«رفیق بد». اگر کنار هر سینه سوخته دنیای جرم بنشینید، یک دنیا خاطره از نامردمیها و خیانت به اعتماد و بیتجربگیها را از همین جماعت مشهور به «رفیق بد و بیمعرفت» خواهید شنید و لعنتها بر آنان خواهید فرستاد. توجه به یک نکته در اینجا لازم است؛ چرا ازرفیق بد بهعنوان «عامل مشترک» اکثر انحرافات نام بردیم و آنرا «علت مشترک» نام ننهادیم؟در جرم شناسی یک تفاوت اصلی بین علتها و عوامل شکلگیری جرائم وجود دارد؛ بدین نحو که علتها پدیدآورنده و زایشگر هستند مانند فقر یا اختلال شخصیت ولی عوامل،هدایتگر و تسریعکننده به سوی جرماند مانند همین دوستان خلافکار، اعتیاد و امثال اینها.
در فرهنگ عامه از نقش و گستره رفیق بد به قدری یاد شده که به مرور زمان تنها «رفیق بیکلک» را «مادر» دانستند و لاغیر. حتی درنظریات جامعه شناسی انحرافات و جرم شناسی هم یکی از مکاتب، عامل اصلی ترویج و ادامه جرائم را یادگیری از طریق عضویت در گروه دوستان متمایل به ارتکاب جرم میداند و در واقع توان مقاومت فرد در برابر فشار اجتماعی را ناچیز بهحساب میآورد. به همین دلیل است که مجرمین هم پس ازگیر افتادن، همه کس و همه چیز را در آن امر خلاف دخیل و مقصر میدانند الا خود را و به نوعی فرافکنی میکنند. ولی این تجربیات و نظریات همواره در پاسخگویی به این سؤال که چرا افرادی که کمبودی نداشتهاند مرتکب جرم میشوند و خیلی از کسانی که در محیطهای جرم زا بهدنیا آمده و زندگی کردهاند عاقبت به خیر شده اند؟ پاسخ قانع کنندهای نمییابند.
و اما غالب نظریات حقوقی و دینی چه میگویند؟ نظریات دینی و حقوقی تقریبا مشابه یکدیگرند و در اساس هر دو معتقدند که انسان در برابر اعمال خود مسئول است. هرچند شرایط میتوانند در تخفیف یا تشدید عقاب و مجازات مؤثر باشند ولی رافع مسئولیت نیستند. در توجه دین مبین اسلام به بدآموزی از طریق همنشین بد، میتوان به حدیثی از امامجواد(ع) اشاره کرد که میفرمایند: «از همنشینی با آدم شر بپرهیز که همچون شمشیر برهنه است، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است.» و اما نهایتا جان کلام این است که: ای انسان تو در هر شرایطی در حد توان خود مختاری و مسئول و الا تسلیم شدن در برابر شرایط و نیازها (با توجه به عقل، بصیرت و توان پرهیزکاری نهاده شده در وجود انسان) قابلقبول نیست، زیرا هر انسانی آزمونی دارد متناسب با شرایط خود و باید از آن موفق بیرون آید.
*رئیس مرکز اطلاع رسانی و ارتباطات ناجا