گروه ادب و هنر - مایا شرفی: بعد از گذشت یک دهه هنوز هم خیلی‌ها با شنیدن اسم نادر مقدس به یاد فیلم «شور عشق» می‌افتند، اثری خاص که با آنچه سینمای ایران تا به آن روز به‌خود دیده بود، تفاوت داشت.

سینمای ایران - فیلم داستان توکیو

 پس از آن کارگردان این اثر اقدام به ساخت چندین فیلم دیگر نیز کرد که هیچ کدام نتوانستند موفقیت شور عشق را برایش تکرار کنند. حال سال‌ها گذشته و مقدس برای بار دیگر به‌نحوی متفاوت دست به ساخت فیلم دیگری زده. «ارتباط خانوادگی» عنوان آخرین ساخته این کارگردان است که جهت حرکتش برخلاف جریان غالبی است که امروز سینمای ایران در آن غوطه‌ور است. ارتباط خانوادگی، که پل‌ارتباطی نادر مقدس با دنیای مورد علاقه‌اش شده برای ما نیز راهی شد تا بتوانیم لحظاتی را با او به گفت‌وگو بنشینیم.

  • پروسه ساخت ارتباط خانوادگی به چه صورتی طی شد؟

پروانه ساخت ارتباط خانوادگی از زمانی که گرفته شد تا زمان ساخت با وقفه‌ای چندماهه روبه‌رو شد به‌دلیل اینکه کسی حاضر نبود روی فیلمی به این شکل سرمایه‌گذاری کند. اما خوشبختانه سیما‌فیلم پذیرفت که این کار را انجام دهد و پس از آن پروسه ساخت آغاز شد. تولید این فیلم دشوار بود به‌دلیل اینکه ما سرمایه کافی برای تولید یک فیلم سینمایی نداشتیم و بودجه‌مان بسیارناچیز بود و مجبور بودیم با همان مبلغ فیلم را تولید کنیم.

  • با توجه به اینکه اشاره کردید پیدا کردن سرمایه‌گذار برای ساخت فیلم‌هایی به این شکل همیشه با مشکل روبه‌روست، انگیزه‌تان از ساخت فیلمی با این سبک و سیاق چه بود؟

من پیش از اینها در مرکز سینمای تجربی وزارت ارشاد فیلم‌هایی را ساخته‌ام که در واقع می‌توانم بگویم ارتباط خانوادگی به نوعی ادامه همان تفکر و همان نوع فیلمسازی‌ است. حتی فیلم اول سینمایی من هم در همین زمینه‌ها ساخته شده بود؛ البته منهای فیلمنامه «آواز‌تهران» که آقای کامران قدکچیان کارگردانی‌اش را عهده‌دار بودند.

من به سینمای اروپا و آسیای جنوب‌شرقی خیلی علاقه‌مندم بر‌همین اساس هم چندین سال پیش مجموعه‌ای از آثار «یاسوجیرو‌ازو» را دیده بودم و خیلی دلم می‌خواست که داستان توکیو را که از آثار برجسته «ازو» است تبدیل به یک داستان ایرانی کنم یا با الهام از آن یک فیلم ایرانی بسازم. متأسفانه شرایط انجام این کار در سال‌های گذشته پیش نیامد ولی یکی، دو سال پیش بود که تصمیمم بر انجام این کار جدی شد. بنابراین طرحی براساس آن نوشتیم که خانم افسانه منادی نگارش فیلمنامه‌اش را بر‌عهده گرفت و پس از آن بود که کار برای تولید آماده شد و من هم از اینکه بالاخره می‌توانم کاری را که سال‌ها آرزویش را داشتم، انجام دهم خیلی خوشحال بودم.

از طرفی طی سال‌های گذشته چندین تله فیلم برای تلویزیون ساخته بودم که در آنها از این نوع تجربه البته به شکل دیگرش وجود داشت. در واقع می‌توانم بگویم تجربه‌های خوبی که از تله فیلم‌ها به دست آوردم، همگی در ارتباط‌خانوادگی جمع شدند.

