با توجه به آنکه جایگزین شدن منابع طبیعی سالهای مدید و بسیار درازی زمان میبرد، امروزه یکی از وظایف دولتها و شهروندان مدیریت مصرف بهینه منابع طبیعی از جمله گاز و آب و انرژیهایی چون برق است. مدیریت مصرف که میتوان از آن به کاربرد منطقی و درست، تعبیر کرد، هیچگاه به معنای کاستن از رفاه جامعه نیست بلکه به معنای در پیش گرفتن روشهای درست و بهینه مصرف است. از اینرو، مصرف بهینه فرایندی است که طی آن مصرف منابع و انرژیها با نیازهای واقعی موجود هماهنگ میشود.
این کار ضمن حفظ رفاه اجتماعی موجب افزایش بهرهوری و ذخیره منابع برای آیندگان نیز خواهد شد. خوشبختانه امروزه در راستای مدیریت مصرف بهینه، تکنولوژیها و وسایلی ساخته شدهاند که ما را به سمت مصرف بهتر و مناسبتر این منابع سوق میدهند. از جمله در کشور خودمان با آزاد شدن بهای انرژیهایی چون آب، گاز و برق در سالهای اخیر، انواع لامپهای کم مصرف و بستههای دیواری آبگرمکن رواج یافته است. با این حال، متأسفانه برخی از ما بهگونهای آب و گاز را مصرف میکنیم که گویا روزهای دیگری از پی نخواهندآمد و آیندگان هیچ سهمی در استفاده از این منابع ندارند: در حین حمامکردن و مسواک زدن شیر آب را همینطور باز میگذاریم، لامپ اتاقها را بیآنکه نیازی به آنها داشته باشیم، روشن نگه میداریم و همچنین به جای کمکردن درجه شوفاژ یا بخاری، در روزهای گرمتر زمستان، پنجره یا در را باز میکنیم درحالی که وسیله گرمایشی همچنان با همان درجه زیاد، روشن و در حال کار کردن است.
فرهنگ موتورسواری
سالهاست که به موازات گونههای مختلف خودروهای سواری، اتوبوس و مترو، انواع موتورها به ناوگان حملونقل شهری ما افزوده شدهاند. این وسیله نقلیه که بهدلیل جثه و حجم کوچکش قادر به مانور زیادی در سطح شهر است، امروزه بهدلیل بهصرفه بودن از لحاظ اقتصادی، جایگزین خوب و مناسبی برای دیگر وسایل نقلیه است که حجم زیادی از خیابانها و کوچهها را اشغال میکنند و در نتیجه سبب کندی رفتوآمد در شهر میشوند.در این میان، یکی از خدماتی که با آمدن موتورها به این وسیله نقلیه جدید محول شد، ارسال و حمل انواع بستههای پستی، نامهها و غذاهای رستورانها به در خانههاست. موتور همچون دیگر وسایل نقلیه فرهنگ استفاده خاص خود را دارد و چنانچه این مهم مورد بیتوجهی و بیاعتنایی قرار گیرد، این وسیله نقلیه به اسباب درد سر مردم تبدیل خواهد شد؛کما اینکه امروزه متأسفانه شمار شهروندان موتورسواری که هرگونه مقررات راهنمایی و رانندگی را زیر پا گذاشته و چنان رانندگی میکنند که گویا خیابانها ملک طلق آنهاست و دیگران از آنها سهمی ندارند، کم نیست.
رفتارهای این دسته از موتورسواران که گاه حالت تهاجم گونه پیدا میکند، آسایش شهروندان را در اوقات شبانهروز سلب میکند، بهگونهای که گاه از مسافتی چندصدمتری با شنیدن صدای موتوری، مردم از جای خود میپرند و ترسان و لرزان به راه خود ادامه میدهند یا در گوشهای میایستند تا موتورسوار رد شود (تازه اگر آب گل آلودی را نثار سر و لباس آنها نسازد). در همین زمینه کافی است به عکسی که خانم شیرین شکریزاده از یکی از خیابانهای شهر فرستاده، توجه کنیم و ببینیم که چگونه این موتورسوار بدون درنظر گرفتن گنجایش وسیلهاش در حمل و باربری (به شکلی که مشاهده میکنید) به حمل لاستیکهای خودرو پرداخته است. لازم به گفتن نیست که این کار خطراتی را متوجه جان این شهروند و دیگر رانندگان و عابران پیاده میسازد.