حالا کمتر پدری ممکن است دخترش را به ماندن در خانهای تشویق کند که آسایش در آن نیست. این روزها داشتن یک زندگی حداقلی از جمله خواستههایی است که بیشتر دختران و پسران به آن امید بستهاند. بیشتر دختران حالا ازدواج به شرط طلاق، یا گرفتن وکالت طلاق از مرد را یکی از خواستههایشان پیش از ازدواج مطرح میکنند. حالا دیگر پدرها اصرار دارند که دخترانشان درآستانه ازدواج «حق طلاق» بگیرند و اصلا یکی از خواستههای اصلی بسیاری از دختران جوان گرفتن این حق است تا پس از آن با آرامش زندگی مشترکشان را آغاز کنند.روزی طلاق کابوس زنان بود. در حکایت کهن «علیمردان خان» که برای کودکان نقل میشد شخصیت زن قصه با اضطراب و ترس میگفت: «اگر شوهرم بفهمد فورا سهطلاقهام میکند» و این بدترین اتفاقی بود که برایش رخ میداد. سهطلاقهشدن شرایطی را ایجاب میکند که حق رجوع از زن و مرد گرفته میشود و زن این داستان، بزرگترین کابوسش این بود که مبادا همسرش برای همیشه او را کنار بگذارد. حالا این حس کنار گذاشتهشدن کمی رنگ باخته و زنان نیز خود به دنبال حق طلاق هستند.
از روزگاری که طلاق کابوس زنان بود سالهای سال گذشته. حالا ایجاد شرایط برابر در طلاق خواسته نسل امروزی زنهایی است که احتمالا شرایط دشوار زندگی مادرانشان را دیدهاند که با ترس از طلاق سپری شدهاست. ایجاد شرایط برابر از نظر بسیاری از زنان رهاکردن زندگی مشترک در صورت ایجاد شرایط نامتعادل از سوی مرد است. زنان میخواهند مطمئن باشند که اگر ادامه زندگی برایشان طاقتفرسا شد میتوانند پای از آن بیرون بگذارند و دیگر در دادگاهها و مراجع قضایی با مشکلات روبهرو نشوند و از سویی ابزار طلاق به عنوان قدرتی در دست مرد تلقی نشود. گرفتن وکالت طلاق به زن این اجازه را میدهد تا در صورت نیاز بیآنکه لازم باشد رضایت همسر را به دست آورد و از او جدا شود؛ هر چند بسیاری از طلاقها با تفاهم انجام میشود اما وکالت طلاق پیشنهاد جدیدتری است که از سوی زنان ارائه میشود.
طلاقهای دوستانه
اگر زندگی، دوستانه و همراه با تفاهم نبوده طلاق دوستانه، ممکن است. بسیاری از زوجها ترجیح میدهند نه به عنوان دشمن بلکه دوستانه زندگی مشترکشان را به پایان برسانند. این دسته از زوجها معتقدند که اگر مراحل جدایی را در فضایی با تفاهم کامل پشت سر بگذارند ضربه کمتری را تحمل خواهند کرد. گریزان بودن آنها از جدالهای بیپایانی که با طرح مسئله طلاق میان زن و شوهرها و خانوادههایشان در میگیرد یکی از دلایلی است که آنها را ترغیب میکند تا برای دوری از این جنجالها همه مسیر را دوستانه پشتسر بگذارند و نیازی به صرف انرژی بیش از تحملشان نداشته باشند.
طلاقهای دوستانه که در دادگاهها با عنوان طلاق توافقی مطرح میشود میان زوجهایی که دارای فرزند هستند نیز طرفدار دارد. پدرها ومادرها وقتی به پایان خط زندگی مشترکشان میرسند گاهی روشهای منطقی برای جدایی انتخاب میکنند. در این روشها معمولا فشار کمتری به فرزندان وارد میشود.