  • مروری بر کارنامه کاری شما نشان از رفت‌وآمدتان میان سینمای هنری و تجاری دارد. دشت ارغوانی به‌عنوان نخستین ساخته شما اثری کاملا متفاوت است. شور عشق، «رؤیای جوانی» و حتی «ایستگاه بهشت» در دسته سینمای تجاری تعریف می‌شوند و حال ارتباط خانوادگی. دلیل این فرازونشیب در کارنامه شما چیست؟

پس از ساخت دشت ارغوانی تغییراتی در سینما ایجاد شد یا حداقل برای من اینطور پیش آمد که به‌اصطلاح دوستان به سمت سینمای بدنه یا تجاری رفتم. البته خیلی با این عناوین موافق نیستم اما به هر حال شرایط تولید آن نوع فیلم‌ها دشوار شده بود و به ناچار سراغ این نوع سینما رفتم. به هر صورت امروز با ساخت ارتباط‌خانوادگی مسیر واقعی خودم را دوباره طی می‌کنم.

  • با توجه به این موضوع چه اتفاقی در سینمای ایران افتاد که شما توانستید دوباره در مسیری قرار بگیرید که موافق با خواسته قلبی‌تان است؟

من ابتدا باید این توضیح را بدهم که از نظر من هیچ ایرادی در سینمای بدنه وجود ندارد و این هم جزو سینمای ماست. آنچه اهمیت دارد فیلم خوب ساختن است. بسیاری از دوستان من در همین سینمای بدنه آثاری ساخته‌اند که در عین حال که فیلم‌های خوبی بوده‌اند مخاطبان زیادی هم داشته‌اند. مهم داستان و فیلم خوب است و البته فیلمنامه خوب که به‌نظر من، مادر هر فیلم است. زمانی ارزش‌های یک فیلم دیده می‌شوند که ما یک فیلمنامه خوب داشته باشیم. ما در همین سینما طی چند سال اخیر فیلم‌هایی داشته‌ایم که هم در زمینه اقتصادی موفق عمل کرده‌اند و هم توانسته‌اند آثار خوبی باشند. اما سینما باید شرایطی داشته باشد که تو بتوانی گاهی اوقات آن فیلم‌هایی که نسبت به آثار دیگر خاص‌تر است را هم تولید کنی. اما در این چند سال اخیر شرایط تولید این نوع فیلم‌ها در سینمای ایران خیلی سخت است چراکه سینماداران علاقه‌مندند فیلم‌هایی با هنرپیشگان و سوژه‌های خاص داشته باشند تا در اکران بتوانند پاسخ گیشه را بدهند. از آن‌سو نیز طبیعتا سرمایه‌گذار برای تولید این فیلم‌ها که نگاه ویژه‌تری به موضوعات اجتماعی دارد، کم پیدا می‌شود.

  • به مسئله اکران اشاره کردید؛ اجازه بدهید نگاهی داشته باشیم به وضعیت اکران ارتباط خانوادگی. «بدرود بغداد» و «گلوگاه شیطان» آثاری بودند که به‌عنوان نخستین فیلم‌ها در طرح اکران خاص قرار گرفتند و متأسفانه فروش پایینی هم نصیب‌شان شد. با توجه به این موضوع، آیا از اکران فیلمتان در این گروه راضی هستید یا انتخاب دیگری برایتان وجود نداشت؟

انتخاب دیگری جز این وجود نداشت. خاطرم هست در گذشته وقتی فیلمی را می‌ساختم چندین پخش‌کننده، تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار پیشنهاد همکاری می‌دادند، اتفاقی که امروز حتی برای آن دسته از دوستانی که سینمایشان مخاطب هم دارد به‌سختی پیش می‌آید. به هر حال برای همین هم باید از آقای درمنش که مسئولیت این کار را برعهده دارند و همین طور از وزارت ارشاد به خاطر حمایتی که در این زمینه داشته‌اند تا این فیلم‌ها هم بتوانند اکران شوند، ممنون باشیم.

چاره دیگری وجود نداشت من خیلی صبر کردم تا شرایط بهتری دست دهد اما متأسفانه پیش نیامد. امیدوارم که از گروه مخاطب خاص حداقل حمایت خوبی شود و با در اختیار قرار دادن سینماها و سالن‌های نمایش خوب و ساعات اکران مناسب، به این فیلم‌ها کمک کنند تا این آثار از نظر مادی نیز حمایت شوند.

کد خبر 156746

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز