بندر از چهرههای اصلی توافقنامه مکه میان فتح و حماس برای ایجاد دولت وحدت ملی فلسطین بود. او همچنین در آرام کردن احزاب رقیب در لبنان فعال بود.
او بعد از دور اول تلاشهایش جرج بوش را از این روند مطلع کرد و چندی پیش هم در سفر اخیر کاندولیزا رایس به خاورمیانه در نشست رؤسای سرویسهای اطلاعاتی کشورهای عربی با رایس در امان حضور داشت. این نشست یک روز بعد از دیدار سه جانبه رایس با محمود عباس و ایهود المرت در بیتالمقدس برگزار شد.
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد این شاهزاده سعودی که 22 سال سفیر عربستان در واشنگتن بود، بعد از جنگ دوم لبنان هدایت روند گرایش و نزدیکی کشورش را به سوی اسرائیل به دست گرفته است.
در ماه سپتامبر بندر با المرت در اردن دیدار کرد. این دیدار محرمانه بعدها در اسرائیل به اطلاع عموم رسید و اعلام شد. از بعد از این نشست، المرت در چندین موقعیت به ابتکار صلح سعودیها در سال 2002 اشاره کرد که بندر به طور فعال در آن حضور داشت.
اسرائیل با توافقنامه مکه مخالف است اما المرت تصمیم گرفت لحن این انتقاد را ملایم کند و آن را توافقنامهای داخلی مربوط به فلسطینیها بخواند. نخستوزیر اسرائیل موضع ملایم خود را این طور توجیه کرد که انتقاد شدید ممکن است توهین به عربستان سعودی تلقی شود و باعث شود که موضع ریاض درباره ایران تغییر کند.
دیدار بندر با المرت اولین ملاقات شاهزاده سعودی با یک مقام اسرائیلی نبود. به گفته افسران ارشد نظامی و مقامات سابق اطلاعاتی، بندر از سال 1990 تاکنون چند بار دیگر با اسرائیل تماسهایی داشته است.
او به عنوان سفیر عربستان در آمریکا احتیاط میکرد تا فاصله خود را با سفرای اسرائیل در واشنگتن حفظ کند. کانالهای ارتباطی او با اسرائیل کانالهای غیر دیپلماتیک بود. شاهزاده سعودی که پنجاه و هشتمین سالروز تولد خود را امسال جشن میگیرد، به دنبال ایجاد ثباتی در خاور میانه است تا به سود عربستان باشد.
سخنان بندر با اسرائیلیها بر دو موضوع متمرکز است:« مسدود کردن تهدیدات استراتژیک از سوی عراق در دهه 1990 و از سوی ایران در حال حاضر»؛ و پیش بردن روند صلح میان اسرائیل و سوریه و فلسطینیها. عربستان سعودی به طور خاص نسبت به موضوع فلسطین حساس است.
نشستهای هفتگی کابینه در عربستان که هر دوشنبه به رهبری امیر عبدالله برگزار میشود، همواره با گزارش طولانی درباره اوضاع فلسطین شروع میشود و بعد از شنیدن این گزارش، کابینه به سراغ مسائل داخلی و دولتی میرود.
در زندگینامه بندر که تحت عنوان «شاهزاده» چهار ماه پیش در آمریکا منتشر شد، هیچ اشارهای به نشستهای او با اسرائیلیها نشده است. اما شاهزاده در این زندگینامه توضیح داده که چطور منافع او در اسرائیل از سالها پیش آغاز شده است.
به گفته بندر این منافع وقتی شروع شد که او در سال 1969 مشغول آموزش خلبانی در انگلستان بود و در آنجا با خلبان دیگری آشنا شد که خود را اسرائیلی معرفی میکرد.
بندر میگوید او بلافاصله نسبت به آن مرد احساس نفرت کرد و این در حالی بود که تا قبل از اینکه بداند او اسرائیلی است چنین احساسی نسبت به او نداشت. این احساس او را به این فکر واداشت که اگر فرصتی برای آشنایی بیشتر با یکدیگر پیش آید، شاید بتوان کلیشهها را شکست.
بندر تلاش زیادی کرد تا با بسیاری دیگر از اسرائیلیها هم دیدار کند. او کار دیپلماتیک خود را با مبارزه علیه لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا موسوم به AIPAC شروع کرد. این لابی تلاش میکرد تا بر سر راه فروش هواپیماهای آواکس به نیروی هوایی عربستان مانع ایجاد کند.
سعودیها در این راه برنده شدند و از آن زمان به بعد بندر خود را لابی یک نفره علیه سازمان قدرتمند AIPAC میخواند. بندر در دولت بوش پدر به اوج نفوذ رسید.
در کتاب زندگی نامه بندر همچنین به چگونگی تحکیم ارتباط او با اسرائیلیها اشاره شده است. در بهار سال 1990 صدام حسین تهدید کرد که نیمی از اسرائیل را میسوزاند. ملک فهد نگران احتمال درگیری منطقهای بود و به همین دلیل شاهزاده بندر را به بغداد فرستاد.
صدام به او گفت که قصد حمله به اسرائیل را ندارد و بندر همین پیام را خیلی زود به بوش پدر داد و در مقابل این قول را از اسرائیل گرفت که این رژیم هم دست به حمله پیش دستانه نخواهد زد. در همان زمان گزارش شد که عربستان موشکهای زمین به زمین ساخت چین را خریداری کرده است.
در کتاب زندگینامه شاهزاده بندر آمده است، او موفق شد تا از طریق آمریکا به اسرائیل اطمینان دهد موشکها اسرائیل را هدف نگرفته و در مقابل از اسرائیل قول گرفت که به فرودگاه تابوک در جنوب شرق ایلات حمله نخواهد کرد.
در نشست سال 1991 که عربستان هم در آن در کنار آمریکا شرکت داشت، آمریکاییها روند صلح را شروع کردند که با نشست مادرید آغاز شد. سعودیها در این نشست شرکت کردند اما این حضور در سطح پایینی بود.
سعودیها روابط خود را با اسرائیل حفظ کردند بدون اینکه این روابط را علنی و آشکار کنند. بعضی همسایگان عربستان در خلیج فارس هم همین سیاست را در پیش گرفتند. در زمان انعقاد پیمان اسلو، بندر رابطه مستقیمی با سفارت اسرائیل در واشنگتن داشت و مذاکرات غیر رسمی با سفیر وقت اسرائیل برقرار کرد.
در جریان مذاکرات صلح در دوران ایهود باراک نقش شاهزاده بندر بسیار مهم و آشکار بود و او در چندین موقعیت بحرانی وارد عمل شد.
وقتی مذاکرات با سوریه در نشست پفردزتاون به بن بست رسید، باراک وزیری را که عضو هیات مذاکره کننده اسرائیل بود برای دیدار با بندر فرستاد. این دیدار نتیجه نداد.
بندر بعدها به خاطر آورد که بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا از او خواست دیدار محرمانهای با حافظ اسد رئیس جمهور سوریه داشته باشد تا رهبر سوریه را متقاعد کند در نشست آخرین فرصت در ژنوا شرکت کند.
اسد پذیرفت که در این نشست شرکت کند اما این نشست به نتیجه نرسید و مذاکرات میان اسرائیل و سوریه از آن زمان متوقف شد.
هاآرتص- 2 مارس