عصر پنجشنبه بیست و ششم بهمن ماه، ساکنان آپارتمانی در کوی الوند بلوار مرزداران، با دیدن توقف خودروهای پلیس در جلوی آپارتمانشان از 2 جنایت فجیع که در طبقه دوم رقم خورده بود مطلع شدند.
قربانیان عباس صاحبخانه 67 ساله و دختر 40 ساله او به نام لیدیا که پس از فوت همسرش از ترکیه به ایران آمده و زندگی جدیدی را با پدرش آغاز کرده بود بودند.
با ورود کارآگاهان به این واحد آپارتمانی، آنها با اجساد قربانیان مواجه شدند که بررسیهای ماموران تشخیص هویت نشان میداد لیدیا بر اثر وارد آمدن ضربات جسمی سخت به سرش از پای درآمده است و پدرش که جسد او در فاصله ای اندک از محل قرارگرفتن جسد این زنکشف شده بود، با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان به بازجویی از برادر صاحبخانه که نخستین کسی بود که به صحنه جنایت رسیده بود پرداختند، در این بازجویی ها بود که او گفت: بعد از 2 روز بی خبر ماندن از برادرم و دخترش، در حالی که به غیبت ناگهانی آنها مشکوک شده بودم، به آپارتمانشان آمدم ولی هر چقدر زنگ زدم، کسى در را به رویم باز نکرد، با دیدن کفش های برادر و دخترش در بیرون در، نگران شدم و سعی کردم در را بازکنم و در آن موقع بود که با اجساد خون آلود آنها روبرو شدم.
در حالیکه زمان احتمالی جنایت مشخص شده بود، کارآگاهان در بررسی دقیق و موشکافانه صحنه جنایت دریافتند قاتلان احتمالا افرادی آشنا بوده اند که به راحتی و بدون استفاده از زور به خانه قدم گذاشته و جنایت مرگبار را رقم زده اند، به این ترتیب به دستور بازپرس بهروز هنرمند تمامی کسانی که احتمال میرفت در این 2 روز به این خانه رفت و آمد داشته باشند تحت بررسی قرار گرفتند.
نقشه سیاه مرد نقاش
کارآگاهان جنایی پایتخت در ادامه تحقیقات خود برای گشودن راز این جنایت به مرد جوانی رسیدند که بررسی ها نشان می داد از10 روز قبل درخانه قربانیان مشغول نقاشی ساختمان بوده و روز جنایت نیز قرار بوده به منزل آنها برود.
با ردیابی منزل این مرد جوان وی به عنوان مظنون اولیه بازداشت شد، ولی در حالی که وی مدعی بیگناهی بود، در بازجویی ها به کارآگاهان گفت: از روز وقوع جنایت، برادر کوچکترم به نام احمد با مرد معتادی به نام سیاوش به طور ناگهانی ناپدید شده اند.
با اظهارات مرد نقاش، بازپرس جنایی دستور دستگیری احمد و سیاوش را که مظنونین اصلی این 2 جنایت بودند صادر کرد، با شروع بررسی های پلیسی کارآگاهان توانستند رد احمد را در زندان شهرستان لنگرود پیدا کنند، با احضار این مرد جوان که چند روز پس از وقوع جنایت به اتهام خرید وفروش و مصرف موادمخدر راهی زندان شده بود وی از سوی کارآگاهان اداره دهم (ویژه قتل) آگاهی تهران تحت بازجویی قرار گرفت.
احمد که تصور نمی کرد پلیس توانسته باشد رد وی را که بدون برجای گذاشتن هیچ سرنخی از محل جنایت فرار کرده بود پیدا کند، وقتی تحت بازجویی های فنی و پلیسی قرار گرفت، درباره چگونگی ارتکاب 2جنایت گفت: مدتی قبل زمانی که برادرم در منزل قربانیان، مشغول نقاشی بود، با مشاهده اثاثیه منزل و وضعیت ظاهری آنها با طمع بدست آوردن پولهایی که فکر میکردم در خانه وجود دارد نقشه سرقت را طراحی کرده و به مرد معتادی به نام سیاوش که با وی در قهوه خانه ای آشنا شده بودم وعده دادم که اگر با من همکاری کند پول خوبی گیرش می آید.
روزحادثه با همدیگر برای اجرای نقشه به قتلگاه رفتیم ،عباس درخانه تنها بود، او در را بهرویمان بازکرد، به محض ورود به خانه به سویش حمله ور شده و او را با ضربات چاقو از پای درآوردم، درحال جستجو برای پیدا کردن اموال با ارزش خانه بودیم که لیدیا از راه رسید، چون ما را دیده بود، به او حمله ور شده و با ضربات جسمی سخت او را نیز به قتل رساندیم.
پس از آن با سرقت 300هزارتومان پول که داخل کیف دستی لیدیا بود و همچنین 100 هزارتومان دیگر که در داخل کمد دیواری بود ازقتلگاه خارج شدیم .150 هزارتومان به سیاوش دادم وبقیه مبلغ را خودم برداشتم که تمام این پول خرج خرید ومصرف مواد مخدرمان شد.
با روشن شدن ابعاد این جنایت تلخ جستجو برای یافتن مخفیگاه سیاوش آغازشد و وی سرانجام بامداد پنجشنبه در خانه خود در شهریار از سوی کارآگاهان اداره 10 آگاهی پایتخت دستگیر شد.