نه تنها هیچگاه گامهای بلندی به این سو برداشته نشده بلکه همان حرکتهای نصفه و نیمه مثل معرفی کتاب در آیتمهای محدودی از برنامههایی مانند تهران 20، صندلی داغ، مردم ایران سلام و چندین برنامه صبحگاهی دیگر و همچنین برنامههایی در شبکه آموزش با گذشت زمان حذف شدهاند.
هر چند برنامه «کتاب 4» از 8سال پیش روزهایزوج ساعت 19:15 تا 20 از شبکه4 پخش میشود و تقریباً تنها برنامه ای است که به مقوله کتاب میپردازد و حتی همزمان با مناسبتهای ویژه چون برگزاری نمایشگاه کتاب و هفته کتاب یا بزرگداشت بزرگان، همایش و نشست ترتیب میدهد اما بهنظر میرسد هیچ کدام این تلاشها کافی نیست؛ چرا که اصولاً فرهنگسازی در حوزه کتاب و کتابخوانی کاری نیست که در قالب کار مناسبتی و کم مایه بگنجد و نتیجه بخش باشد.
مناظره بلقیس سلیمانی و تهیهکننده برنامه کتاب4
بهتر است بگوییم چیزی شبیه مناظره؛ چراکه اساساً مناظرهای ترتیب نداده بودیم. اما بعد از گفتوگوهای مستقل با بلقیس سلیمانی نویسندهای که با رمان بازی آخر بانو برنده جایزه ادبی مهرگان شد و محمد رحیمی (تهیهکننده برنامه کتاب4) آنقدر بهنظرات ضدو نقیض درباره پرسشهای واحد رسیدیم که فکر کردیم شاید بد نباشد بهصورت یک مناظره فرضی گفتوگوها را پشت سر هم بیاوریم تا به این طریق سررشته کلام درباره یک بحث واحد از دست خواننده در نرود.
سیاستهای غلط مدیران سیما
با این پرسش که بهنظر میرسد، تفکری که بر برنامهریزی تلویزیون حاکم است به حمایت از برنامههای فرهنگی و در زیرشاخههای تخصصی تری مثل کتاب و کتابخوانی منجر نمیشود؟ سراغ محمد رحیمی و بلقیس سلیمانی رفتیم.
رحیمی: این مسئله در موارد و زمانهای مختلف متفاوت بوده است؛ یعنی برخی مواقع مدیرانی در رأس میآیند که از یک برنامه حمایت میکنند و برخی مواقع هم نه. گاهی با تغییر مدیریتها تغییر اولویتها برای شبکهها پیش میآید ولی آنچه میشود درباره سیاستهای تلویزیون گفت، این است که خیلی پسند مخاطب برایش مهم است و هرچه مخاطب خوشش میآید برایش میسازد. صادقانه بگوییم 80درصد ماجرا این است که توجه مدیران و برنامهسازان به این است که مخاطب چه میخواهد. بنابراین کتاب و کتابخوانی چون مخاطب ندارد میگذارند کنار که البته نباید این طور باشد.
سلیمانی: تلویزیون همواره یک عداوت و دشمنی دیرینه با قشر کتابخوان فرهیخته داشته و دارد و این مسئله حتی در برنامه کتاب 4 هم دیده میشود. در تلویزیون اگر قرار باشد برنامهای درباره کتاب تولید شود با سمت و سوی خاصی تنها یک عده خاص را نویسنده میدانند و روی معرفی کتابهای خاصی تمرکز دارند و این امر موجب میشود چنین برنامههایی نتواند مخاطب قابل توجهی را جذب کند.
وقتی کار به کاردان سپرده نشود
رحیمی: برنامه تلویزیونی کتاب4 نزدیک به 8سال سابقه دارد و از قدیمیترین برنامههای شبکه4 محسوب میشود. عوامل تولیدی این برنامه از کارشناسان مولف، مترجم، ناشر و سایر دستاندرکاران عرصه کتاب تشکیل شده است. کتاب4 تازههای نشر را در شاخههای مختلف به مخاطبان معرفی میکند و با متخصصان به گفتوگو مینشیند و همواره سعی داشته با یک روش علمی کار کند.
سلیمانی باز هم نظرش مخالف رحیمی است و معتقد است: مهمترین دلیلی که برنامهها در حوزه کتاب نتوانسته مخاطب خودش را پیدا کند باز میگردد به اینکه معمولاً مجریان و برنامهسازان این برنامهها حرفهای نیستند و اشراف کافی به حوزه کتاب ندارند. مثلاً کسی مانند عادل فردوسی پور که به تمام زوایای فوتبال اشراف کامل داشته باشد باید مجری برنامههای مرتبط با کتاب باشد تا یک برنامه بتواند در جذب مخاطب و ترویج فرهنگ مطالعه موفق عمل کند.
