روز اختتامیه است و زمانی که وارد سالن خلیجفارس میشویم، با چهرههای آشنایی برخورد میکنیم که بهانهای مشترک آنها را به آنجا کشانده است.
کریستین سالازار (نماینده یونیسف در ایران)، دکتر امیدوار رضایی (رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس)، مهتاب کرامتی (بازیگر و سفیر حسن نیت یونیسف)، جعفری جلوه (معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد) و دکتر نخعی (رئیس شورای سیاستگذاری سلامت صدا و سیما) همگی جمع شدهاند تا پیامی مشترک را به گوش همه برسانند: «ایدز مشکلی شخصی نیست، بلکه بیماری اجتماعی مشترکی است که در صورت عدم اطلاعرسانی صحیح، ریشههای جوامع سهلانگار را میخشکاند.»
دکتر شهرام رفیعیفر - دبیر جشنواره - در رابطه با هدف از برگزاری میگوید: «بیماری ایدز، حاصل رفتارهای پرخطری است که در برخی جوامع نظیر کشور ما، اسیر تابوهایی شده و برخی اطلاعرسانی در زمینه آن را حرکت برخلاف خط قرمزها میدانند، در حالی که ما معتقدیم با رعایت اصول دینی، باورهای متداول عرفی و خط قرمزها میتوان از رسانههای بصری به عنوان تأثیرگذارترین فاکتور پیشگیرنده استفاده کرد، چرا که در بسیاری از موارد با پیشگیری از این بیماری میتوان ضررهای مالی، جانی، روانی و ... ناشی از ایدز را به حداقل رساند.»
انگ زدایی از بیماران مبتلا
شبکههای ملی و استانی سیمای جمهوری اسلامی ایران، دانشگاههای علوم پزشکی و تولید کنندگان مستقل آثار سینمایی، تلویزیونی و فیلمنامههای ایدز، شرکت کنندگان این جشنواره را تشکیل میدادند و مرکز مطالعات و تحقیقات زنان به عنوان مجری طرح برای اولین بار در حرکتی گسترده سعی کردند تا علاوه بر ارائه محصولاتی در زمینه پیشگیری از ایدز، به موضوع «انگ زدایی از بیماران مبتلا» نیز بپردازند.
دکتر رفیعیفر با اشاره به لزوم برقراری ارتباط سالم با این بیماران، میگوید: «اگر کسی سرطان سینه داشته باشد، تنها دردش بیماری است چرا که حمایت و همدلی دیگران با اوست، اما در رابطه با کسی که به بیماری ایدز مبتلا است، اولین چیزی که به ذهن دیگران میرسد، خطاکاری این افراد، دوری از آنها و پرهیز از برقراری ارتباط است،کسی به این موضوع که بیماری علاج قطعی ندارد، داروهای این بیماران گران است، یا مراقبتهای بیمارستانی مناسب ندارند، فکر نمیکند و ما میخواهیم با این کار، نوع نگاه مردم به این افراد و خانوادههایشان را تغییر دهیم، چرا که به عنوان یک رسانه، مسئول از بین بردن قضاوتها و ارزشگذاریها و انگها هستیم.»
نتیجه بررسیهای اجتماعی نیز نشانگر آن است که 64 درصد از افراد جامعه اطلاعات خود در رابطه با این بیماری را از تلویزیون گرفتهاند و فاکتور دیدن نسبت به مطالعه رسانههای مکتوب عامل تأثیرگذارتری بوده است.
رفیعی با اشاره به لزوم بازبینی در سیاستهای صدا و سیما میگوید:«چیزی به عنوان آموزش جنسی در رسانههای ما وجود ندارد اما کاری که میتوان کرد این است که پزشکان فعال در این زمینه را به مردم بشناسانند و یا گامهایی در جهت آگاهی پدر و مادرها بردارند تا بدین وسیله زمینههای تعامل و حمایت از آثار خودجوشی که در سینمای ایران وجود دارد نیز فراهم شود.»
