مدیری اخلاقی ،ایران دوست و آشنا به کار رسانه
به گزارش همشهری آنلاین در این مراسم که عصر یکشنبه (6 اسفند) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، و سه ساعت و نیم به طول انجامید، ابتدا سهیل محمودی که خود زمانی در این روزنامه اطلاعات کار تحریری و خبرنگاری انجام میداد به عنوان مجری نکاتی را درباره این موسسه و خدمات آقای دعایی برشمرد و سپس احمد مسجد جامعی، مدیر موزه قرآن و از اعضای منتخب شورای شهر تهران به پشت جایگاه آمد و درباره جایگاه موسسه اطلاعات و مدیر مسئول آن گفت: آقای دعایی از همان قبل از انقلاب به فضای رسانه و مطبوعات و نشر علاقه مند بود و در آن غوطه میخورد. ایشان در آن سالها با رسانه های شنیداری ارتباط نزدیک داشتند و همین تجربه سبب شد که از ظرفیتهای موجود استفاده کنند و توانستند خلاقیتهای خود را بیش از پیش بروز دهند و البته این همه مرهون دقت و ظرافت ذهنی مرحوم امام(ره) بودکه مدیریت این روزنامه را به مدیری اخلاقی، ایران دوست، و آشنا به کار رسانه سپرد.
مسجدجامعی با اشاره به اینکه آقای دعایی شمع روزنامه اطلاعات را فروزان نگه داشته و آن رابه نهادی پابرجا و ماندگار در عرصه رسانه ای انقلاب تبدیل کردند ، افزود:آقای دعایی وهمکارانشان ازجمله آقای رفیع (جلال) در تمامی این سالها تلاش کردند و دوشادوش همکارانشان در بخشهای مختلف همت و اهتمام خود را به کار گرفتند تا این نهال پابرجا و استوار باقی بماند.
عضو منتخب شورای شهر تهران از راه اندازی ستون طنز به عنوان کاری ابتکاری دراین موسسه نام برد و ضمن یادکردی از زنده یاد کیومرث صابری گفت: طنز گل آقا در ستون دو کلمه حرف حساب پایه گذار طنز بعد انقلاب بود.
مدیر موزه قرآن از راه اندازی صفحات قرآنی در این روزنامه یاد کرد و گفت: روزنامه اطلاعات نخستین روزنامهای بود که صفحه ثابت قرآنی ایجاد کرد و راه اندازی این صفحه و اهتمامی که این موسسه و آقای دعایی در تبلیغ مفاهیم قرآنی داشتند، سبب شد تا سایر روزنامه ها هم به تاسی از این روزنامه صفحات قرَآنی بر پا دارند.
مسجد جامعی همچنین از راه اندازی صفحات ویژه ایران و ایرانشناسی دراین روزنامه یاد کرد وگفت:علاوه بر مباحث نظری ایرانشناسی و توجه به ادبیات کهن و نو این روزنامه درمیان تمامی روزنامه های موجود بیش از همه به اخبار واطلاعات شهرستانها توجه داشته ودارد.
وی انتشار نشریات تخصصی را ازجمله دیگر فعالیتهای موسسه اطلاعات برشمرد وگفت: نشریاتی چون اطلاعات علمی، اطلاعات سیاسی و اقتصادی،ونیز ازتلاشهای مثمر ثمر این موسسه بود.
پاورقی نویسی و ترجمه مهمترین کتابهای خاطرات از شخصیتهای سیاسی نامی ایران و جهان و نیز انعکاس آن درقالب پاورقی و سپس کتابها از دیگر مباحثی بود که مسجد جامعی درباره اطلاعات گفت وافزود: ورق به ورق روزنامه اطلاعات و این موسسه 80 ساله بیان تاریخ و فرهنگ و ادب این مرزو بوم است که با خوشی های مردم شادی کرده و با گریه های آنها گریست و درجنگ و صلح و غم و شادی د رکنار مردم بوده اند و همه اینها مدیون کارکنان بخشهای مختلف این موسسه بود،اما دراین میان نقش برجسته دیگری به چشم می خورد وآن تلاش پیوسته مردی است که از 10 سال پیش ازا نقلاب سابقه کار اطلاع رسانی ورا در کارنامه کار ی خود داشت که همانا آقای دعایی بود.
