از آن به بعد هم نام «هرتز» به صورت واژهای بینالمللی برای بیان فرکانسهای رادیویی بهکار میرود. پس از او «برانلی» فرانسوی در سال 1890 آزمایشهایی در این زمینه انجام داد و بالاخره دانشمندی روسی بهنام الکساندر پوپوف، موجی را با دستگاهی که شبیه دستگاه هرتز و برانلی بود اختراع کرد و آنتن را به وجود آورد و به این صورت یک دستگاه تلگراف مورس را ایجاد کرد.
در نهایت نیز نخستین کسی که متوجه شد میتوان از بیسیم بهعنوان یک وسیله ارتباطی استفاده کرد، «مارکونی» ایتالیایی بود که بعدها به مخترع رادیو معروف شد. او در سال 1895 نخستین خبر رادیویی خود را به وسیله بیسیم در یک فاصله 3کیلومتری فرستاد.
طبق مقررات ایران ورود دستگاههای مخابراتی و استفاده از آنها تنها در حیطه مسئولیت وزارت پست و تلگراف و تلفن بود. مقدمات تأسیس رادیو تهران فراهم شد. بعد از صدور فرمان تأسیس رادیو، قرارشد از 2فرستنده موج کوتاه 20کیلوواتی و متوسط 2کیلوواتی وزارت پست و تلگراف و تلفن که برای ارسال تلگراف بیسیم توسط کارخانه آلمانی تلفونکن (telefunken) در بیسیم قصر، نصب شده بود استفاده شود.
برای آمادگی پخش برنامه پس از افتتاح رادیو، جمعی از استادان و نویسندگان عالیقدر ازجمله استاد سعید نفیسی و دکتر ذبیحالله صفا و عدهای از بانوان روشنفکر یک سلسله گفتارهای ادبی، تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و خانهداری را قبلا تهیه کرده بودند به طوریکه احتیاجات رادیو را برای مدت 3ماه تأمین میکرد.
آنچه گفته شد، شمهای از تاریخچه راهاندازی رادیو در ایران بود، هرچند که هدف اصلی این یادداشت پرداخت به تاریخچه این رسانه جمعی نیست.
پس از راهاندازی رادیو در ایران، این رسانه که رسانهای مجلل و گران محسوب میشد کمکم به خانههای مردم ایران نیز راه پیدا کرد. البته در آن دوره بیشتر برنامههای رادیو را موسیقی و خبر تشکیل میداد و کارکرد دیگری برای آن در نظر گرفته نشده بود تا اینکه کمکم برنامههای ادبی و طنز نیز به این جعبه خیالانگیز راه پیدا کردند و این رسانه بیرقیب دل مردمان بسیاری را بهدست آورد تا جایی که مونس زنان قالیباف و چوپانانی شد که در دل صحرا به جای نواختن نی برای گوسفندانشان، دل را با برنامههای رادیو جلا میدادند. در شهرها نیز وضعیت به همین منوال بود و در هر سرای عمومی صدای رادیو به گوش میرسید و در مواقع مهمتر نیز مردم برای گوش دادن به رادیو گردهم میآمدند.
خوش اقبالی رادیو همچنان ادامه داشت تا اینکه خبر آمد جعبه جادویی در راه است. اوایل که تلویزیون آمد، گران بود و کم. به همین دلیل رادیو همچنان یکهتازی میکرد اما با وفور تلویزیون و اخت مردم با آن، کمکم رادیو به حاشیه رانده شد و به همان میزان هم مخاطبانش کمتر شدند.
اما این رسانه دست از تلاش برنداشت. سعی کرد هر کجا که هنوز پای تلویزیون، ماهواره و اینترنت باز نشده خود را سر پا نگه دارد تا مخاطبش او را به قیمت تصویر نفروشد. نتیجه آن شد که کارکرد آموزش یکی از مهمترین بخشهای رادیو شد و کمکم رادیو به سمت تخصصگرایی قدم برداشت و در این مسیر دل مخاطبان همیشه همراهش را به دست آورد و در این مسیر نیز موفق بود. رادیو هنوز مخاطبانی دارد که به هیچ قیمت حاضر به ترک او نیستند و او را با هیچ همنشین دیگری عوض نمیکنند.
امروز شبکههای رادیویی بسیاری داریم که در ایران فعالیت میکنند و هر کدام هم جامعه هدف خود را دارند؛ یکسری جوانان را مشغول میکنند، یکسری اقتصاددانها را و یکسری زنان خانهدار را و خلاصه هر علاقهمند به رادیویی میتواند نیاز خود را در این حیطه برآورده کند.
اما آنچه این روزها زمزمهاش شنیده میشود و رؤیای خیلیها را آشفته کرده، بحث تصویری کردن رادیو است. در خبرها آمده بود طی برنامهریزیهای انجامشده قرار است برخی برنامههای این جعبه خیال انگیز ضبط شوند و از این طریق در اختیار مخاطب قرار بگیرند. این ایده در نخستین گام شاید برای برخی ایجاد جاذبه کند اما وقتی با تامل به آن نگاه میکنیم، میبینیم تصویری شدن این رسانه، حبابهای خیال خیلیها را میترکاند و این موضوعی است که به مذاق بسیاری از همراهان رادیو که نوستالژیهای زیادی با آن داشتهاند، خوش نیامده است.
شاید یکی از مهمترین ابزارهای رادیو را بتوان تقویت قوه تخیل دانست؛ وقتی برای هر گویندهای یک چهره تصویر میکنی یا با شنیدن یک نمایش رادیویی تمام فضای داستان را در ذهنت تخیل میکنی، لذتی وصفناپذیر دارد که فقط رادیوبازها آن را درک کردهاند و دوست ندارند به هیچ قیمتی این رؤیای شیرین را به باد بدهند.
البته خبر تصویری شدن رادیو بسیار کوتاه بود و خلاصه و هنوز جزئیات این طرح از سوی رادیوییها منتشر نشده است. شاید هم آنها مشغول ارزیابی و آسیبشناسی این طرح هستند که بهنظر بهترین شیوه است. شاید با کارشناسیهای دقیق و درست بتوان راه حلی برای این ایده در نظر گرفت که هم همگام با تکنولوژی قدم برداشت و هم دل آنهایی را که با این رسانه خو گرفتهاند، نشکست.