شامگاه 24 آذرماه امسال دختر جوانی سراسیمه خود را بهخودروی گشت پلیس در اتوبان بسیج رساند و مدعی شد که راننده یک پژو405، قصد آزار و اذیت او را داشته است. وقتی این دختر به ماموران گفت که لحظاتی قبل خودروی مرد شیطان صفت با جدول کنار اتوبان بهشدت برخورد کرده و وی توانسته از چنگ او بگریزد، ماموران به سرعت خودشان را به محل حادثه رساندند و مرد جوانی را دیدند که با اجاره یک جرثقیل، قصد جابهجا کردن پژو را داشت.
با دستگیری این مرد، وی به اداره آگاهی انتقال یافت و مدعی شد که ماموران او را اشتباهی دستگیر کردهاند، اما دختر جوان با شناسایی وی، در تشریح ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود، گفت: ساعتی قبل، کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که این مرد مقابلم توقف کرد. روی ماشین او نوار آبیرنگی شبیه تاکسیهای خطی به چشم میخورد و به همین دلیل سوار شدم. بعد از طی مسافتی، این مرد در محلی خلوت توقف کرد و با فشار دادن دکمهای که زیر داشبورد ماشین بود، درهای عقب را قفل کرد. سپس چاقوی بزرگی بیرون کشید و شروع به تهدید من کرد و به طرفم آمد تا مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد. من که بهشدت ترسیده بودم، شروع به داد و فریاد کردم و در همین هنگام متوجه 3سرنشین یک خودروی پراید شدم که نزدیک ما پارک کرده بودند. با اشاره دست از آنها درخواست کمک کردم و آنها به طرف ماشین آمدند اما مرد شیطان صفت پایش را روی پدال گاز گذاشت و فرار کرد. همان لحظه متوجه شدم، سرنشینان پراید هم سوار ماشین خود شده و در حال تعقیب مرد شیطان صفت هستند. بعد از چند دقیقه، این مرد با سرعت زیادی وارد بزرگراه شد اما کنترل ماشین را از دست داد و ماشین بهشدت با جدول کنار خیابان برخورد کرد. من هم با استفاده از فرصت به دستآمده از ماشین پیاده شدم و پا به فرار گذاشتم تا اینکه چشمم بهخودروی گشت پلیس افتاد و ماجرا را به ماموران اطلاع دادم.
من بیگناهم!
بهرغم اظهارات دختر جوان، راننده پژو همچنان مدعی بود که بیگناه است و این دختر را بهعنوان مسافر سوار ماشینش کرده و هیچوقت به او حمله نکرده است. با این حال ماموران به بازرسی خودروی او پرداختند و یک قبضه چاقو و چماق بزرگی از داخل ماشین کشف کردند. از سوی دیگر ماموران به استعلام شماره پلاک خودروی متهم پرداختند و متوجه شدند که چند روز پیش، دختر دیگری به اسم نادیا با مراجعه به پلیس و اعلام شماره پلاک مورد نظر مدعی شده که صاحب یک خودروی پژو405 وی را بهعنوان مسافر سوار ماشین خود کرده و با تهدید چاقو مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار داده است.
با مشخص شدن این موضوع، ماموران نادیا را به اداره آگاهی دعوت کردند و او وقتی مقابل متهم قرار گرفت، وی را بهعنوان همان کسی که او را آزار و اذیت کرده بود، شناسایی کرد.
شکایتهای سریالی
بعد از اظهارات دومین شاکی، پرونده با دستور قضایی در اختیار اداره 16 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات درخصوص اقدامات مجرمانه متهم ادامه یافت. در حالی که مرد جوان همچنان ادعای بیگناهی میکرد، ماموران یک زن و دختر دیگر را هم که از سوی این مرد هدف آزار و اذیت قرار گرفته بودند، شناسایی کردند. این دو شاکی نیز با حضور در اداره آگاهی، مرد جوان را شناسایی کردند و مدعی شدند که بعد از اینکه بهعنوان مسافر سوار ماشین متهم شده بودند، وی با تهدید چاقو آنها را مورد آزار قرار داده است.
سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بررسیها نشان میدهد که متهم علاوه بر پژو405، با یک پراید نقرهای و پیکان سفید هم در سطح شهر تردد میکرده است. بنابراین احتمال دارد که وی با این خودروها نیز اقدام به سوار کردن زنان و دختران مسافر و آزار و اذیت آنها کرده باشد. وی افزود: بازپرس پرونده مجوز چاپ عکس بدون پوشش چهره متهم را صادر کرده و از شاکیان احتمالی خواسته است با اطمینان از محفوظ ماندن هویتشان نزد پلیس و دستگاه قضایی، برای طرح شکایت به اداره 16 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
جدال دختر رزمی کار و متهم
تاکنون 4 زن و دختر با حضور در اداره آگاهی، از مرد جوان به اتهام سرقت و آزار و اذیت شکایت کردهاند. یکی از شاکیان دختر رزمی کاری است که بعد از درگیرشدن با متهم باعث شده که او نتواند نقشهاش را عملی کند. او در گفتوگو با همشهری درباره شب حادثه گفت: آن شب از خیابان پیروزی قصد رفتن به سه راه افسریه را داشتم که یک پژو405 مقابلم توقف کرد. به غیراز راننده، 2نفر دیگر هم که بهنظر میرسید مسافر هستند، داخل ماشین نشسته بودند. من هم سوار شدم و کمی بعد آن دو مسافر پیاده شدند. وقتی به سهراه افسریه رسیدیم، راننده از من پرسید« مسیر بعدیتان کجاست؟» و من که به او مشکوک شده بودم، خواستم پیاده شوم اما ناگهان این مرد دکمهای را که زیر داشبورد ماشین بود، فشار داد و درها قفل شد. سپس خودش را به صندلی عقب رساند و با عکسالعملی سریع، دستگیرههای پنجره را بیرون آورد و به گوشهای پرتاب کرد. او قصد آزار و اذیت مرا داشت اما چون مدتهاست که در یکی از رشتههای رزمی ورزش میکنم، با او درگیر شدم. دختر جوان افزود: زد و خورد بین ما ادامه داشت و در همین هنگام به وی گفتم که اگر رهایم کند، هر چه پول دارم، به وی میدهم. او هم قبول کردم و من 200هزار تومانی را که از صاحب کارم مساعده گرفته بودم تا با همسرم به سفر برویم به همراه گردنبندم به وی دادم و پس از آن از ماشین بیرون پریدم و پا به فرار گذاشتم.