مسجد جامعی درپایان گفت که آقای دعایی کمتر سخن گفته اند ، این درحالی است که تجربه ارزشمند ایشان در اداره این موسسه عظیم می بایست درجایی مکتوب شود وبرای آیندگان باقی بماند. وی از دعایی خواست که در این سالها به صرافت ثبت وضبط خاطرات و تجربه های خود از این دوران باشد.
کریم زمانی: ساده نویسی
سپس کریم زمانی ، ادب پژوه و عرفان شناس نامی که کتاب شش جلدی شرح مثنوی وی از سوی انتشارات اطلاعات به چاپ نوزدهم رسیده است، به سخنرانی پرداخت . زمانی ساده گفتن مفاهیم پیچیده ادبی از جمله وظایف اصلی اهل قلم و فکر دانست و با اشاره به اینکه اکنون آثاری چون مثنوی و یا دیوان شمس و حتی قرآن نیازمند توضیح برای خوانندگان امروزی اند گفت: از قرآن ترجمه های فراوانی داریم و من گمان می کنم ما یابد به سمتی برویم که حرکت کنیم که تفاسیر عامه فهم تری از قرآن ارائه کنیم . همانند تفسیر راهنما که یکی از رموز موفقیتش همین سادگی در زبان است که مخاطب به آسانی با آن ارتباط برقرار می کند.
وی از صدرالدین قونوی ونیز مولانا مثال آورد که هر دو دریک زمان می زیسته اند ،اما اولی با زبانی سخن گفته که اهل دانش هم برای درک آن باید به منابع و دانشنامه ها ی مرتبط مراجعه کنند و د رمقابل مولانا که زبانش پس از 80 سال همچنان فهمیدنی و البته خواندنی است و همین سادگی در بیان مفاهیم پیچیده سبب شده است که آثارش تا دور دست ترین نقاط جهان برود.
دکتر کاظم معتمد نژاد: رسانه موفق
دکتر کاظم معتمد نژاد دیگر سخنران مراسم بود که با اشاره به تلاشهای روزنامه اطلاعات در قبل و پس از انقلاب گفت: روزنامه اطلاعات نمونهای شاخص از نهادی باسابقه و البته موفق در عرصه رسانهای در دنیای سوم است که با نهادهای دیگری چون جمهوریت در ترکیه و نیز الاهرام در مصر پهلو میزند و حتی از آنها هم جلو زده است.
وی گفت الاهرام درسال 1928 درمصر و جمهوریت درسال 1931 در ترکیه و اطلاعات در سال 1937 در ایران پا گرفتند و به زعم این همزمانی چندین ساله فضای روزنامه اطلاعات از آن دو رسانه جلوتر بود.
وی به تبریک به آقای دعایی به عنوان مدیری موفق گفت: این نوع مدیریت باید سرمشقی برای سایر مدیران رسانهها باشد، روزنامه کارخانه یا موسسه تجاری نیست، بلکه روزنامه و رسانه موسسه هاییاند برای راهنمایی جامعه و نظارت کننده بر کار دولت و این موسسات باید به گونه ای اداره شوند که به مردم امید دهند و روزنامه نگاری موفق است و رسانهای که از روزنامه نگاران باتجربه در کار خود استفاده کند و اصولا در کار روزنامهنگاری تجربه امری مهم است، همانند کار قضاوت و یا استادی دانشگاه که در این دو پیشه نیز افراد باتجربه؛ موفق ترند.
دکتر معتمدنژاد از ضمیمه های روزنامه اطلاعات یاد کرد و گفت که این ضمیمهها دردوره خود تاثیرگذار بودند و برخی از آنها همانند اطلاعات سیاسی اقتصادی با بخشهای مختلف نخبگان ارتباط برقرار کرد.
