البته این تحریمهای نفتی ابتدا با مخالفت برخی کشورهای اروپایی از جمله یونان و ایتالیا و سپس با واکنش مقامات نظامی ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز همراه شد و بحران را به داخل کشورهای غربی کشاند. این بحران چنان شدت گرفت که کشورهای یونان و ایتالیا اعلام کردند بهدلیل مشکلات اقتصادی و حجم واردات نفتی شان از ایران حاضر نیستند در تصمیمی که برخی کشورهای اروپایی برای تحریم نفتی ایران گرفتهاند مشارکت کنند.
آخرین حرکت همراه با فشار اروپاییها و ایران تصمیمی است که قرار است امروز در مورد اجرای تحریمهای نفتی علیه ایران صورت گیرد. در کنار این تصمیم البته در یک حرکت متعارضکاترین اشتون رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نامهای به دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران نوشته و از آمادگی ایران برای انجام مذاکرات دو جانبه استقبال و اظهار کرده که اروپاییها به پیشنهادهای عملی و مشخص که در گذشته مطرح کردهاند متعهد هستند و آمادگی اعتمادسازی و طیکردن روند تدریجی برای توافق کامل را دارند.
در یک نگاه کلان به صحنه تعارض و رویارویی غربیها با ایران، نمیتوان صرفا موضوع برنامه هستهای را عامل این فشارها و تحریمها دانست بلکه این موضوع فقط محملی برای مقابله با ایران تلقی میشود، زیرا ایران در مقابل تفکر و جریان فراگیر بینالمللی یا به عبارت دیگر نظام سلطه ایستاده و مشغول مقاومت است و این موضوعی است که برای قدرتهای بزرگ غیرقابل تحمل بهنظر میرسد.
به هر حال با عنایت به فشارهای بینالمللی موجود، بهترین سیاست اتخاذ شده از سوی ایران دعوت از مقامات سازمان بینالمللی انرژی اتمی برای سفر به ایران و بازدید از تاسیسات هستهای بهمنظور اعتمادسازی درخصوص مسائل هستهای است. این حرکت از سوی ایران انجام شده و قرار است مقامات آژانس از تاسیسات هستهای ایران بهویژه فوردو در نهم بهمنماه بازدید کنند. هر چند چنین حرکاتی از سوی ایران معمولا در غرب مخدوش میشود اما ایران میتواند از طریق تریبونها و نمایندگان بینالمللی خود، فعالیت در چارچوب مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و زیرنظر بازرسان این آژانس را به افکار عمومی بقبولاند. اینجاست که میتوان گفت شاید ایران با توسل صرف به مذاکره نتواند مسائل را حل و فصل کند و نیازمند فعالیتهای گستردهتر بینالمللی بهمنظور اقناع افکار عمومی جهان درخصوص موضوع هستهای هستیم.
*استاد روابط بینالملل دانشگاه تربیت معلم تهران