این جملات با خط درشت در بالای طوماری بلند نوشته شده بود، عکسی هم از یوزپلنگ در وسط طومار چسبانده بودند. دانشآموزان دورتا دور میزی که طومار روی آن قرار گرفته بود جمع شده بودند تا آن را امضا کنند. 16بهمن ماه بود و من و همکار عکاسم به دبستان جاوید رفته بودیم تا گزارشی تهیه کنیم از حمایت 250 دانشآموز دبستانی از یوزپلنگ ایرانی. ساخت جاده در منطقه حفاظت شده کوه بافق که یکی از زیستگاههای مهم یوزپلنگ آسیایی است دانشآموزان را برآن داشته بود تا برای حفظ این زیستگاه دست به کار شوند. عملیات احداث این جاده فعلا متوقف شده است.
قرار بود زنگ تفریح با بچهها گپی بزنیم؛ هنوز بچهها سرکلاس بودند و تا زنگ تفریح چند دقیقهای فرصت داشتیم. سرگرم تماشای تابلویی بودیم که بچههای دبستان با کمک غلاملو (یکی از معلمان باذوق و علاقهمند به محیطزیست) و 2نفر از اولیای بچهها، خانمها سحر ضیایی و زهرا عبدوس تهیه کرده بودند؛ تلفن همراهم زنگ خورد، مهندس علیرضا جورابچیان بود؛ مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی. بیمقدمه گفتم: حدس بزنید کجا هستم؟ گفت: «دبستان جاوید». از کم و کیف ماجرا باخبر بود. گفتم: «میآیید؟» گفت: «نه. ضرورتی ندارد». پرسیدم چرا؟ گفت: «من دیگر مدیر پروژه یوز نیستم». جا خوردم. در عین حال وقتی از او خواستم بیاید، متواضعانه پذیرفت.
در و دیوار دبستان پر بود از تصاویر یوزپلنگ. زنگ تفریح را زده بودند. بچهها توی حیاط مدرسه از سروکول هم بالا میرفتند که جورابچیان از در وارد شد. مدیر دبستان از او خواست تا برای دانشآموزان صحبت کند. جورابچیان بر فراز سکویی رفت که مشرف به حیاط بود و بعد به زبان ساده به وضعیت حال و گذشته یوزپلنگ اشاره کرد. او همچنین از عوامل تهدیدکننده یوز و چگونگی حفاظت از اینگونه نادرحیات وحش برای بچهها سخن گفت. همانجا از بچهها خواستیم تا با آمدن روی سکو به پرسشهایی درباره یوزپلنگ پاسخ دهند.
حفاظت از نگاه دانشآموزان
مهراد افشاری دانشآموز کلاس چهارم، نخستین دانشآموزی بود که برای پاسخ دادن داوطلب شد. از او پرسیدیم برای حفظ یوزپلنگ ایرانی چه باید کرد؟گفت: «اگر پدرمان کارش توی جادهسازی بود بهش بگیم توی محل زندگی یوز جاده نسازه». آرمین قاسمی دانشآموز کلاس اول در پاسخ این سؤال گفت:« اونا را نکشیم. شکارشون نکنیم. غذای اونا یعنی آهوها را شکار نکنیم».
امیرحسین بختیاری دانشآموز کلاس پنجم گفت: «اگه پدربزرگ یا فردی از خانوادهمان شکارچی است از او بخواهیم طعمه یوز را شکار نکند. اگر فامیلمان توی راهسازی بود بگیم جادهها را توی دشتها نکشند. روستاییان که اطلاع ندارند یوز وحشی نیست و به دام و خودشون آسیب نمیرسونه به اونا اطلاع بدیم که یوز به اونا کاری نداره تا یوزها را نکشند». از امیرحسین پرسیدم فکر میکنی اگر یوز توی ایران نباشه چه اتفاقی میافته؟ گفت: «یکی ازمیراث طبیعی را از دست میدیم».
آرمین دانشور دانشآموز کلاس پنجم گفت: «ماموران محیطزیست باید جلوی راهسازی در دشتها را بگیرند چون ماشین، دشمن یوزپلنگ ایرانی یه؛ چون یوز در اثر تصادف با ماشین کم شده. اگر میخواهند جایی که یوز هست جاده بسازن جلوی آن را بگیرن».
امیرعلی ملک قاسمی دانشآموز کلاس سوم گفت: «من تحقیق کردم». از او پرسیدم درباره چی تحقیق کردی؟ گفت: «راجع به حیوانات در حال انقراض تحقیق کردم ولی کلا خواستیم راجع به یوز تحقیق کنیم». به چه نتیجهای رسیدی؟ گفت: «به این نتیجه رسیدم که بیشتر حیوانات در حال انقراض به خاطر انسانها دارند منقرض میشوند». پرسیدم چرا؟ گفت: «مثلا یکیاش، آدما جاده میسازند. طعمههای یوز را شکار میکنند یا مثلا حیوانات دیگر غذای یوز را میدزدن». پرسیدم حالا چطور میتوانیم یوز را نجات بدهیم؟ گفت: «جاده نسازیم. توی قفس نندازیمشون. چون وقتی تو قفس میاندازیمشون دیگر بچه نمیزان».
عرفان عبدوس دانشآموز دیگری که روی یوز تحقیق کرده است گفت: «ما کلا میخواستیم درباره حیوانات در حال انقراض صحبت کنیم؛ مخصوصا درباره یوزپلنگ. جاده باعث مرگ یوز میشه. آدمها نباید یوزها را شکار کنند».