وی درپایان از تلاشهای صورت گرفته در نظام مند کردن قانون های رسانهای کشور سخن گفت و افزود : از دوره رئیس جمهوری آقای خاتمی طرح نظام جامع رسانهای را شروع کردیم و توانستیم پیش نویس قانون استقلال حرفهای روزنامه نگاران را هم تهیه کنیم و در ضمن بحث پیمانهای دسته جمعی کار روزنامهنگاری و نیز شورای عالی رسانهها را به پیش ببریم و میثاق اصول اخلاق حرفهای مطبوعات را تدوین کنیم.
در این اواخر هم در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد آیین نامه کار حرفهای روزنامهنگاری را به کمک جمعی از دوستان تدوین کردیم و در اختیار دوستان مطبوعاتی قرار دادیم و امیدواریم که به کمک وزیر ارشاد آن را به تصویب برسانیم.
وی در پایان گفت امیدوار است روزی برسد که مطبوعات بر کار دولت نظارت کنند و نه دولت بر کار مطبوعات.
جلال رفیع: رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
پس ازسخنان دکتر معتمدنژاد نوبت به جلال رفیع از چهرههای پیشکسوت روزنامه اطلاعات رسید.
رفیع که در سالهای دهه شصت ریاست شورای سردبیری روزنامه اطلاعات را برعهده داشت و اکنون به عنوان مشاور فرهنگی روزنامه فعالیت می کند درباره موسسه اطلاعات گفت: دو نوع برخورد می توان با روزنامه اطلاعات داشت ، اول برخوردی سراسر ستایش و و با نگاه خوشبینانه و دیگر برخورد انتقادی و تخریبی.
وی گفت موسسه اطلاعات چنین ادعایی ندارد که هرچه بود حسن بود و عیب وانکساری درکار وجودنداشت اما اگر قرار است انتقاد و عیبی برکار وارد شود باید مبتنی بر پژوهشی جدی در حد اقل شش ماه فعالیت این نهاد گسترده باشد که بتوان به آرا و نتایج آن به شکل عملی استناد کرد.
رفیع با اشاره به جایگاه روزنامه اطلاعات گفت:باید بپذیریم که موسسه اطلاعات موسسه خصوصی نیست،روزنامه حزبی نیست،دولتی هم نیست. نه می تواند شب نامه و اعلامیه منتشر کند و نه بولتنی از سخنرانیهای مدیران ومسئولان.
رفیع با اشاره به اینکه روزنامه اطلاعات سنگ بنای روزنامه نگاری بعد انقلاب بود گفت: آقای دعایی سهم گذشتگان را به جفا نادیده نگرفت و سعه صدر به خرج دادند وهمین امر سبب شد که نسلی از روزنامه نگاران که بعدها و دردهه هشتا د و اواخر دهه هفتاد نسل نوین روزنامه نگاری را بنا نهادند ، از این مامن به آن آشیانه پرواز کنند.
رفیع که به تازگی کتاب فضیلتهای فراموش شده وی برای بیست و یکمین بار از سوی انتشارات اطلاعات به بازار کتاب عرضه شده است به دوران ابتدایی انقلاب اشاره کرد و گفت: روزنامه اطلاعات در فضایی منتشر می شد که وقتی دولت مرحوم مهندس بازرگان استعفا داد ، برخی از افراد معتقد بودند که تمامی اعضای آن دولت بایددر صبح بعد استعفا به پای چوبه دار بروند.
و در مقابل بودند افرادی که وقتی امام (ره) از دولت آقای بازرگان به عنوان دولت امام زمان یاد کردند ، آنها معتقد بودند هرکسی که به این دولت انتقاد کند محارب است و باید از صفحه گیتی محو شود. روزنامه اطلاعات در چنین فضایی باید به کار رسانه ای و حرفه ای خود می پرداخت.