وی در ادامه ،با اشاره به باورهای غلط رایج میافزاید: «در یک سری از فیلمهایی که پیش از این تهیه میشد، شاهد زنان خیابانی بودیم که پس از ترک محلی، روی آینه مینوشتند، به جمع ایدزیها خوش آمدید، در حالی که برخی از زنان مبتلا به ایدز به واسطه شوهرانشان که عمدتاً از معتادان تزریقی بودهاند، مبتلا شدهاند، سعی ما بر این بوده که حتی قضاوتی در رابطه با چنین مردانی را هم از میان برداریم.»
شهروندانی که نادیده گرفته میشوند
جالب است بدانید سال گذشته نیز جشنوارهای با موضوعیت بررسی فیلمهای مربوط به ایدز برگزار شده بود و جشنواره حاضر با پوشش بخشهای متنوع و گستردهتری در این حوزه سعی کرده است تا پوشش مناسبتری به محصولات تولید شده در این عرصه دهد. مهتاب کرامتی - بازیگر - در این زمینه میگوید: «جشنوارهای که سال گذشته برگزار شد، جشنواره مثبتی برای فیلمهای کوتاه بود، اما چیزی که امسال و برای اولین بار در کشور ما اتفاق میافتد، بسیار کاملتر است و پوشش گستردهتری دارد.»
وی در ادامه به آمار رو به رشد مبتلایان اشاره کرده و میگوید: «اگر به آمارهای تعداد مبتلایان نگاه کنیم، خیلی وحشتناک است ولی شاید در مقایسه با سایر کشورهای دنیا آمار محدودی به نظر آید. اگر بخواهیم در میان کودکان و نوجوانان که خیلی هم مهمند، آمار را بررسی کنیم 60 درصد کل مبتلایان هستند، شاید این ارقام این فکر را متبادر کند که ایدز در ایران جدی نیست ولی دقیقاً چیزی که در ایران کمبودش حس میشود، کمبود آگاهی و نبود اطلاعات کامل در بین جوانان است و قطعاً این جشنوارهها، فیلمها و آثار به هر شکل میتواند در بالا بردن این آگاهی تأثیر گذار باشد که پرداخت جدیتر به مقوله پیشگیری را به دنبال دارد.»
وی در ادامه و در پاسخ به این سؤال که آیا تنها دغدغه در رابطه با بیماران مبتلا به ایدز پیشگیری است و یا در رابطه با بهبود کیفیت زندگی این افراد هم کاری انجام شده است یا خیر، میگوید: «اتفاقاً چند نمونه از فیلمها دقیقاً به مقوله بالا بردن کیفیت زندگی در این بیماران میپرداخت، حتی در یکی از فیلمها به نام «سرخ» که خود من بازیگر آن بودم سعی بر این بود که علاوه بر بالا بردن آگاهی مردم در زمینه این بیماری، انگزدایی اجتماعی اتفاق بیفتد و مبتلایان بتوانند راحتتر و با امنیت و آسایش بیشتر در این جامعه زندگی کنند و اگر نمیتوانیم کار خاصی برای آنها انجام دهیم، به زخمشان نمک نپاشیم، چرا که اصلاً مهم نیست بیماری به چه شکلی به وجود آمده، بلکه مهم آن است که کمک کنیم بیمار مبتلا به دور از انگهای اجتماعی و نظیر یک شهروند عادی زندگی کند.»
کریستین سالازار، نماینده یونیسف در ایران، هم طی گفتوگویی در مراسم اختتامیه به این نکته اشاره میکند: « حرکت برگزار کنندگان این جشنواره در خصوص اختصاص موضوع کار در حوزه سلامت و پرداختن هنرمندان سینمای ایران به مقوله ایدز بسیار ارزشمند است، چرا که تعریف ایدز در جامعه کنونی ایران بسیار تغییر یافته است، این بیماری از بیماری رایج در بین معتادان تزریقی به حوزه روابط جنسی کشیده شده است و ورود به این حوزه خبر از وجود خطرات جدی برای جوانها میدهد، از این رو انجام سیاستگذاریهای مناسب در زمینه انجام اقدامات پیشگیرانه باعث مصونیت طیف بیشتری از جوانان خواهد شد.»
