مورد اشکال، بحث بازنشستگی کفاشیان و عزیزمحمدی است که یک روز پیش از انتخابات هم از سوی سازمان بازرسی مطرح شده بود و پس از انتخابات هم با تاکید بر اینکه کفاشیان دوشغله محسوب میشود، به جریان افتاده است، اما این پافشاری که میتواند بهعنوان آخرین راهحل باقیمانده برای هموارکردن راه قریب به فدراسیون فوتبال تلقی شود، عواقب تلخی برای فوتبال ایران در پی دارد.
هنوز ماجرای تعلیق فوتبال ایران پس از جام جهانی 2006 فراموش نشده و دلیلی وجود ندارد که فیفا این بار بخواهد از این مورد چشمپوشی کند. کمیته اضطراری فیفا که ریاست آن را شخص سپ بلاتر برعهده دارد، رفتوآمدها در فدراسیونهای ملی را رصد میکند و با مشاهده دخالت دولتی بلافاصله واکنش نشان میدهد که چیزی جز تعلیق فوتبال آن کشور نیست.
پیامد تعلیق هم محرومیت تیمها و افراد از شرکت در مسابقات و جلسات بینالمللی و قطع کمکها و سرمایهگذاریهای فیفاست. آخرین نمونه مشابه هم به برکناری اعضای فدراسیون فوتبال گامبیا از سوی دولت این کشور برمیگردد. فیفا اعلام کرده است هیچ کمیته موقتی را که وزارت ورزش و جوانان این کشور تعیین کند به رسمیت نمیشناسد. بدینترتیب کمترین نتیجه تعلیق فوتبال ایران، حذف تیم ملی از مرحله مقدماتی جام جهانی 2014 و تیمهای ایرانی از لیگ قهرمانان آسیا خواهد بود.
حال باید پرسید که مدیریت قریب نسبت به کفاشیان چه مزایایی دارد که فوتبال ایران به ازای آن باید چنین هزینه سنگینی بپردازد؛ مزایایی که اکثریت اعضای مجمع هم متوجه آن نشدند و به کفاشیان رای دادند!