رفیع از روزنامه اطلاعات و نیز مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی به عنوان دونهادی که پناهگاه اهل فرهنگ بودند یاد کرد و گفت: در این دونهاد شما افرادی را می دیدید که به هر دلیل و به جهت برخی تغییرات در عرصه های سیاسی از کار کنار گذاشته شدند یا برخی بی مهری ها سبب شد که عطای کار در محل مورد نظر را به لقایش ببخشایند.
رفیع سپس به بخشهای مختلف موسسه اطلاعات و فعالیتهای متفاوت آن پرداخت و گفت که این همه توفیق به دست نمی آمد مگر تلاش وهمتی جمعی که این مجموعه را به سامان رساند.
خاتمی : دعایی نعمت بود برای عرصه رسانه
پس از آن نوبت به حجت الاسلام سید محمد خاتمی رسید که بر جایگاه قرار بگیرد و از این نهاد باسابقه و مدیر آن سخن گوید.
خاتمی با اشاره به نعمت بودن مدیریت دعایی در این دوران گفت: از روزنامه اطلاعات آدمی آرامش و طمانینه گرفته است و بعد انقلاب وجود اطلاعات و مدیریت آقای دعایی یک نعمت بوده است ، به همین دلیل است که وقتی بزرگانی از این انقلاب و حتی آنهایی که دلخور بودند و از برخی حرکات آزرده خاطر ، اطلاعات را محل مناسبی برای ابراز نظرات خود می دانستند چرا که آقای دعایی پناهگاهی برای تمامی طیفهای فکری بودند که دلبسته این انقلاب بودند والبته آقای دعایی با مناعت طبع و وسعت مشربی که داشتند این وظیفه سنگین را بر عهده می گرفتند و کسی نمی تواند بگوید که بیش از آقای دعایی انقلابی است.
خاتمی از کیومرث صابری یاد کرد و گفت که برخی از بهترین ستون نویسان مطبوعات ما از این روزنامه برخواستهاند که هر یک بنایی را دریخشی از روزنامه نگاری بر جای گذاشتند که از جمله آنها مرحوم صابری بودند که ستون طنز به یاد ماندنی را از خود بر جای نهادند و نهال طنز را پس از انقلاب بارور کردند.
خاتمی از آشنایی خود با دعایی گفت و افزود: من اولین بار با آقای دعایی حدود 45 سال قبل در منزل آقای رفسنجانی آشنا شدیم ؛ آن زمان من نوجوان بودم و آقای دعایی جوان و از همین زمان دوره آوارگی آقای دعایی شروع شد.
خاتمی گفت اگر چه آقای دعایی کتاب واثری در ظاهر از خود ندارند، اما آثار تلاشهایی که وی صرف کرده به قدری زیاد و متنوع است که به جرات می توانم بگویم کسی را سراغ نداریم که به اندازه آقای دعایی اثر داشته باشد.
خاتمی درپایان بااشاره به این که دردوره تنگدستی وعسرت بشر به سر می بریم که همه چیز را در خدمت سود می بیند و از خشونت به عنوان راه حل رسیدن به بسیاری از اهداف استفاده می کند، وجود امثال آقای دعایی در عرصه اطلاع رسانی را مغتنم دانست گفت: قدر امثال دعایی را بدانیم که به قول حافظ:
هنگام تنگدستی، درعیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
دعایی و بغض در گلو
پس از اهدای جوایز حجت الاسلام سید محمود دعایی درحالی که بغض گلویش را گرفته و چشمانش از اشک پر شده بود به جایگاه سخنرانی رفت.
وی گفت که لایق این همه محبت نیست و این همه توفیق را درسایه تلاش و سعی دوستان و همکاران همدلش در موسسه اطلاعات به دست آورده است .
وی از انتشارات اطلاعات یاد کرد و گفت که تاکنون نزدیک به 650 عنوان کتاب در حوزه های مختلف فکری و فرهنگی و علمی منتشر کردیم که از میان آنها دو کتاب خاطرات فردوست و کتاب فضیلتهای فراموش شده مرحوم راشد برایش از اهمیت افزونتری برخوردار بود.
