حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا، قرآنپژوه و منتقد ترجمههای قرآن کریم، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) با اشاره به روند تفسیرنگاری در سه دهه اخیر پس از پیروزی انقلاب گفت: پژوهشهای قرآنی بعد از پیروزی انقلاب رنگ دیگری به خود گرفت و با توجه به اهتمام بیشتر مسئولان و جامعه به این حوزه، فعالیتهای پژوهشی قرآنی به شکل جدیتری دنبال شد که در حال حاضر نیز این روند تداوم دارد.
وی اجرای برنامههای مختلف تلوزیونی در رابطه با تفسیر قرآن را نخستین گام در پژوهشهای دینی بعد از انقلاب دانست و عنوان کرد: نخستین رویکردهای تفسیرنگاری بعد از انقلاب را باید از اجرای برنامههای تلوزیونی با حضور آیتالله طالقانی درنظر گرفت که وی در این مجموعه برنامهها به تفسیر آیات وحی براساس کتاب «پرتوی از قرآن» پرداخت.
این قرآنپژوه با بیان اینکه بعد از رحلت آیتالله طالقانی روند تفسیرنگاری بعد از انقلاب با تفسیر سوره حمد از امام خمینی(ره) ادامه یافت، افزود: بعد از رحلت آیتالله طالقانی دورههای تفسیری سوره حمد امام خمینی(ره) از رسانه ملی پخش میشد که به دلیل علاقه مردم به ایشان با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد.
تفسیر سوره حمد امام خمینی(ره)، نقطه عطفی در تفاسیر بعد از انقلاب بود
به گفته مؤلف «ترجمههای قرآن در ترازوی نقد»، تفسیر سوره حمد امام راحل(ره) اگرچه اندک، اما از غنای محتوایی برخوردار بود. سلسله مباحث مطرح شده از سوی ایشان در رابطه با سوره حمد، به دلیل معانی عمیق و بیان موضوعات عرفانی، از شاخصترین تفاسیر بعد از انقلاب و نقطه عطفی در این حوزه به حساب میآید.
کوشا به دیگر آثار تألیف شده در این حوزه اشاره و تصریح کرد: از جمله آثاری که با این محتوا پس از پیروزی انقلاب به چاپ رسیده است، میتوان به «تفسیر نمونه» اشاره داشت که به همت گروهی از کارشناسان زیرنظر آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی به رشته تحریر درآمد و با استقبال خوبی مواجه شد. علاوه براین، تفسیر «تسنیم» اثر آیتاللهالعظمی جوادی آملی و تفسیر اجتهادی «الفرقان» به قلم محمد صادقیتهرانی به زبان عربی از دیگر آثاری است که در این حوزه نوشته شده است.
وی به آثار آیتالله نعمتالله صالحینجفآبادی اشاره کرد و ادامه داد: آثار متعددی در حوزه تفاسیر قرآن کریم به صورت پراکنده منتشر شده که از این جمله میتوان به پژوهشهای آیتالله نعمتالله صالحینجفآبادی اشاره داشت. اگرچه وی تاکنون اثر تفسیری مجزایی به چاپ نرسانده است، اما آراء و نظریات وی درباره موضوعات مختلف تفسیری، قابلیت مطرح شدن در اثری مجزا را دارد.
کوشا یادآور شد: برخی از آرای تفسیری این عالم فرزانه بعد از سالها پژوهش ارائه شده است که از این جمله میتوان به مسئله نزول دفعی و یا تدریجی قرآن کریم اشاره داشت که برخلاف بسیاری از علمای اهل سنت و شیعه از جمله علامه طباطبایی به نزول تدریجی آیات وحی اعتقاد داشته است. علاوه بر این، موضوعات تازهای را در خلال آثار خود بررسی و ارائه کرده است که از این جمله میتوان به بررسی احادیث جعلی و خیالی در تفسیر مجمعالبیان اشاره داشت که در قالب شش مقاله به چاپ رسیده است. همه این موضوعات قابلیت ارائه در قالب اثر واحد تفسیری را دارد.
این کارشناس علوم دینی و قرآنی با بیان اینکه در بررسی روند تفسیرنگاری بعد از انقلاب نباید محدود به آثار معتبر در این حوزه بود، افزود: از دیگر آثاری که باید در بررسی روند تفسیرنگاری در این برهه زمانی به آن پرداخت، مجلاتی است که از سوی مؤسسات دینپژوهی مختلف به چاپ رسیدهاند. در برخی از شمارههای این مجلات، موضوعات قابل توجهی در رابطه با تفسیر آیات وحی به رشته تحریر درآمده است که از این جمله میتوان به مجله «ترجمان وحی» و «قرآنشناخت» اشاره داشت.
