برای مثال در علوم پزشکی وقتی دارویی برای درمان تولید میشود، هم سازنده و عالم آن رشته در میان مردم به محبوبیت دست پیدا میکند و هم علمی که چنین نتیجهای دربر داشته است. این مسئله دقیقا در مقابل رشتههایی قرار میگیرد که به ساختن سلاحهای شیمیایی و غیره میپردازند و برای بشریت مضر هستند. انرژی هستهای نیز زمانی که بهصورت صلح آمیز مورد بهرهبرداری قرار بگیرد، مطلوبیت خواهد داشت و در غیر این صورت نقش ویرانگری ایفا میکند. در عرصه سیاست نیز همراهی سیاست با اخلاق موجبات محبوبیت سیاستمداران را فراهم میکند.
سیاست ضداخلاق که اعتقاد دارد هدف، وسیله را توجیه میکند، مسلما هم به سیاستمداران لطمه خواهد زد و هم به مردم. از اینرو اخلاق در عرصه سیاست مسئلهای اساسی است تا جایی که امروزه علمی بهعنوان مهندسی اخلاق مطرح شده است. احزاب و جریانات سیاسی باید شاخصههای اخلاقی را همواره مورد توجه قرار دهند. پرداختن به بیان مواضع، شایستگیها و توانمندیهای حزب و احراز از تخریب دیگران، تهمت و افترا، از مصادیق اخلاق سیاسی هستند. همچنین معیارهای اخلاقی نظیر عدالت خواهی، حقیقت گویی، وعده پوچ ندادن به ملت و حفظ کرامت انسانها همواره باید در عرصه سیاست مورد توجه قرار بگیرد. دین اسلام نیز دین اخلاق است و اصل و اساس بنای این دین الهی، تکمیل مکارم اخلاقی است.
اسلام بر اخلاق در تمام حوزهها اعم از ارتباطات فردی و اجتماعی تاکید دارد، تا جایی که حفظ کرامت انسانها و صداقت از اساسیترین آموزههای اسلامی به شمار میروند. از سوی دیگر اسلام الگوهای بزرگی مانند امیرالمومنین علی(ع) را در اختیار سیاستمداران مسلمان قرار داده است. همچنین نامه ایشان به مالک اشتر بهعنوان منشور حکومتداری باید مورد استناد قرار بگیرد؛ چنانچه سازمان ملل نیز این نامه را بهعنوان یک سند به ثبت رسانده است. منشور حکومتی و سیاسی امام علی (ع) سرشار از دستورات اخلاقی در حوزه سیاست است. برای مثال در جایی از این نامه میفرمایند: «قلب خود را پر از رحمت برای مردم کن». یا میفرمایند: «تا جایی که میتوانی از اشتباهات دیگران چشم پوشی کن و بهدنبال کشف اشتباهات افراد نباش». پیامبر اسلام (ص) نیز در احادیث و روایات بسیاری به اخلاق سیاسی اشاره کرده و روشهای حکومتداری در اسلام را تبیین نمودهاند.