آرزو فیروزفر: سری اول خنده بازار نوروز ۹۰ روی آنتن رفت. آن هم در شکل و محتوای آیتمی؛ شیوه‌ای که برنامه‌سازان ما در اوایل دهه ۷۰ استفاده می‌کردند و به‌نظر می‌آمد مدتی است که فراموش‌شده و مخاطب هم شاید امروز دیگر خیلی از آن استقبال نکند.

تلویزیون - برنامه خنده بازار

در چنین شرایطی خنده بازار آمد و اتفاقا با همان شکل و شمایل توانست مخاطبان خود را هم جذب کند. از نکات قابل توجه این برنامه این بود که در هر آیتمی یک موضوع روز با شبیه‌سازی به فرد مسئله‌ساز ساخته می‌شد و گروه گریم این مجموعه تا به حال حدود ۸۰۰ گریم روی بازیگران این مجموعه پیاده کرده‌اند. یکی از آیتم‌هایی که شاید بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، آیتم پارک علت بود که برگرفته از برنامه پارک ملت با اجرای محمدرضا شهیدی‌فر ساخته شد. این آیتم با بازی یزدان فتوحی همراه بود که در ادامه گفت‌وگو با این نویسنده، کارگردان و بازیگر را می‌خوانیم:

  • برنامه‌های آیتمی نظیر خنده‌بازار از اوایل دهه ۷۰ به تلویزیون آمدند اما به‌نظر می‌رسید که تاریخ‌مصرف‌شان به پایان رسیده باشد. آیا این‌طور نیست؟

من از ابتدا قرار بود که هنرپیشگی کنم ولی فضایی پیش آمد که به سمت کارگردانی پیش رفتم و در این میان نیز آقای لبخنده نقش مؤثری داشتند. دستیار کارگردان و برنامه‌ریز بودم و در ادامه خودم کارگردانی را آغاز کردم و ۴ تله فیلم و ۷ فیلم کوتاه ساختم. سال گذشته حدود اواسط بهمن ماه آقای عباسی به من گفت که قصد انجام چنین کاری را دارد و من هم او را دلگرم کردم و گفتم حتما این کار را انجام بده. من خودم هم مشتاق بودم که چنین کاری ساخته شود و با توجه به شناختی که از شهاب عباسی داشتم مطمئن بودم که می‌تواند یک فکر نویی را اجرایی کند، تا اینکه کار شروع شد و من در جریان کلیت کار قرار گرفتم. او ابتدا در این مجموعه نقش آقای فرهادی را به من پیشنهاد کرد که من این نقش را خیلی دوست داشتم و همه بچه‌هایی که الان هم در مجموعه کار می‌کنند، همه به‌دنبال این بودیم که کار دیده شود. البته برای بار اول کار بسیار سختی بود و من که نخستین تجربه‌ام بود و تا به حال کار آیتمی انجام نداده بودم وقتی برای نخستین‌بار آیتم نوشتم خیلی مهارت نداشتم و کمک‌های دوستان باعث شد تا من آیتم‌نویسی ‌را به‌خوبی پیش ببرم. ضمن اینکه پیش از این من اصلا کار کمدی انجام نداده بودم و کارهایی که خودم ساخته بودم ملودرام بود و فیلم‌هایم هم همه جدی بود ولی آقای عباسی خصلت‌های من را می‌دانست. البته در کار اول خنده‌‌بازار همه‌مان از اول تا آخر استرس داشتیم و می‌خواستیم بدانیم که چه اتفاقی می‌افتد. من پشتوانه کارگردانی خود را آورده بودم و دائم نگران بودم که شاید این اتفاق خوب نشود و فیلمسازی‌ام را از دست بدهم. شهاب عباسی نگران کارهای ادامه‌دار بود و بقیه هم هرکدام نگرانی‌هایی داشتند ولی همه امیدمان به موفقیت سریال خیلی زیاد بود. چون همه با دلی پاک آمده بودیم و همه راضی بودیم. کسی به خاطر نان و پول نیامد. همه دوستانه جمع شدیم تا کاری را انجام بدهیم و خوشبختانه گرفت و این شروع ماجرا بود.

  • حضور در آیتم‌های مختلف برای یک بازیگر سخت نیست؟

خیر سخت نیست. فقط برخی تیک‌ها از چند شخصیت که خیلی روی آنها ریز شده بودم رویم مانده است. مانند محمدرضا شهیدی‌فر یا فیروز کریمی. مثلا با دوستان در حال صحبت هستم که تکه کلام یا حرکتی را انجام می‌دهم که متعلق به شهیدی‌فر است. این نقش‌ها رویم خیلی تاثیر گذاشت ولی چون این کار را خیلی دوست دارم از آن انرژی می‌گیرم چون من اینجا هم می‌نویسم و هم بازی می‌کنم. خستگی با یک خنده در اینجا برطرف می‌شود. گروه خیلی خوبی داریم و جمع خوبمان به خنده بازار کمک کرده است.