دعایی سپس به ذکر خاطراتی از دوران کاری اش در روزنامه اطلاعات پرداخت و گفت که دو کتاب بیش از همه برایش اهمیت داشتند.اولی کتاب خاطرات مرحوم فردوست و دومی کتاب فضیلتهای فراموش شده آقای راشد که با مقدمه آقای رفیع که بیش از متن اصلی است منتشر شده است.
حاشیه های مراسم
- سخنان مسجد جامعی درباره روزنامه اطلاعات و فعالیتهای این موسسه بسیار گویا و روشن کننده بود و نشان می داد که آقای مسجد جامعی به شکل دقیق و ویژه تحولات این موسسه را پی گیری می کرده است و این جست و جو و کنجکاوی ازجمله دغدغه های شخصی وی بوده است.
- گفته های کریم زمانی اگرچه شنیدنی بود و حتی خبر این که وی درحال کار بر دیوان شمس و شرح آن است ، اما جماعت شنونده انتظار داشتند وی از 14 سالی که در اطلاعات بود هم خاطره ای نقل کند که این انتظار هیچ گاه برآورده نشد.
- درمیانه های سخنان کریم زمانی ، سید محمد خاتمی وارد سالن شد.ورود خاتمی تعجب بر انگیز بود ، چرا که پیش از این درجایی اعلام نشده بودکه خاتمی هم درمراسم شرکت می کند. حجت الاسلام محمد جواد حجتی کرمانی هم یکی ، دو دقیقه بعد از خاتمی به سالن آمد و در ردیف جلو نشست.
- دکتر معتمد نژاد در ابتدای سخنرانی اش گفت که خود را لایق این همه تعاریفی که مجری برنامه کرده است ، نمی داند و عمده شهرتش مدیون شاگردانش است که امروزه بهتر از وی کار و تلاش می کنندو از جمله چهره هاش شناخته شده مطبوعات و روزنامه نگاری در ایرانند.
- جلال رفیع وقتی پشت تریبون قرار گرفت گفت که فرصتی 5 دقیقه ای به وی داده اند که برخی نکات را بازگو کند ، اما بیش از نیم ساعت سخن گفت به نحوی که سهیل محمودی ( مجری برنام) این نکته را با کنایه طرح کرد.
- سید محمد خاتمی وقتی در جایگاه قرار گرفت گفت درباره دعایی سخن گفتن مشکل است ،اما من دلیری می کنم و می خواهم درباره او سخن بگویم که خود ر ا پنهان کرد تا دیگران بدرخشند.
- درلابلای مراسم نماآهنگهایی از فعالیتهای بخشهای مختلف روزنامه برای حاضران پخش می شد.
- هنگام اهدای لوح تقدیر نهادهای مختلف به آقای دعایی سید محمد خاتمی ، احمد مسجد جامعی، موسوی بجنوردی، مهدی محقق،علی اکبر اشعری و عسگری به جایگاه دعوت شدند تا لوح تقدیر موزه قرآن، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی ، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران،سازمان اسناد وکتابخانه ملی، و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را به آقای دعایی اهداءکنند.
- هنگامی که دعایی به جایگاه آمد وقتی به خاتمی رسید می خواست دستش را ببوسد که خاتمی مانع شد.
خاطرهای جالب از مرحوم راشد
- دعایی درباره دلیل توجه به کتاب فضیلتهای فراموش شده را به خاطره ای راجع دانست که یکی از مهندسان متروی شهرداری برایش نقل کرده بود. نام این مهندس اسکندری بودکه قبل از انقلاب در بخش عمرانی شهرداری بودند و برای ساخت وتعریض خیابانی د ر محل کنونی شهرداری تهران ، به تمامی ساکنان محل نامه می نویسند و پیشنهاد می دهند که منزل آنها را باقیمتی بالاتر از قیمت روز از آنها خریداری می کنند و دراین نامه متذکر می شوند که برای هر گونه اعتراض ده روز فرصت دارید که به شهرداری مراجعه کنید و یا د رنامه ای مکتوب این اعتراض را اعلام کنید.