حوزه تفسیر بعد از انقلاب، فضا و رویکرد جدیدی را تجربه کرد
بخش دیگر سخنان کوشا به بررسی روند و ساختار محتوایی تفاسیر بعد از انقلاب اختصاص داشت. وی با بیان اینکه تفسیرنگاری نیز همانند بسیاری از حوزههای علوم دینی همزمان با انقلاب دستخوش تغییر و تحول شد، ادامه داد: در سه دهه اخیر، حوزه تفسیر نیز همانند بسیاری از حوزههای علوم دینی، به موازات تغییر و تحول در مسائل روز، تغییراتی را تجربه کرد؛ از این رو نگاه تفسیری قبل و بعد از انقلاب متفاوت بوده و مفسر در سه دهه اخیر با رویکردهای جدیدی به بررسی آیات کلام الهی پرداخته است.
وی با بیان اینکه گذر و تحولات هر دوره در آثار خلق شده در هر عصری تأثیرگذار است، افزود: نگاه فلسفی به آیات از جمله رویکردهای جدیدی است که بعد از انقلاب وارد این حوزه شد. از جمله آثاری که با این رویکرد به رشته تحریر درآمده است میتوان به تفسیر تسنیم و آرای آیتالله مصباح یزدی اشاره داشت.
مؤلف «تفسیر سوره مدثر و لقمان» با اشاره به ایجاد پرسشهای جدید در بعد از پیروزی انقلاب و ضرورت پاسخگویی به این سؤالات در قالب آثار تفسیری، گفت: امروزه هجمههای متعددی به قرآن از سوی گروههای مختلف در جوامع جهانی وارد میشود؛ از این رو بر پژوهشگران حوزه علمیه است که به ایرادات وارد شده از طریق تفاسیر آیات پاسخ گویند.
نگارش تفسیر فعالیت جنبی حوزههای علمیه نشود
این مدرس حوزه و دانشگاه، ضمن اشاره به معجزه بودن قرآن و متناسب بودن این کتاب آسمانی با هر زمان و مکانی، یادآور شد: وظیفه پژوهشگران و کارشناسان علوم دینی است که متناسب با هر زمان، پرسشهای مطرح در هر برهه زمانی را استخراج و در قالب آثار دینی پاسخ گویند. آثار متعددی در حوزه تفسیر با تأکید بر پاسخ به شبهات مطرح شده در 50 سال اخیر نوشته شده است، اما این آثار، با توجه به مقتضیات زمان، پاسخگوی نیاز امروز جوانان نیست.
کوشا به ساختار تدریس در حوزههای علمیه اشاره کرد و افزود: رسالت حوزههای علمیه با توجه به شرایط موجود اقتضا میکند که موضوعات مورد بحث، قرآنمحور باشد و نه جنبی. اگرچه موضوعاتی چون فقه و اصول از اهمیت بالایی برخوردار است، اما موضوعات محوری در رابطه با آیات وحی مانند تفسیر باید در اولویت کار قرار گیرد.
ترجمه تفاسیر قرآن، راهگشای ورود موضوعات جدید به این عرصه است
این کارشناس علوم قرآنی و دینی، بر ضرورت ترجمه تفاسیر تأکید کرد و گفت: ترجمه قرآن کریم پس از پیروزی انقلاب، روند رو به رشدی از منظر کیفی و کمی داشته است، اما در حوزه تفسیر فعالیت چشمگیری در راستای ترجمه تفاسیر دیده نمیشود.
وی ادامه داد: تفاسیر متعددی از سدههای پیشین مانند تفسیر «کشاف» اثر جارالله زمخشری به قلم مسعود انصاری و تفسیر فخر رازی به قلم علیاصغر حلبی به فارسی ترجمه شده است، اما تفاسیر ارزشمندی در سالهای اخیر به زبان عربی به رشته تحریر درآمده که هنوز به فارسی برگردانده نشدهاند.
کوشا با بیان اینکه در بسیاری از این آثار، مفسر موضوعات جدیدی را از منظر قرآن مورد بررسی قرار داده و به بسیاری از شبهات پاسخ گفتهاند، یادآور شد: مؤسسات گوناگونی در حوزه ترجمه قرآن فعالیت میکنند که در این راستا آیات وحی به زبانهای مختلف برگردانده شده است، اما مرکز واحدی برای ترجمه تفاسیر وجود ندارد. این در حالی است که ترجمه تفاسیر ارزشمند به زبان فارسی علاوه بر اشاعه معارف دینی، زمینهساز ارتقای کیفی زبان فارسی را نیز فراهم میکند. علاوه بر این، ترجمه این متون، راه نقد به آثار متعدد را میگشاید و موضوعات جدیدی را در عرصه تفسیرنویسی مطرح میکند.