اشتیاق زوجها به طلاقهای توافقی روز به روز بیشتر میشود تا آنجا که بر اساس آخرین آمارهای منتشرشده روزانه 500 طلاق توافقی انجام میشود؛ یعنی هر روز یک هزار نفر ترجیح میدهند با تفاهم از یکدیگر جدا شوند.همین افراد معتقدند که جدایی با توافق، شرایط پس از طلاق را آسانتر میکند. زن 40سالهای که با توافق از همسرش جدا شده میگوید: «به هر حال همین که آدم فکر کند فرزندش کمتر آسیب میبیند قدری آرامش به دست میآورد. برای مادرها سرنوشت کودکشان پس از طلاق اهمیت زیادی دارد».این مادر معتقد است: «فکر میکنم بیشتر زنان هنگامی که تصمیم میگیرند از همسرشان جدا شوند، در برابر فرزندانشان احساس عذاب وجدان میکنند؛ یعنی هر مادری حس ناخوشایندی را در خود تجربه میکند که شاید این حس تا سالهای سال از او دور نشود. اینکه چه مشکلاتی ممکن است برای بچههای طلاق بهوجود بیاید کابوس دائمی مادرانی است که طلاق گرفتهاند».
او با اشاره به اینکه طلاق به هر حال شرایط ناخوشایندی در فرد ایجاد میکند، توضیح میدهد: «جدایی برای هر یک از طرفین به خودی خود آسیبهایی را در پی خواهد داشت و به هر حال رویارویی با این آسیبها گریزناپذیر است و اصلا ربطی هم به قوی و ضعیف بودن افراد ندارد اما زوجهایی که با بحث و جدل راه جدایی را در پیش میگیرند معمولا آسیب بیشتری میبینند. در واقع هیچ کس نمیتواند مدعی شود که بعد از طلاق روزهای خوبی را پشت سر میگذارد».
دوستی از نوع دیگر
برخی ترجیح میدهند هنگام خواستگاری حکایت «جنگ اول به از صلح آخر» را به کار ببرند، یعنی دوطرف سنگهایشان را همان اول کار وا میکنند. در این شرایط معمولا خانواده دختر تقاضای وکالت طلاق را مطرح میکنند. در روزهای نه چندان دور، نام بردن از طلاق هنگام خواستگاری و بلهبران کاری بس ناپسند بود و به قول قدیمیها «شگون» نداشت. حالا کار از بدشگونی و خوشیمنی گذشته و خانوادهها ترجیح میدهند واقعیت را ببینند. وکالت طلاق به زن این اجازه را میدهد که هر وقت تصمیم گرفت به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای طلاق از همسرش را مطرح کند. در این شرایط با در دست داشتن وکالتنامه، روند طلاق به سرعت و بدون دردسر طی شده و حکم جاری میشود.
در این مواقع معمولاً مقاومتهایی از سوی خانواده پسر دیده میشود ولی به هرحال پافشاری خانواده عروس، کار را یکسره میکند؛ این روزها بیشتر از آنکه بر سر مهریه چانه بزنند وکالت طلاق محور اصلی خواستگاریهاست.
مدتهاست فعالان حقوق زنان با زیر سوال بردن اصل 1133 قانون مدنی تلاش میکنند تا حقی را که به مردان داده شده برای زنان نیز احیا کنند. این ماده قانونی میگوید:«مرد میتواند هر وقت که بخواهد زنش را طلاق بدهد». این جمله به خودی خود حسی منفی در زنان ایجاد میکند و آنان را به واکنش وامیدارد.
رویایی در واقعیت
همه زنهایی که در راهروهای دادگاه خانواده دنبال پرونده طلاقشان هستند و همسرانشان با کمکاری و بیاعتنایی سبب طولانی شدن روند طلاق میشوند و به این بهانه زنها را آزار میدهند، یک رویا در سر دارند، «بیآنکه مجبور باشند این همه دردسر تحمل کنند از همسرشان جدا شوند.» مردها اما در برخی موارد ـ و نه تمام مواردـ با این تهدید که «آن قدر برو دادگاه و بیا تا موهایت مثل دندانهایت سفید بشود» همواره اهرم قدرت را در دست گرفتهاند تا جدایی را به کابوسی دهشتناک تبدیل کنند. این تهدید دیگر کمکم رنگ میبازد و از حجم وحشت طلاق به مرور کاسته میشود.