کتاب در جنجال نمیگنجد
اسم عادل فردوسیپور که میآید، میپرسیم پس میتوان در حوزه کتاب هم برنامههایی مثل 90 و هفت تولید کرد که مخاطبان خودش را تا پاسی از شب پای این جعبه جادویی میخکوب کند و حتی گاهی جنجال به پا کند؟
رحیمی: دیدگاه تلویزیون درباره برنامهها متفاوت است. ویژگی برنامهای مثل 90 طرح مسائلی است که جنجال برانگیز است اما معمولاً مدیران و برنامهریزان نمیخواهند بحثهای جنجالی در حوزه کتاب در رسانه ملی مطرح شود. با تمام این حرفها ما درباره ممیزی کم صحبت نکردیم، ولی گله من از اهالی فرهنگ این است که برنامه تخصصی خودشان را دنبال نمیکنند. حرف و انتقاد گفته میشود و ما هم به این موضوعات چالشی در قالب خبر، تحلیل، گزارش و دعوت میهمان میپردازیم اما یک مسئله مهمی را باید بگویم و آن این است که پایه اصلی خیلی از مسائل حوزه کتاب و کتابخوانی، وزارت ارشاد است که باید در امر روشنگری دخیل باشد. ما کمتر حضوری از مدیران فرهنگی وزارت ارشاد در برنامه کتاب 4 داشتهایم. با نامه نگاری، درخواست حضوری، فرستادن واسطه و هر روشی که میتوانستیم از معاون فرهنگی و چند نفری خواستیم بیایند و درباره خیلی مسائل توضیح دهند ولی حاضر نشدهاند در برنامه حضور داشته باشند. سلیمانی البته در این مورد کاملاً با رحیمی موافق است و میگوید: «اعتقاد من این است که اساساً تلویزیون رسانه جنجال است اما کتاب با جنجال میانهای ندارد و کسانی هم که میخواهند در حوزه کتاب و نشر جنجال به پا کنند همیشه سنگ به در بسته زدهاند چرا که مخاطبان کتاب قشری هستند که اصولاً با جنجال و هیاهو میانهای ندارند. در واقع ذات کتاب و افرادی که دغدغه کتاب دارند جنجال نیست آنها شبیه آدمهای فوتبالی و حتی سینمایی دنبال جنجال و هیاهو نیستند.»
تلویزیون نتوانسته مخاطبشناسی کند
رحیمی درباره طیف مخاطبان برنامه میگوید: برنامه تلویزیونی کتاب4 همیشه سعی کرده به جنبههای علمی حوزه کتاب بپردازد. در این برنامه کتابهای فارسی و غیرفارسی در مقاطع کودک، نوجوان و بزرگسال با موضوعات تاریخی، فلسفی، دینی و مذهبی، اجتماعی، روانشناسی، علوم پایه، علوم تجربی و هنر نقد و بررسی میشود و همواره سعی کردهایم از متخصصان در هر حوزه کمک بگیریم. بهعنوان مثال زمانی که موضوع برنامه فلسفه است از یک فیلسوف دعوت میشود که علاوه بر مولف بودن به آثار فلسفی اشراف داشته باشد.
سلیمانی نظری کاملاً مخالف دارد و معتقد است: ذات تلویزیون جذب مخاطب عام است. چون بدنه تلویزیون را مخاطب عام تشکیل میدهد تا زمانی که در تلویزیون آثار تخصصی در حوزه مکانیک، فلسفه و غیره معرفی میشود. حتی همین برنامههای محدود در حوزه کتاب هم نمیتوانند موفق باشند اما بهتر است ژانرهایی را به مردم معرفی کنند که بیشتر در حوزه خاطره نویسی، زندگینامه، رمان، روانشناسی و در مجموع نشرهای عمومی باشد که قشر عامه جامعه دنبال آن هستند.
بهنظر میرسد جای مخاطب کتابهای خاص و جدیتر در تلویزیون نیست! هر چند در بسیاری از کشورهای دنیا، تلویزیون توانسته مخاطبان خاص کتاب را با خود همراه کند اما در ایران عمدتا کسانی بیشتر وقت خود را پای تلویزیون میگذرانند که مردم عام جامعه محسوب میشوند. بهنظر میرسد مدیران صدا و سیما نتوانستهاند مخاطبشناسی کنند به همین دلیل اگر کتابی یا نویسندهای را هم بنا به دلایلی در بوق و کرنا میکنند باز هم نمیتواند مخاطبش را پیدا کند. تا زمانی که آنها کتابهای تخصصی را در رسانهای معرفی میکنند که مخاطبش مردم عامهپسندی هستند که پای تلویزیون نشستهاند نمیتوان انتظار موفقیت در عرصه ترویج کتاب و فرهنگ کتابخوانی داشت.