شاید دلیل دست کم گرفتن نشست بریکس از سوی منتقدان غربی، ناتوانی آنها در کسب موفقیتهای چشمگیر از زمان تاسیس آن در سال 2009 باشد. اما بهنظر میرسد دلیل اصلی این کماهمیت جلوه دادنها حقیقتی باشد که بسیاری از کارشناسان نمیخواهند آن را جدی بگیرند؛ این پنج کشور یک پنجم تولیدات اقتصادی دنیا را بهخود اختصاص دادهاند و نظم جهانی را به چالش کشیدهاند؛ حقیقتی که بر شورای امنیت سازمان ملل متحد، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی پوشیده نمانده است. در واقع رهبران و روسای جمهور این پنج کشور یعنی دیلما روسف (برزیل)، دیمیتری مدودف(روسیه)، هو جینتائو (چین)، جیکوب زوما، (آفریقای جنوبی) و مانموهان سینگ (هند) به رادیکالیسم سنتشکنانه توجهی ندارند.
خانم روسف که صریحتر از دیگران است بر این مسئله تاکید دارد که سونامی پول ارزان که از بحران مالی آمریکا و اتحادیه اروپا آزاد شده باید از کشورهای در حال توسعه حمایت کند؛ بحرانی که موجب شده صادرات آنها شرایط مناسبی پیدا کند و دیگران چندان توان رقابت با آن را نداشته باشند.
بریکس چشمانداز بلندپروازانهای دارد تا جایی که به گفته وزیر بازرگانی هند، آناند شارما، این گروه میخواهد یک معماری جهانی تازه ایجاد کند. مفسران چنین جاهطلبیهایی را حاصل تفکرات ضدآمریکایی آنها میدانند. منتقدان ضمن اشاره به کمبود عقاید مشترک و توافق بر سر خطمشی بنیادی، تمایل اعضای بریکس برای مقابله با سلطه جهانی واشنگتن را تنها عاملی میدانند که میتواند آنها را به هم پیوند دهد و هدف مشترکشان باشد.به نوشته والتر لادویگ، عضو مؤسسه رویال یونایتد سرویس برای تقویت تاثیر سیاسی گروه بندی، درخواستهایی برای تشکیل دبیرخانه دائم و بانک توسعه مطرح شده است اما این تمرکز روی ساختن نهادهای نابجا مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه موجب میشود اعضای بریکس نتوانند مانند یک نیروی مهم و مؤثر در صحنه جهانی عمل کنند، کمبود سازمانها نیست بلکه ناسازگاری بنیادین این کشورهاست. آنها در بسیاری از زمینههای کلیدی با یکدیگر رقابت دارند. در آسیا، هند و روسیه از موانع بالقوه سلطه منطقهای فرضی چین هستند. روسیه، برزیل و هند خواهان یک نظام بینالمللی چندقطبیاند که خودشان بازیگران اصلیاش باشند و قصد دارند عضو شورای امنیت سازمان ملل شوند. در عوض، هدف چین تشکیل یک دنیای دوقطبی است که در آن چینیهاموازنهای برای قدرت آمریکاییها باشند.
پکن تاکنون با پیشنهاد هند برای عضویت دائم در شورای امنیت مخالفت کرده است که یکی از نشانههای رقابت این کشورها به حساب میآید. بنابراین مهمترین نقطه مشترک آنها مقابله با سیاست اقتصادی کشورهای غربی است. اعضای بریکس در بیانیهای که همزمان با برگزاری نشست اخیر خود صادر کردند، یادآور شدند که پذیرفتن سیاستهای مالی و کلان اقتصادی پاسخگو، پرهیز از ایجاد نقدینگی جهانی بیش از حد و بهعهده گرفتن اصلاحات ساختاری برای جابهجایی رشد و تولید شغل برای اقتصادهای پیشرفته حیاتی است. در این نشست توافقهایی مبنی بر ایجاد صندوق توسعه جنوب - جنوب صورت گرفت به این امید که شاید روزی چنین صندوقی بتواند با بانک جهانی و بانک توسعه آسیا رقابت کند.
یکی دیگر از چالشهای بریکس سیاست غرب در مورد ایران است زیرا آنها معتقدند هرگونه عملیات نظامی علیه ایران به بهانه فعالیتهای هستهای غیرقابلقبول است و مشکلات باید بهصورت دیپلماتیک حل شود. سینگ در این مورد گفت: باید از اختلال سیاسی که موجب آسیب پذیری در بازارهای جهانی انرژی میشود و جریان تجارت را تحتتأثیر قرار میدهد، خودداری کرد. ما باید برای احیای رشد اقتصادی، همکاریهای سیاسی را تضمین کنیم. در همین حال کشورهای بریکس همکاری در زمینه مقابله با تروریسم و دزدی دریایی را نیز باید افزایش دهند. جاه طلبی بریکس برای تغییر جهان براساس چشماندازهای خود، سؤالهای بسیاری در مورد ارزشهای بنیادین مانند تاثیر ژئوپلیتیک بهدنبال دارد. مهرههای کلیدی مانند چین و روسیه بهدلیل نداشتن اصولی دمکراتیک مانند آزادی بیان، انتخابات آزاد و آزادی رسانهها زیرسؤال رفتهاند و نداشتن مناظره آزاد یکی از انتقادهایی است که به هند وارد است.
این رویکرد آنها در قبال اصول حقوق بشر نمونه خوبی برای کشورهای در حال توسعه نیست. از اینرو کشورهای ضعیفتر و غیرمتعهدها در این اندیشهاند که آیا اعضای بریکس نیز روزی مانند قدرتهای غربی به نخبگانی خودخواه در سطح جهان بدل خواهند شد و تنها به منافع خود خواهند اندیشید یا نه؟
Dawn.com