مجتبی خوانینزاده گفت: «ما از یوزپلنگها حمایت میکنیم. ما تحقیق انجام ندادیم ولی طبق چیزی که در مدرسه گفتند یوزپلنگها حیواناتی هستند که نسل آنها خیلی کم شده و نسلشون در آسیا محدود به ایران شده. حدود 70 قلاده از این حیوان توی ایران هست». از او پرسیدم برای حفظ یوز مسئولان چه باید بکنند؟ گفت: «انتظار داریم نگذارند طعمههاشون را شکار کنند. در قفس نگهشون ندارند؛ زیرا اینها برای دویدن ساخته شدهاند. در جاهایی که زندگی میکنند نباید جاده ساخت چون که ماشین اونا را له میکنه. در استان یزد 6 قلاده یوز کشته شدند».
نقطه آغاز ماجرا
اما چطور شد که دانشآموزان دبستان جاوید به فکر حمایت از یوز افتادند؟ سحر ضیایی مادر یکی از دانشآموزان که در شکلگیری این ماجرا نقش کارسازی داشته است، در این باره گفت: «آقای اندیشهپور، مدیر مدرسه به ما اجازه دادند تا در این زمینه کار کنیم. در واقع ماجرا از آنجا آغاز شد که قرار بود تحقیقی برای جشنواره جابربن حیان انجام شود. اول ما میخواستیم دانشآموزان درباره دایناسورها تحقیق کنند. رفتیم کتابهای مرتبط را خریدیم. بعد گفتیم برویم به سراغ حیوانات در حال انقراض ایران. رفتیم پارک پردیسان. در آنجا با آقای نبوی یکی از کارشناسان پروژه یوز صحبت کردیم. ایشان توصیه کرد درباره یوز تحقیق کنیم که در حال انقراض است. پس از آن با آقای مهندس جورابچیان، صحبت کردیم. علاوه بر این، تیزری از انجمن یوزپلنگ گرفتیم و توی کلاسها نشان دادیم. آقای غلاملو معلم مدرسه هم کلاس به کلاس در کنار نمایش فیلم برای بچهها توضیح دادند».
ضیایی در ادامه گفت: «بعد از نمایش فیلم از بچهها خواستیم با توجه به اطلاعاتی که از یوز بهدست آوردهاند به دلخواه درباره یوز نقاشی بکشند. 200 دانشآموز نقاشی کشیدند و تحویل دادند، 50دانشآموز دیگر هم قرار است بهزودی نقاشیهایشان را تحویل بدهند».
زهرا عبدوس، مادر یکی دیگر از دانشآموزانی که با خانم ضیایی برای معرفی یوز به دانشآموزان همکاری داشته است، در این باره گفت: «آقای غلاملو مطالبی درباره یوز و حیوانات در حال انقراض در اختیار ما گذاشت. روزنامه همشهری هم خیلی به ما کمک کرد. ما ماجرای جاده بافق را از طریق گزارشهای همشهری پیگیری و جمعآوری کردیم و در پی آن، شناساندن یوز به بچهها را دنبال کردیم».
آرش اندیشه پور، مدیر دبستان هم گفت: « یک روز 2نفر از اولیای بچهها، خانمها سحر ضیایی و زهرا عبدوس گفتند میخواهند برای جشنواره جابربن حیان کار پژوهشی انجام بدهند. گفتند ما میخواهیم روی یوز کار کنیم. دیدم خیلی زحمت کشیدند بعد برای آنها معرفی نامه صادر کردیم تا راحتتر بتوانند با سازمان محیطزیست ارتباط برقرار کنند. فیلمی هم از انجمن یوزپلنگ گرفته بودند که سرکلاسها نشان دادیم. آقای غلاملو هم سر کلاسها درباره یوز و حفاظت از آن صحبت کردند تا ذهنیتی برای بچهها ایجاد شود. بعد براساس این ذهنیت بچهها نقاشی کردند».
امیر مهدی غلاملو، معلم علاقهمند به محیطزیست که در اجرای طرح شناسایی یوز به بچههای مدرسه نقش مهمی داشته است، گفت: «من اطلاع نداشتم که اولیا چنین برنامهای دارند اما وقتی از طرح آنها با خبر شدم بسیار خوشحال شدم و کار را به همان شکلی که توضیح دادند دنبال کردیم تا به این مرحله رسید».
از نگاه کارشناس
جورابچیان از کارشناسان پرسابقهای است که مدیریت پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی را برعهده داشته است. او در همان جلسه گفت: «مشکلی که وجود دارد این است که متأسفانه امروز اغلب نهادها به جای اینکه دنبال کار باشند دنبال پول هستند. به خاطر دارم اوایل انقلاب یکی از شبکههای تلویزیونی که تازه راهاندازی شده بود بهطور مجانی برای محیطزیست برنامه پخش میکرد؛ ما دادهها را میدادیم، آنها پخش میکردند، اصلا هم صحبت از پول نبود اما الان صدا وسیما بدون پول قدم از قدم بر نمیدارد، ارقام هم نجومی است».
این کارشناس در پایان به نکته درخور تأملی اشاره کرد:«محیطزیست بیش از هرچیزی از دانشگاهها آسیب دیده و میبیند زیرا بر خلاف تصوری که وجود دارد اغلب استادان بهدنبال عقد قرارداد با سازمان محیطزیست هستند تا مثلا درباره یوز یا آهو مطالعه کنند. این درحالی است که این مطالعات سالها پیش انجام شده و امروز همان اطلاعات را با رنگ و لعاب جدیدی در قالب پروژه مطالعاتی تدوین میکنند؛ این روند نادرستی است که جز تخریب طبیعت ثمری ندارد».