ابوالفضل بهرامپور، مترجم قرآن و نگارنده تفسیر 30 جلدی «نسیم حیات»، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، با اشاره به روند نگارش تفسیر در 50 سال اخیر گفت: روند نگارش و رویکرد توجه به تفسیر قرآن بعد از انتشار تفسیر علامه طباطبایی(ره) و «تفسیر نمونه» اثر آیتاللهالعظمی مکارمشیرازی تغییر کرد و شکل جدیدی به خود گرفت.
وی در ادامه از تفسیر «المیزان» به عنوان یکی از آثار ارزنده در حوزه تفسیر قرآن یاد کرد و ادامه داد: کارشناسان مختلفی به بررسی این اثر پرداختهاند و نقاط قوت متعددی را برای آن برشمردهاند. وجود نقاط مثبت متعدد در این اثر و رویکرد علامه طباطبایی(ره) به تفسیر سبب شده است تا این کتاب ارزشمند نه تنها از سوی پژوهشگران و علمای شیعه که از منظر برخی از علمای اهل سنت نیز مورد قبول و تأیید واقع شود.
این مترجم قرآن کریم در ادامه سخنان خود به ویژگیهای زبانی و ساختار بیان مطالب در تفاسیر بعد از انقلاب اشاره و تصریح کرد: از وجوه ممیزه نگارش تفسیر بعد از پیروزی انقلاب نسبت به قبل از آن، ساده و همهفهمتر شدن این آثار بود. قبل از این دوره بیشتر آثاری که در حوزه مطالعات دینی از جمله تفاسیر قرآن کریم نوشته میشد، زبانی ثقیل داشت که در خود مفاهیم آیات کتاب آسمانی را به دشوارترین شیوه برای مخاطب بازگو و تبیین میکرد.
تفاسیر در گذشته تنها برای مخاطبان خاص نوشته میشد
بهرامپور دلیل بروز و ادامه روند دشوارنویسی در نگارش تفاسیر را در نظر نگرفتن مخاطب عام دانست و عنوان کرد: نویسندگان قرآنی در گذشته اثر را برای قشر خاصی از جامعه مینوشتند و گویا میخواستند با نگارش کتاب به این شیوه تجربیات و دریافتهای خود از آیات قران کریم را در اختیار افراد خاصی قرار دهند. از این رو، مردم عادی از آموختن مطالب قرآنی از طریق این آثار بهرهای نمیبردند.
به گفته این کارشناس علوم دینی، ادامه چنین نگارشی را میتوان در تفسیر المیزان نیز دید؛ به گونهای که اثر حاوی مطالب ارزشمندی است، اما نمیتواند برای عموم مردم قابل درک باشد. وی مهمترین وجه تمایز تفاسیر بعد از انقلاب را سادگی و همهفهم شدن آن دانست و در این رابطه یادآور شد: مفسران و نویسندگان قرآنی در این برهه زمانی، مفاهیم عمیق آیات وحی را با زبان ساده و برای مخاطب عام به نگارش درآوردند. به عبارت دیگر، مفسران بعد از انقلاب با تلفیق شیوه علامه طباطبایی(ره) در المیزان و سیاق بیان آیتاللهالعظمی مکارمشیرازی در «تفسیر نمونه»، شیوه جدیدی در نگارش تفسیر ایجاد کردند.
بهرامپور با بیان اینکه باید این فرهنگ در میان تمام نویسندگان قرآنی نهادینه شود، عنوان کرد: از ویژگیها و نقاط مثبت در نگارش تفسیر قرآن کریم بعد از انقلاب، سادهتر شدن زبان و توجه به نیازهای روز جامعه بود. مفسران در این برهه زمانی با توجه به اینکه کتاب آسمانی برای هدایت تمام انسانها نازل شده است و باید در این میان، تمام اقشار جامعه را مورد توجه قرار دهد، به نگارش و فعالیت در عرصه دینپژوهی پرداختند. عدهای از نویسندگان نیز در این میان نقش واسطه میان علما و مردم عادی را ایفا کردند، به این معنی که آثار آنها را بازنویسی و همهفهم کردند که این نکته نیز از وجوه مثبت در سالهای اخیر است.
بلاغت، روح آیات است/ سادهنویسی مانع از توجه به بلاغت آیات نشده است
نگارنده مجموعه چند جلدی «روش ترجمه آسان قرآن»، با بیان اینکه توجه به سادهنویسی مانع از پرداختن به بلاغت و زبان ادبی قرآن کریم نشده است، تصریح کرد: بلاغت و جنبه ادبی، روح آیات وحی هستند و بدون توجه به این موضوع نمیتوان مفاهیم را به درستی به مخاطب منتقل کرد.
بهرامپور در ادامه سخنان خود به آسیبهای موجود در این حوزه اشاره کرد و ادامه داد: مهمترین آسیبی که در این حوزه وجود دارد و حوزه تفسیر را مانند دیگر حوزههای علوم دینی تهدید میکند، ورود افراد کمآگاه به حوزه تفسیر است. در سالهای اخیر دیده شده که نویسندگان کمتجربه، بدون آگاهی از علوم مورد نیاز به تفسیر آیات وحی پرداختهاند که این موضوع مشکلات متعدد دیگری را به دنبال خواهد داشت.
این مؤلف و پژوهشگر قرآن در ادامه با اشاره به نظر علمای اهل سنت به تفسیر اشاره کرد: بعد از نگارش چند تفسیر معروف و نامآشنا مانند تفسیر کشاف و تفسیر کبیر اثر فخر رازی، روند نگارش و توجه به تفاسیر در میان برخی از اهل سنت کمتر شد که این موضوع در میان وهابیت بیشتر به چشم میخورد. کمتوجهی و دور شدن از تفاسیر قران کریم سبب شده است تا فرقه وهابیت بیشتر به فتاوی اعلام شده توجه کنند و از این رو، اجازه فکر کردن به مفاهیم آیات وحی از آنها گرفته شده است.
به گفته بهرامپور، یکی از خدماتی که مفسران و علمای جهان اسلامی میتوانند نسبت به وهابیت و دیگر مسلمانی که همانند این فرقه میاندیشند ارائه کنند، این است که کلاسهای متعدد آموزش تفسیر و تدبر در مفاهیم آیات وحی برگزار کنند تا این فاصله کمتر شده و مشکلات و اختلافات موجود مرتفع شود.