  • چقدر طول می‌کشد تا تیک‌های شخصیت‌ها را کشف و اجرایی کنید؟

چون خودم کارگردان هستم، می‌دانم که چه‌کار می‌کنیم. آنقدر ریزبین شده‌ایم که در کمترین زمان می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم کشف کنیم. مثلا قبل از اینکه برنامه پارک علت را بازی کنم، برنامه پارک ملت را می‌دیدم و آن را خیلی دوست داشتم ولی آنقدر ریز نبودم که تیک‌های مجری را کشف کنم. فقط به گفت‌وگو گوش می‌کردم و البته خیلی وقت‌ها هم از گفت‌وگو عصبانی می‌شدم چون احساس می‌کردم که مخاطب نادیده گرفته می‌شود و بیشترین نقدی هم که در آیتم پارک علت داشتیم همین بود. نقد به مهمانان یا خود آقای شهیدی‌فر نبود. نقد به برنامه بود که مخاطب در جریانش قرار نمی‌گرفت و دو نفر آدم صحبت می‌کردند و مخاطب می‌توانست در خلالش بزند ۱۰کانال دیگر تماشا کند و دوباره برگردد و ببیند که آنها هنوز سر همان بحث هستند. خیلی سخت نیست برایمان و کافی است که یک خط بگیریم. مثلا آن روزی که به من گفتند یزدان تو به فیروز کریمی شباهت داری، من فقط به این فکر کردم که چند سال پیش آقای فیروز کریمی مربی بودند و من شاگردشان بودم و اصلا یادم نمی‌آمد که چه تیک‌هایی دارند و چطور صحبت می‌کنند. ما رفتیم در اینترنت جست‌وجو کردیم و تکه مصاحبه‌هایش را دیدم و فکر کنم یک ربع هم نشد و در همین مدت کوتاه به همه آنچه از این شخصیت می‌خواستم رسیدم. یا آقای دادکان، یا آقای مرفاوی که صدایشان را در موبایلم ضبط کردم و تا قبل از شروع آیتم گوش می‌کردم و تن‌صدا در ذهنم مانده بود و به همان شیوه صحبت می‌کردم. یا آقای ده‌نمکی هم همین طور. خیلی کار سخت و دشواری نیست که بگویم نمی‌شود.

  • ولی مخاطب خیلی متوجه این زمان کم نمی‌شود.

بله. خب بالاخره هنرمند از این راه پول درمی‌آورد. یک نجار وقتی خوب پول درمی‌آورد که خوب نجاری کند، یک هنرپیشه خوب هم زمانی می‌تواند پول خوب دربیاورد که خوب بازی کند. الان بیشترین کار ما همین است و اگر نتوانیم این کار را انجام بدهیم، اصلا برای چه باید در این حرفه باشیم؟ خیلی مواقع حرص می‌خورم که در برخی کارها افرادی وارد شده‌اند که اصلا جایشان اینجا نیست و من دلم برای خودشان می‌سوزد.

  • شما به‌عنوان نویسنده و بازیگر در این اثر حضور دارید، زاویه دیدتان برای انتخاب و ورود به سوژه‌ها چگونه است؟

ما یکسری خط قرمزها اینجا برای خود داریم و می‌دانیم که چه کارهایی را باید انجام بدهیم و چه کارهایی را انجام ندهیم. این موضوع در کل مجموعه‌سازها وجود دارد. خودمان هم یک جورهایی با هم همفکر هستیم. من و شهاب عباسی الان خیلی به هم شبیه شده‌ایم و وقتی من متوجه شدم که سلیقه او چگونه است و یک آیتم را چگونه انتخاب، آغاز و به پایان می‌رساند، کارم راحت شد. سری‌های اول بیشتر با هم صحبت می‌کردیم و تبادل نظر داشتیم ولی الان اینگونه نیست و وقتی یک تعریف کوتاه از آیتم ارائه می‌دهم، آقای عباسی به سرعت آن را درک می‌کند و دیگر مشکلی نیست.

  • محتوا تکراری نمی‌شود؟

بچه‌های ما اینجا همه به‌روز هستند و هر روز در حال خواندن مطالب روزنامه‌ها و سایت‌ها هستیم. همین جا یک گروهی هستند که تمام مطالب مهم روزنامه‌ها را برای ما می‌برند و ما سرفصل‌های آنها را می‌خوانیم و اگر به درد آیتم بخورد از آن استفاده می‌کنیم. گاهی هم می‌بینیم که یک صفحه مطلب روزنامه است و ما از آن یک خط دیالوگ درمی‌آوریم که خط اصلی آیتم ما را تشکیل می‌دهد. آن یک خط کل داستان ما را جلو می‌برد. بچه‌های خنده‌بازار کاملا به‌روز حرکت می‌کنند.

