اما این اتفاق چطور رخ داد و چه دلایلی باعث کاهش فعالیت شرکتهای هرمی شد؟ برای یافتن پاسخ این سؤال باید به 3 سال قبل برگردیم؛ زمانی که واحدی در وزارت اطلاعات ماموریت یافت تا با همکاری پلیس آگاهی و قوه قضاییه، شرکتهای هرمی فعال در پایتخت را شناسایی و با زیرنظر گرفتن دفتر یا همان آفیس محل فعالیت آنها، در عملیات ضربتی این افراد را دستگیر و محل فعالیتشان را پلمب کنند.
در آن زمان اتفاق جالب دیگری هم افتاد، اتفاقی که در طول سالها فعالیت در حوزه حوادث کمتر شاهد آن بودم. اینکه خبرنگاران هم اجازه یافتند همزمان با عملیات دستگیری اعضای شرکتهای هرمی در صحنه حضور داشته و از این عملیات گزارش تهیه کنند.
اینگونه بود که در مدت چند ماه، دهها دفتر پلمب و صدها نفر از اعضای این شرکتها در پایتخت دستگیر شدند و البته گزارشهایی زنده و تاثیرگذار از عملیات این دستگیریها در رسانهها منتشر شد. همین باعث شد که تب گلدکوئست و شرکتهای اینچنینی در کشور فروکش کند و نتیجه اینکه حالا به گفته مقامات پلیس، فعالیت شرکتهای هرمی در کشور کاهش یابد.
اما ستاره بخت شرکتهای هرمی در حالی رو به افول است که این بار موج تازهای از کلاهبرداری در کشور به راه افتاده؛ موجی که دامنهاش آنقدر وسیع شده که در حال پیشی گرفتن از شرکتهای هرمی است. این روزها داستان سکههای تقلبی چوپانهای دروغگو را کمتر کسی است که نشنیده باشد؛ ماجرایی که آنقدر فراگیر شده که اگر بین دوستان و آشنایانتان جستوجو کنید، دستکم یک نفر را پیدا میکنید که درگیر چنین داستانی شده باشد. چوپانهای دروغگو برای بهدامانداختن طعمههایشان از همان روشی استفاده میکنند که سرشاخههای شرکتهای هرمی بهره میبردند.
اینکه دست روی نقطه ضعفی به نام طمع میگذارند و آنقدر با وعدههای دروغین مثل یک شبه پولدار شدن و رسیدن به ثروت میلیونی، طعمه شان را وسوسه میکنند که عاقبت او را به دام خود میکشانند. آنها با ارسال پیامکهایی که در آن نوشتهاند « هنگام چرای گله تعداد زیادی سکه طلای قدیمی پیدا کردهاند» طعمههایشان را برای خرید سکهها و انجام معاملهای پرسود وسوسه میکنند اما در نهایت چیزی که به آنها میفروشند هزاران سکه تقلبی است که هیچ ارزشی ندارد.
این روزها پیامکهایی که از سوی چوپانهای دروغگو برای طعمههایشان ارسال میشود چنان گسترده شده که شاید شما هم یکی از کسانی باشید که چنین پیامکی دریافت کردهاند. از سوی دیگر وجود مالباختگانی که هر روز و هر روز با حضور در ادارات آگاهی و دادسراها از چوپانهای دروغگو شکایت میکنند و خواهان رسیدگی به پرونده شان هستند نشان میدهد که این نوع کلاهبرداری در حال افزایش است و همچنان قربانی میگیرد؛ بهگونهای که حالا نه تنها در پایتخت بلکه تقریبا در تمامی شهرهای کشور افراد زیادی هستند که طعمه چوپانهای دروغگو قرار گرفتهاند و با طناب آنها وارد چاهی شدهاند که عاقبتی جز بدبختی و از دست دادن سرمایه شان نداشته است.
بنابراین برای ریشه کن کردن این نوع کلاهبرداری که حالا بدجوری همهگیر شده و پا جای پای شرکتهای هرمی گذاشته نیاز به عملیاتی درست شبیه عملیات مبارزه با شرکتهای هرمی است. عملیاتی ضربتی با همکاری وزارت اطلاعات، پلیس و قوه قضاییه و همچنین ایجاد موجی رسانهای از سوی خبرنگاران تا نه تنها تمامی اقشار جامعه از نحوه فعالیت این کلاهبرداران باخبر شوند که افراد سودجویی که سودای فریب مردم با این شگرد را در سر دارند جرات ارتکاب جرم پیدا نکنند.