اسدالله ضیائیاصل، مدرس و پیشکسوت قرآن کریم، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) بر افزایش تبحر و علوم استادان قرائت قرآن کشورمان تأکید کرد و سرانجام این حرکت را تربیت قرائی خلاق برشمرد و افزود: قراء ایرانی آواز و صوت خوبی دارند. شاید حجم صدا، ارتفاع صوتی و یا آکسانهای قاریان مصری از قراء ایرانی بالاتر باشد، اما با همان صوت ملیح ایرانی، قرائتهای خوبی را میشنویم اما انطباقی بین لحن و مفهوم آیه در قرائت قاری ایرانی شنیده نمیشود.
وی درباره استفاده از دستگاههای موسیقی ایرانی چنین بیان کرد: قاریان قرآن از حیث پرداختن به نغمههای موسیقایی، بیشتر مقید به استفاده از هفت نغمه معروف هستند و بعضاً از گوشههایی که میتوان در مقام «سهگاه» یا در «صبا» خواند مانند «رَمَل» نیز استفاده میکنند. به طور معمول، نغمههایی که در موسیقی ایرانی بکار گرفته میشود به قرائت قرآن حالت طرب میدهد. من به شخصه با قرائت این چنینی موافق نیستم.
ضیائی عنوان کرد: برخی از قراء هستند که در موسیقی، تبحر و تجربه زیادی دارند، اما زمان قرائت قرآن از آن گوشهها ناخودآگاه وارد نغمههایی میشوند که قرائتشان را در پایان متین نشان نمیدهد. موسیقی قرآن باید متینتر و وزینتر از موسیقیهای مجاز دیگر باشد. درباره استفاده از موسیقی غیر مجاز در قرائت قرآن که اصلاً نباید سخن گفت.
این تکریم شده همایش چهرههای قرآنی افزود: اعتقاد دارم که دستگاههای موسیقی که در قرائت قرآن به کار گرفته میشود باید مناسب باشد. متأسفانه در بین برخی از قراء مصری تقلید از سبک خواندن یکی از خوانندگان زن مصری وجود دارد که تحریرهای مورد استفاده او را وارد قرائت قرآن میکنند.
لحن را باید با مفهوم آیه انتخاب کرد
این مدرس قرائت و تفسیر قرآن بیان کرد: لحن را باید با مفهوم آیه انتخاب کرد یعنی آیاتی که در آن نصیحت و پند و اندرز است، حتماً باید با مقامهای «شور» و «بیات» به کار برد، مانند آیاتی که مرتبط به نصیحتهای لقمان حکیم به فرزندش است چرا که شور نصیحت گراست. اگر قرار بود که از یک رویداد بزرگ و فاجعهای سخن گفت، باید «صبا» یا «حجاز» خواند. اگر آیه در حال روایت مطلبی است، «نهاوند» بهترین نغمه میتواند باشد.
وی اظهار کرد: به عنوان استاد قرائت قرآن، هیچ موقع به شاگردم نمیگویم که باید چهار دستگاه موسیقی را کامل پیاده کنید تا نمره کامل را در آزمون یا مسابقه کسب کنید، چرا که در این صورت قاری نوجوان بدون اینکه به دنبال انطباق مفهوم با لحن باشد به اجبار وارد الحان مختلف میشود که مسلماً استفاده از آن لحن در این موقعیت شایسته نخواهد بود.
ضیائی افزود: کامل یوسف، مصطفی اسماعیل و محمد رفعت وقتی میخواهند جمله استفهامی و یا انکاری را بیان کنند بهترین لحن را برمیگزینند. مصطفی اسماعیل چند لحن را دگرگون میکند تا آیه «الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم وهم الوف حذر الموت» بتواند دکلمه کرده و به شنونده القاء کند.
وی بیان کرد: متأسفانه قرائت قرآن در کشورمان علمی کار نمیشود و بیشتر تقلیدی است. البته تقلید از قاریان مصری مشکلی در برندارد چرا که مسلماً قاریان مصری تبحرشان بیشتر از ما است و علت آن بارز است، چون علم قرائت قرآن را دارند. قراء ایرانی با کسب علم آنها به تبحر لازم خواهند رسید و نتیجه آن میشود که علم قرائت قرآن را به قرآنآموز و قاری نوپا بیاموزند.
این قاری قرآن افزود: از شحات محمد انور پرسیدم که اشکال قاریان ایرانی در چیست؟ وی گفت که قراء ایرانی چون حافظ قرآن نیستند به هنگام قرائت سرشان پائین است و به چهره و چشمان مخاطب خود نمینگرند، همچنین مفهوم را در لحن پیاده نمیکنند؛ جمله پرسشی را به صورت خبری میخوانند.
استاد قرائت قرآن حتی باید بر روی تفسیر قرآن مسلط باشد
ضیائی تصریح کرد: در درجه اول باید به استادان توجه بیشتری شود و در امر تربیت آنها کوشید و آنها را وادار به بازآموزی کرد. استاد قرائت قرآن حتی باید بر روی تفسیر آیات مسلط باشد چرا که این تسلط بر روی نحوه آموزش قرائت قرآن اثر میگذارد. اگر به استادان توجه شود انتظار این را میتوان داشت درآینده قراء برتری را تربیت کرد.
وی تأکید کرد: در ایران همچنان نیاز به استاد زبده قرائت قرآن حس میشود. در سفری که به عربستان داشتم در مسجد النبی قرائت کردم یکی از استادان عرب زبان که در این محفل حضور داشت از من موردی را اشکال کرد، مطلبی که آن موقع آن استاد عرب به من آموخت بسیار برای من مهم و اثربخش شد.
ضیائی در پایان بیان کرد: اگر استادان دانشگاه الازهر را دعوت کنند تا علم قرائت را به استادان ایرانی منتقل سازند، بسیار نتیجهبخش خواهد بود و این کسب علم، عاملی در خلاقیت قراء شده و نوآوریهایی را درآینده پدید خواهد آورد. خلیلالحصری زمانی که به ایران آمد من از این حضورش خیلی استفاده کردم او با حضورش به دنبال تربیت قراء بود و یا شحات محمد انور علمش را داشت و در برابر هر پرسشی پاسخگو بود. اما افرادی چون استاد غلوش و حتی استاد ابوالعینین شعیشع بیشتر به دنبال ارائه قرائت در محافل بودند تا پرداختن به آموزش قرائت و اغلب قادر به پاسخگویی به پرسشهای ما درباره علم قرائت قرآن نبودند.