  • هرچه نویسندگان می‌نویسند باید مو به مو اجرا شود؟

خیر. ما اینجا دیکتاتوری و استبداد نداریم. چون شهاب عباسی این موضوع را باب کرد. همه می‌توانند نظر بدهند و در نهایت خود شهاب عباسی تصمیم‌گیرنده است. فرید شب‌خیز نیز همین نقش را دارد و محمد هاشم‌زاده نیز همین گونه است. ما با این سه نفر خیلی راحت می‌توانیم ارتباط برقرار کنیم. شما سر کارهای دیگر می‌روید و می‌بینید که نمی‌توانید با کارگردان ارتباط برقرار کنید ولی اینجا همه نظر می‌دهند و از نظرات همه استفاده می‌شود. حتی اگر کارگردان موضوعی را نپذیرد برای آن دلیل قانع‌کننده می‌آورد. ما توانایی بچه‌ها را می‌شناسیم آیتم‌ها هم طوری نوشته می‌شود و نقش‌ها به کسانی سپرده می‌شود که توانایی‌اش را دارند. کم می‌شود که در بداهه اتفاقی برای آیتم بیفتد ولی طوری می‌نویسم که کل ماجرا برای بازیگر روشن باشد. اینجا هم با تعدادی از بازیگران واقعا به راحتی بازی می‌کنم و بده‌بستان‌های بسیار خوبی با هم داریم. مانند سیاوش مفیدی، محمدرضا شفیعی، شهاب عباسی و... با این افراد که بازی می‌کنم، خیلی خوب از آب درمی‌آید و حرف هم را می‌فهمیم. مثلا نقد فیلم‌ها را خود من می‌نویسم و دوستشان دارم. به‌شدت هم ادای دین به کارگردان‌هایی است که به آنها علاقه دارم. آقای کیمیایی، علی حاتمی و... ما در آن آیتم، حرف‌های روز را در قالب فیلمی که بیننده دوستش دارد و در قالب آن سکانس به بیننده می‌گوییم. برایم هم خیلی لذت‌بخش است. دیالوگ‌ها را هم عین همان فیلم می‌نویسم و حتی آکسان‌ها را هم رعایت می‌کنم، فقط متن دیالوگ‌ها تغییر کرده که خوشبختانه مورد استقبال هم واقع شده است. خنده‌بازار پشت صحنه خوبی دارد که مخاطب اثر خوبی هم می‌بیند.

  • فکر می‌کنید مخاطب از دیدن خنده‌بازار لذت می‌برد؟

بیشترین چیزی که برای من خیلی تعجب‌آور بود و دیدم که پس از گذشت ۵ الی ۶ آیتم اینطور بین مخاطب جا باز کرد، آیتم پارک علت بود و الان هم اگر مرا جایی دعوت می‌کنند به خاطر همین آیتم است و می‌گویند آقا همه چیز خوب بود ولی این یک آیتم چیز دیگری است. البته نظرمان هم این است که تا موضوعات جذابی به دست نیاوردیم، دیگر این آیتم را نداشته باشیم و بگذاریم در اوج بماند چون دیگر تکراری می‌شود و حرفی برای گفتن نخواهد داشت. شاید خیلی از مخاطبان می‌گویند چرا فلان آیتم حذف نمی‌شود و هنوز هست؟ اگر تأمل کنند، خواهند دید که ما هنوز در این آیتم‌ها حرفی برای گفتن داریم و هنوز خالی نشده است. مثلا آیتم هشت دیگر تمام شد.

  • درحالی‌که این آیتم با شایعات بسیاری همراه بود؟

بله. متأسفانه شایعات بی‌خودی با این آیتم همراه شد. درصورتی که ما طی جلساتی که با آقای جیرانی و آقای فراستی داشتیم برخی از نکات مورد توجه ما قرار گرفت. آنها و حتی عادل فردوسی‌پور با سعه‌صدر بسیاری با ما همراهی کردند و ما فقط به این دلیل این آیتم را حذف کردیم که احساس کردیم در حال تکرار هستیم. مگر ما چند کارگردان داریم و یا چند موضوع درباره کارگردان‌ها داریم که بخواهیم به آنها بپردازیم؟ گذاشته‌ایم کمی این موضوعات جمع شود و شاید در ماه رمضان آیتم هشت را دوباره داشته‌باشیم.

  • یعنی امکان بازگشت آیتم هشت وجود دارد؟

بله، احتمال دارد. چون ما بینندگان خود را به سختی جذب کرده‌ایم. آن هم در سخت‌ترین شرایطی که سریال‌های نوروزی با هم مبارزه می‌کردند تا دیده شوند. این سریال در بدترین زمان کنداکتوری گل کرد. همین الان هم ما زمان پخش مشخصی نداریم ولی بینندگان ما خودشان زمان پخش را در می‌آورند که برای ما بسیار جذاب است. فقط می‌توانم خدا را شکر کنم.

کد خبر 164843

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز