در تمام دوران جمهوری پنجم فرانسه سیاست خارجی حق محفوظ رئیسجمهور بوده است؛ از همینرو، نیکلا سارکوزی سلایق خود را در روابط خارجی فرانسه دخالت داد. از جمله روندها در سیاست خارجی فرانسه زمان سارکوزی موارد زیر بود:
روابط فرانسه و آمریکا نزدیکتر شد.
نیروهای فرانسوی ترکیبی جدید در ساختار فرماندهی ناتو پیدا کردند.
رابطه با اسرائیل بهطور گسترده ارتقا پیدا کرد.
برخورد قهرآمیز با بحرانهای بینالمللی که موجب اظهارات شدیداللحن علیه برنامه هستهای ایران و تاکید بر مداخله مستقیم نظامی در لیبی شد.
اما با حضور اولاند بر مسند ریاستجمهوری، سیاست خارجی فرانسه چه وضعی پیدا خواهد کرد؟ دومینیک مویسی، تحلیلگر باتجربه فرانسوی، میگوید: «شیوه آقای اولاند بسیار متفاوت خواهد بود که یکی از دلایل آن کمتجربگی او در امور بینالملل است».
به زعم عدهای، سارکوزی از لحاظ دیپلماسی فردی شاخص در جهان به شمار میرفت. او از رخدادهای پیشآمده استفاده میکرد و فرانسه را در موقعیت رهبری قرار میداد. او در تابستان2008 نقش اصلی را در صلح بین گرجستان و روسیه بازی کرد. همچنین در مارس2011 نخستین هواپیماهایی که علیه ارتش لیبی وارد عمل شدند متعلق به فرانسه بودند. در مجموع، سارکوزی از مداخلاتش در امور بینالملل در جهت تحقق اهداف سیاست خارجی فرانسه استفاده کرد.
اما اولاند همانند سارکوزی نیست. دومینیک مویسی معتقد است که روش سیاست خارجی فرانسه با قدرتیافتن اولاند تغییر خواهد کرد و البته خاطرنشان میسازد که ممکن است آقای اولاند در مدت ریاست جمهوری تغییر رویه دهد.
فرانسوا هیسبورگ از مشاوران بنیاد تحقیقات راهبردی مستقر در پاریس است. او معتقد است که مشکل اصلی اولاند نحوه برخورد او با آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان خواهد بود. اولاند راه حل مشکلات اقتصادی اروپا را رشد اقتصادی میداند و با برنامه ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا مخالف است. در مقابل، مرکل از برنامه ریاضت اقتصادی پشتیبانی میکند. سارکوزی دوشادوش آلمانها حرکت میکرد و به خواستههای آنها تن میداد اما هیسبورگ میگوید این سیاست به پایان خود رسیده است. اولاند در موقعیت چانهزنی مطلوبی قرار دارد. زنگ خطر بهصدا درآمده و اگر مرکل به خاطر دلایل سیاسی، خود را به نشنیدن بزند بازارهای اروپا را نابود خواهد ساخت.
اما درخصوص رابطه با اتحادیه اروپا، مویسی معتقد است که اولاند با توجه به پیشینهاش، در مقایسه با سارکوزی تمایل بیشتری به این اتحادیه دارد. اولاند در طول حیات سیاسیاش همکاری نزدیکی با ژاک دلور داشته است. دلور از طراحان بزرگ اتحادیه اروپاست. مویسی میگوید اولاند اروپا را میشناسد و به محوریت آن اعتقاد دارد؛ بنابراین میتوان ادعای او را مبنی بر تغییر اروپا قابلقبول خواند.
یکی از جنبههای اصلی سیاست دفاعی فرانسه در سالهای اخیر افزایش همکاری با بریتانیا بودهاست چون بریتانیا به همراه فرانسه تنها کشورهای اروپایی هستند که جاهطلبیهای نظامی مشترک دارند. مویسی معتقد است روابط انگلستان و فرانسه بهویژه در امور دفاعی هنگام ریاستجمهوری اولاند هم تداوم خواهد داشت اما اولاند مایل است روابطش را با آلمان به هر نحوی شده از حالت کنونی خارج سازد.
سارکوزی سیاست خارجی فرانسه را به آمریکا نزدیک ساخت. مویسی میگوید: این شیوه تغییر عمدهای نخواهد کرد. اما هم او و هم هیسبورگ معتقدند که اولاند سعی میکند در رابطه با آمریکا به دیپلماسی سنتی فرانسه روی بیاورد [(استقلال رای بیشتر)]. البته در اینجا باید گفت که رابطه سارکوزی با شخص باراک اوباما خوب نبود.
درخصوص رابطه با اسرائیل هیسبورگ معتقد است که اولاند روابط گسترده سارکوزی با این رژیم را حفظ خواهد کرد البته به شیوهای متفاوت. او همچنین میافزاید: اخیرا رابطه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و سارکوزی پرتنش شده بود.
در رابطه با افغانستان، سارکوزی خواهان خروج سربازان فرانسوی در پایان سال2013 بود اما اولاند وعده پایان سال2012 را داده است.
در پایان باید گفت اولاند در مجموع سیاستهای خارجی و دفاعی سارکوزی را تا حد زیادی ادامه خواهد داد.