سالازار، مهمترین مسئله در برخورد با این بیماری را آگاه کردن مردم تا جایی میداند که ایدز یک دغدغه عمومی شود، چیزی که مسئولان بهداشتی به تنهایی از پس آن برنخواهند آمد و چنانچه کمک و حمایتهای همه جانبه ارگانهای دولتی مثل آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و ... در کنار رسانهها و ارگانهای خصوصی نباشد، این راه به بیراهه خواهد رفت.
زنگ خطری برای جوان ها
دکتر امیدوار رضایی - رئیس کمیسیون بهداشت مجلس - هم به بالا رفتن دانش عمومی اشاره میکند و میگوید: «زمانی بود که صحبت از ایدز و بیماریهای جنسی مشکل بود اما از سال 83 به بعد و با دستور اکید رهبر معظم انقلاب در سال 84 به منظور پیشگیری و درمان این بیماری قانونهایی ایجاد شد.»
وی در ادامه و با اشاره به اصل سوم قانون اساسی تبعیض ناروا را جزء مواردی بر میشمرد که حاکمیت باید علیه آن اقدام کند و انگزدایی از بیماران ایدزی از آن دسته است.
رضایی معتقد است که مردم حق دارند بدانند، مخصوصاً اطلاعات و آموزشهای مرتبط با سلامت در صورتی که در بهبود کیفیت زندگی افراد تأثیر داشته باشد، در صورتی که از آنها دریغ شود، جرم محسوب میشود.
بد نیست بدانید یکی از حامیان این جشنواره، اعضای «انجمن زندگی مثبت» بودند و بسیاری از دستاندرکاران امور اجرایی این جشنواره را مبتلایان به ایدز تشکیل میدادند، آنها در کنار سایر متخصصین و هنرمندان سعی میکردند تا گامی مثبت در جهت شناساندن زوایای پنهان این بیماری بردارند.
یکی از این افراد ، مرد جوانی است که سالها اسیر اعتیاد تزریقی بوده، در زندان آلوده شده اما با کمک همسرش که او هم از مبتلایان است، اعتیاد را ترک کرده و مثل تمام انسانهای شریف دیگر سعی میکند ، چرخ زندگی را به هر سختی که میشود بچرخاند. او میگوید:«زندگی ما مثل ماهیهای قزل آلاست، زمانی که میخواهیم درست زندگی کنیم، میشود، شنابرخلاف شیب رودخانه.»
یکی دیگر از این افراد، زن جوانی است که به واسطه همسر معتادش به ایدز مبتلا شده ، او با گله از نبود اطلاعرسانی مناسب در گذشته، میگوید: «زمانی که من دبیرستانی بودم یا در سن ازدواج قرار داشتم، نه کسی از این بیماری چیزی میدانست نه حتی مرجعی وجود داشت تا آگاهیهای لازم را به ما بدهد، شاید اگر این اطلاعرسانی وجود داشت، من پس از آزادی همسرم از زندان محتاطتر عمل میکردم و بیمار نمیشدم.»
در همین زمان خانم مسنی از کنار ما میگذرد، فیلم «قدم سه» به کارگردانی حسن رستگار، که به زندگی زن و شوهری مبتلا به ایدز میپردازد که منتظر تولد کودکشان هستند و لحظههای پر اضطرابی را میگذرانند، در سالن در حال نمایش است، پیرزن برمیگردد و میپرسد،«این داستان واقعی است؟»
و ادامه میدهد:«خدا نصیب گرگ بیابان نکند» چشمهای دختر جوان پر از اشک میشود و رو به پیرزن و با تاکید میگوید: «ایدز، با شما یک قدم فاصله دارد.» پیرزن که انگار حرف غیر قابل باوری شنیده باشد، میگوید:«امکان ندارد!»
من فاصله بین دخترک و پیرزن را اندازه میگیرم از یک قدم هم کمتر است.