامه دهند باید در اقدام به طلاق معقول و منطقی عمل کنند.
نخستین موضوعی که هر یک از آنان باید رعایت کنند این است که نسبت به حقوق همدیگر متعهد باشند و آنها را ادا کنند.
دوم اینکه ممکن است بعد از طلاق نیز مسئولیتهای مشترکی مانند پیگیری مسائل فرزندان داشته باشند لذا باید برای این موارد احتمالی برنامهریزی کنند و آمادگی اقدام پیدا کنند.سوم اینکه احساسات و عواطف منفی را در روابط و مسئولیتهای احتمالی پس از جدایی وارد نکنند و بهاصطلاح عدالت و انصاف را نسبت به هم رعایت کنند.
- چه مشکلاتی بعد از طلاق گریبانگیر زوجین خواهد شد؟
طلاق اصولاً با اندیشهها و عواطف سالم و متعادل انسان ناسازگار است و لذا زن و مرد ممکن است پس از جدایی دچار مشکلات روحی و روانی شوند. یک مشکل اساسی برای زنان در فرهنگ ما دست و پنجه نرم کردن با چالشهای پس از طلاق است چون آنان آسیبهای بیشتری از رهگذر طلاق میبینند. مردان ممکن است نسبت به ازدواج و خانواده نگرش منفی پیدا کنند و نیازهای خود را از راههای نادرست ارضا کنند. در هر حال بهتر است هر دو نسبت به مشکلات و مسائل پس از طلاق و سازگار شدن با آنها و بهویژه تشکیل مجدد خانواده آموزش ببینند.
- چطور میشود از آسیب فرزندان بعد از طلاق جلوگیری کرد؟ روابط زوجین بعد از طلاق جهت پیگیری امور فرزندان چگونه بایدباشد؟
درصورتی که زوجین فرزندی داشته باشند بسیار ضروری و مهم است که پس از طلاق برای تربیت و سلامت او حتما برنامهریزی مشترک و تشریک مساعی داشته باشند.
ممکن است فرزند با پدر یا مادر زندگی کند، در این حالت تصمیم آنها باید با توجه به مصلحت فرزند باشد نه میل آنها یا استفاده از اهرمهای حقوقی یا روانی- اجتماعی برای تسویه حساب یا آزار و اذیت طرف مقابل.
خانوادههای تشکیل شده مجدد نیز درصورتی که فرزند یا فرزندانی از ازدواج قبلی یکی از دو همسر یا هر دوی آنها داشته باشند برای تأمین سلامت و تربیت آنان باید برنامهریزی جدی داشته باشند.