این خبر را روز گذشته معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ منتشر کرد تا احتمالاً نشان دهد که فضای نشر کشور فعال، پویا و رو به رشد است. اما بد نیست به اطلاعات دیگری نیز در این باره توجه کنیم که حدود 3ماه پیش مدیرعامل مؤسسه کتابشهر ارائه کرده است. حامد شفق پنجم آذر به ایسنا گفته بود: در ایران 11هزار ناشر فعالیت میکنند و این در حالی است که تنها 2500 فروشگاه کتاب در کشور وجود دارد و تناسب نداشتن تعداد ناشران با فروشگاههای کتاب یک معضل و از مهمترین مشکلات حوزه نشر در کشور است.
شفق میگوید: این امر باعث میشود کتابهای تولیدشده جایی برای فروش نداشته باشند. در سالجاری 27هزار و 100 عنوان کتاب چاپ اول منتشر شده است. باید به محل و ظرفیت فروش این کتابها نیز توجه کرد، اما در حال حاضر به این مسئله توجه نمیشود. البته آنچه در سخنان شفق دیده نمیشود، تعداد ناشران فعال است؛ مسئولان بهصورت سنتی به آمار و اعداد و ارقام علاقه ویژهای دارند. اعداد فینفسه جذابند و این جذابیت سبب میشود بسیاری از وقایع دردناک، پشت آمار پنهان بمانند و... ناشران فعال کشور به سختی به همین رقم 2500 میرسند و باقی، با توجه به شرایط خاصی که برای امتیاز نشر در ایران فراهم است، در حد یک مجوز باقی ماندهاند یا دستبالا، متأسفانه، به موارد ویژهای از همین شرایط مشغولند که ارتباط چندانی به چاپ و نشر کتاب ندارد. بر این اساس، گذشته از موضوع همیشگی توزیع و نحوه ارائه آثاری که این ناشران منتشر میکنند، بهعنوان تاریکترین نقطه صنعت نشر در ایران، لازم است به این شرایط نیز توجه شود. در واقع بد نیست مسئولان وزارت فرهنگ به این نکته نیز بیندیشند که اساساً چه تعداد از این همه ناشر، واقعاً و بهصورت فعال، کار نشر کتاب انجام میدهند.
به گفته بهمن دری، انتشارات مؤسسه اکو، بنیاد فرهنگی و هنری رودکی، کانون زبان ایران وابسته به کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان، مرکز آمار ایران، انتشارات نمایش وابسته به مؤسسه انجمن نمایش، معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح انتشار قوانین و مقررات ریاستجمهوری، محله، فیض مولانا، صبح شادی، کتاب سپید، کتاب مهر، رنگین کمان اشراق، انتشارات بینالمللی امامخمینی(ره) و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس از جمله مؤسساتی هستند که پروانه آنها در سالجاری صادر یا تمدید شده است.
نمایشگاه، همین و تمام
2 روز پیش از انتشار این آمار و ارقام، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اصفهان رفته بود تا هفتمین نمایشگاه بزرگ کتاب اصفهان را افتتاح کند. بهمن دری در این مراسم گفت: کتابهایی که فروش نرفته، سرمایه ناشر است و هیچ وقت تبدیل به ضایعات نمیشود. اگر 50درصد قیمت چنین کتابهایی هم پایین بیاید، در آینده مثل فرش قیمت پیدا خواهد کرد. دری همین طور گفت: برگزاری نمایشگاه بدون حمایت مالی و معنوی معاونت فرهنگی ارشاد ممکن نیست و برگزاری نمایشگاه یکی از ایدهآلهای ما و یکی از محورهای عدالت است و بدون برپایی نمایشگاه موفق نخواهیم شد. نمایشگاه تمام ارکان نشر را رعایت میکند و بهترین راه برای پیدا کردن کتاب رفتن به نمایشگاههاست.
این تأکید دری که از زمان آغاز کارش در معاونت فرهنگی تاکنون کاهش نیافته است نشان میدهد سیاست اصلی و شاید تنها سیاست وزارت فرهنگ برای حل معضل توزیع، تمرکز بر نمایشگاه، با توجه به تمرکززدایی از پایتخت است. به عبارت دیگر، جز توجه به نمایشگاههای استانی و فعالتر کردن نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، عملاً اتفاق قابل توجه دیگری در حل مشکل توزیع دیده نمیشود. نتیجه این فرایند، افزایش روزافزون تعداد ناشران است، بدون آنکه فکری برای عرضه کتابهای این ناشران اندیشیده شده باشد. دری در اصفهان از ناشران نیز در زمینه توزیع و ارائه کارهایشان انتقاد کوچکی کرد و گفت: ناشران در امر تبلیغات ضعیف هستند و تبلیغ و تقویت ناشر و پدیدآورنده مولفههای خوبی برای تقویت کتاب و کتابخوانی است.
این انتقاد البته درست است. ناشران ایرانی بسیار محافظهکارانه وارد تجارت کتاب میشوند و گمان میکنند اگر برای تبلیغات هزینه کنند، پاسخ مناسب را دریافت نخواهند کرد؛ گمانی که در معدود مواردی که آزموده شده، بهکلی نادرست از آب درآمده است. با این حال انداختن توپ به زمین یکدیگر دردی را دوا نخواهد کرد. اعطای مجوز به ناشران بیشتر و از آن مهمتر، تمدید مجوز فعالیت ناشرانی که البته فعال، مفید و مؤثر باشند، قطعا از جمله وظایف روشن و بدیهی معاونت فرهنگی است، اما حتی انجام وظایف نیز با هوشمندی و برنامهریزی بیشتر و بهتر، سزاوارتر خواهد بود.