پس از ده روز تنها فردی که شکایت کرده بود ، مرحوم حسینعلی راشد بود .این مهندس نقل می کرد که در جمع ما مهندسی یهودی حضور داشت که آقای راشد را می شناخت و وقتی نامه را دید به طعنه گفت: شما به ما جهود ها ایراد می گیرید که پول دوست هستیم درحالی که معروفترین خطیب شما با این همه درس اخلاقی که در سر منابر می دهد بیش از ما طرفدار و به دنبال پول است و سپس گفت که من علاقه مندم خود م با ایشان صحبت کنم .ما بور شدیم و مجبور که دعوت نامه ای برای اقای راشد بفرستیم که از وی بخواهیم که در نشستی حاضر شود واعتراضش را بیان کند.
روز موعود فرا رسید وآقای راشد آمد. وقتی وارد شد رفت سر اصل مطلب و گفت : من بیش از 15 سال است که دراین منزل می نشینم و در این مدت از عمر مفید این منزل کم شده است و قیمت آن هم سقوط کرده است ،اما شما قیمتی بالاتر را به من پیشنهاد کرده اید درحالی که این پول را از بیت المال به من میدهید.
همکار یهودی ما که این سخنان را شنید جلو آمد و آقای راشد را بغل کرد و گفت که من اگر تا امروز بر شریعتی دیگر بوده ام ، از این پس بر شریعت شما خواهم بود.
خاطره ای از مقام معظم رهبری
- خاطره دوم دعایی به برخی اعتراضاتی باز می گشت که به گفته وی یک روزنامه عصبی صبح به روزنامه اطلاعات ونویسندگان آن داشت و انتقاد می کرد که چرا اطلاعات از این نویسندگان و مطالبشان استفاده می کند. وی گفت که روزی از روزهای دوشنبه که سر مقام معظم رهبری خلوت تر بود آقای حجتی کرمانی و آقای اصفهانی را به نزد مقام معظم رهبری بردند و آقاهم لطف کردندو هر دو این بزرگواران را مورد لطف قرار دادندو در ضمن گفتند که مطالب شما ها را می خوانم و با اشاره به من گفت که خیلی شجاعت هم میخواهدکه این مطالب را چاپ میکنند.
- دعایی همچنین گفت که کیومرث صابری و رضا اصفهانی و دکتر باستانی پاریزی ازجمله کسانی بودند که از اطلاعات حق التحریر نمیگرفتند البته از دوستان و بزرگان دیگری یاد کرد که آنها هم از اطلاعات حق التحریر نمی گرفتند اما گفت که استاد اصفهانی روزی تماس گرفت و گفت که به اندازه یک حج برای وی حق التحریر در نظر بگیرد.
- دعایی همچنین از استقلال ماهنامه حکمت و معرفت خبر داد و گفت که مجموعه تمامی شماره های این ماهنامه را همکاران من در سه روز برای چاپ آماده کردند که دراختیار همه دوستان مدعو قرار میگیرد.
- پس از پایان نشست جعبهای حاوی کتابهای ظهور و سقوط خاندان پهلوی (خاطرات ارتشبد فردوست) و نیز کتاب فضیلتهای فراموش شده و کتاب حکمت و معرفت به حاضران در نشست اهداء شد.
- چهره های شناخته شده عرصه روزنامه نگاری فرهنگ در این مراسم حضور داشتند که از جمله آنها میتوان به: دکتر حسن حبیبی، دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، دکتر محمد جواد حجتی کرمانی، مهدی محقق، نوشآفرین انصاری، دکتر روح الامینی، فرید قاسمی، محمد مهدی فرقانی، سعید لیلاز، هادی خانیکی و ... اشاره کرد.